

فرهیختگان: عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران برای انتقال پیام رهبر انقلاب به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه صبح امروز راهی مسکو شد. این سفر در حالی انجام میشود که مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا از طریق کانال عمان در جریان است. همزمان، تحولات سیاسی در آمریکا، از جمله بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و نقش میانجیگری احتمالی او در جنگ اوکراین، به همراه روابط نزدیک او و نمایندهاش، استیو ویتکاف، با پوتین، لایههای جدیدی به پیچیدگیهای روابط بینالمللی ایران، روسیه و آمریکا افزوده است. به بهانه این سفر در گفتوگو با احسان تقوایی، کارشناس مسائل روسیه به بررسی تأثیر روسیه بر مذاکرات ایران و آمریکا پرداختهایم.
تهدید ایران از سوی غرب با منافع روسیه در تضاد است
به گفته تقوایی، دیدگاههای متفاوتی درباره نقش ایران و روسیه در روابط یکدیگر وجود دارد. برخی معتقدند روسیه از ایران بهعنوان ابزاری برای تنظیم روابط خود با غرب استفاده میکند. در مقابل، گروهی دیگر بر این باورند که ایران در مواقع بنبست در روابط با غرب به روسیه بهعنوان یک اهرم دیپلماتیک متوسل میشود. این بازی دوسویه نشاندهنده پیچیدگیهای روابط دو کشور است که نه کاملاً همسو و نه کاملاً متضاد هستند. تقوایی به ذهنیت غالب در میان نخبگان روس درباره ایران اشاره میکند. از نظر روسها ایران تمایل بیشتری به برقراری روابط با غرب دارد و بهبود قابلتوجه روابط تهران - واشنگتن میتواند به ضرر مسکو تمام شود.
به گفته تقوایی، تضعیف ایران به زیان منافع روسیه است و این موضوع فرصتی برای تهران ایجاد میکند. ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط ویژهاش در منطقه، برای روسیه از اهمیت بالایی برخوردار است. روسیه آگاه است که تهدید ایران از سوی غرب، مانند ایالات متحده یا اسرائیل، با منافع این کشور در تضاد است. از سوی دیگر، گرایش کامل ایران به غرب نیز برای مسکو مطلوب نیست. به همین دلیل، روسیه به دنبال ایجاد شرایطی است که در آن ثبات منطقهای حفظ شود و این کشور بتواند فضا را کنترل و مدیریت کند.
تقوایی به برخی تصورات نادرست در ایران درباره روسیه اشاره میکند. برخی معتقدند که روسیه هیچ اقدامی در راستای حمایت از ایران انجام نمیدهد. او توضیح میدهد که ممکن است روسیه در برخی موارد توانایی اقدام مؤثری نداشته باشد، اما این به معنای مطلوببودن وضعیت برای مسکو نیست. بهویژه، روسیه بههیچوجه خواستار حمله کشورهای غربی به ایران نیست، زیرا چنین سناریویی ثبات منطقهای را به خطر میاندازد و ابزارهای مذاکراتی روسیه با غرب را تضعیف میکند.
نقش پشت پرده مسکو در مذاکرات
تقوایی به پیچیدگیهای معادلات بینالمللی اشاره میکند و میگوید روسیه، علاوه بر موضوع ایران، خود در حال مذاکره با غرب بر سر مسئله اوکراین است. او با اشاره به تحلیلهایی که نشاندهنده احتمال دستیابی به توافق صلح به نفع روسیه در این مذاکرات است، تأکید میکند که قدرتهای بزرگ معمولاً در قالب مبادلات و معاملات سیاسی با یکدیگر تعامل میکنند. در این معادله، هم موضوع ایران و هم مسئله اوکراین نقش دارند و نمیتوان آنها را بهصورت جداگانه بررسی کرد. تقوایی معتقد است که نمیتوان با قطعیت گفت ایالات متحده بخشی از مدیریت مذاکرات ایران و غرب را به روسیه واگذار کرده است، اما احتمالاً آمریکا معتقد است ایران به مواضع و توصیههای روسیه توجه نشان میدهد. به همین دلیل، ممکن است واشنگتن از مسکو بخواهد با تهران بهگونهای تعامل کند که واکنشهای تند ایران نسبت به خواستههای غرب تعدیل شود. این رویکرد، به گفته تقوایی، نشاندهنده تلاش آمریکا برای استفاده غیرمستقیم از اهرم روسیه در مذاکرات با ایران است.
به گفته تقوایی، فارغ از اهمیت میزبانی مذاکرات به نظر میرسد روسیه در پشت پرده تحرکاتی داشته و ابتکار عملی را به دست گرفته است. او فرضیهای مطرح میکند که بر اساس آن روسیه نه تمایل دارد ایران به سمت غرب گرایش پیدا کند و نه مایل است این کشور تضعیف شود، زیرا هیچیک از این سناریوها با منافع مسکو همخوانی ندارد. تقوایی معتقد است که روسها از نگرانی نسبت به حمله احتمالی غرب به ایران، تلاش کردهاند شرایط را بهگونهای مدیریت کنند که از چنین سناریویی جلوگیری شود. در این چهارچوب، اینکه مذاکرات در مسکو یا مسقط برگزار شود، چندان اهمیتی ندارد؛ آنچه مهم است، نقش فعال روسیه در حفظ تعادل استراتژیک است.
نگرانی مسکو از توافق بدون سهم
تقوایی در ادامه با اشاره به تجربه مذاکرات برجام، بهویژه در مراحل نهایی آن خاطرنشان میکند که نشانههایی از نارضایتی مسکو در آن مقطع مشهود بود. به گفته تقوایی یکی از نمودهای این نارضایتی، غیبت غیرمنتظره سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، در یکی از جلسات کلیدی مذاکرات بود؛ جلسهای که با حضور تمامی وزرای خارجه برگزار میشد. بررسی رسانههای روسی نیز در همان زمان حکایت از آن داشت که کرملین چندان از نزدیکشدن ایران و غرب خوشحال نیست. دلیل روشن بود. اگر برجام امضا میشد و روابط ایران با غرب بهبود مییافت، روسیه نقش و اهرم تأثیرگذاری خود را تا حد زیادی از دست میداد. البته این سناریو در نهایت به طور کامل محقق نشد، اما هشدار روشنی از حساسیتهای موجود در سیاست خارجی روسیه نسبت به ایران بود. در این میان، ایالات متحده نیز با نگاههای متفاوتی در مقاطع مختلف به مذاکرات مینگریست.
دولت باراک اوباما با رویکردی عمدتاً امنیتی به دنبال مهار تهدیدات ناشی از برنامه هستهای ایران بود. اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ، این نگاه به سمت مسائل اقتصادی چرخش پیدا کرد. از دید ترامپ و تیمش، توافقی که آمریکا آن را رهبری کند؛ اما دیگران از جمله روسیه، چین یا اروپا از مزایای اقتصادیاش بهرهمند شوند، توافق قابلقبولی نیست. این نگاه یکی از موانع جدی مذاکرات در آن دوره بود و هنوز هم در محاسبات آمریکا اثرگذار است. به باور تقوایی، تردید روسیه درمورد اینکه ایران در نهایت به سمت غرب متمایل خواهد شد یا نه همچنان پابرجاست. اما آنچه از رفتار روسیه برداشت میشود، تمایل مسکو به حفظ یک وضعیت مدیریتشده در روابط سهجانبه ایران، آمریکا و روسیه است. بهعبارتدیگر، روسیه خواهان حفظ ثبات نسبی است، اما تحولی غافلگیرکننده که معادلات را برهم بزند، بههیچوجه مطلوب کرملین نیست.
موضع محتاطانه کرملین درباره پرونده هستهای ایران
تقوایی همچنین به پرونده هستهای ایران نیز اشاره میکند و نگاه دقیقتری به موضع روسیه در این زمینه دارد. برخلاف تصورات رایج، روسیه حامی بیقیدوشرط برنامه هستهای ایران نیست. در واقع، کرملین با استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای و غنیسازی در سطح پایین مشکلی ندارد، اما این به معنای تأیید کامل اهداف و برنامههای بلندمدت جمهوری اسلامی نیست. او تأکید میکند که روسیه، گرچه ممکن است در مقایسه با آمریکا کمتر موضعگیری کند، اما موضعش نه حمایتی کامل، بلکه محتاطانه و مبتنی بر حفظ منافع خود است. این احتیاط نیز بخشی از همان سیاست کلان مسکو یعنی حفظ توازن، جلوگیری از تنشهای غیرقابلکنترل، و استفاده از ایران بهعنوان یکی از ابزارهای تعامل در میز بزرگ سیاست جهانی است.
