
با وجود اینکه خبرها حاکی از اجرایی شدن طرح پزشک خانواده است اجرایی شدن این طرح همچنان به اقدامات جدی بستگی دارد
۳ مانع اجرای طرح پزشک خانواده


چند وقتی میشود که نام پزشک خانواده و نظام ارجاع مجدداً از سوی مدیران وزارت بهداشت مطرح است. محمدرضا ظفرقندی روز چهارشنبه در حیاط دولت گفته بود «برنامههای مهم وزارت بهداشت، پزشک خانواده و نظام ارجاع بوده که امسال براساس برنامه هفتم توسعه و تأکید رئیسجمهور عملیاتی میشود. برای عملیاتیشدن برنامه پزشک خانواده نیاز به برنامهریزی دقیق داریم که اجرای این برنامه به سطوح گستردهتر برسد.»
وزیر بهداشت پیشازاین در گفتوگو با یکی از رسانهها، برنامه پزشک خانواده را بهعنوان یک کار بزرگ و ملی یاد کرده بود که جهتگیری سیستم بهداشت و درمان را اصلاح و از هدررفتن نیروها و منابع و مسائل مالی پیشگیری میکند و بنابراین به یک کار کارشناسی دقیق نیاز دارد. همچنین ظفرقندی عنوان کرده بود که «تشکیل یک ستاد ملی با ریاست رئیسجمهور برای راهبری کلان طرح پزشک خانواده کاملاً ضروری است، ستاد اجرایی آن نیز با مسئولیت وزارت بهداشت مأمور اجرای دقیق این برنامه خواهد بود.» اکنون باید دید که درنهایت سرنوشت پزشک خانواده چه خواهد بود و ایده وزارت بهداشت برای اجراییکردن این طرح در نظام بهداشت و درمان چیست؟
روند فعلی اجرای پزشک خانواده باید اصلاح شود
برنامه پزشک خانواده یکی از آن برنامههای کشور در دو دهه اخیر است که برای اولینبار در قانون برنامه توسعه چهارم ( ۱۳۸۸- ۱۳۸۴) مطرح شد. پزشک خانواده در بخش شهری بهصورت آزمایشی تنها در دو استان فارس و مازندران اجرایی شد. اکنون اما گفتههای وزیر بهداشت حاکی از اجراییکردن طرح پزشک خانواده در سراسر کشور است. در وهله اول اما وزارت بهداشت باید تلاش کند که موانع صحیح اجراییکردن این طرح را پیش از اجراییکردن طرح از سر راه بردارد؛ چرا که اجراییکردن طرح پزشک خانواده نقدهای جدی از سوی پزشکان دارد.
فعالان صنفی حوزه بهداشت و درمان معتقدند که بیش از هر چیزی، پزشک خانواده شهری به بودجه کافی نیاز دارد و سرانه هر پزشک باید اصلاح شود. همچنین از انتقادات واردشده به این طرح، نرسیدن طرح پزشک خانواده به هدف خودش یعنی نظام ارجاع است. اساساً پزشک خانواده با هدف تنظیم نظام ارجاع و فرهنگسازی پیشگیری در کنار درمان اجرایی شد؛ اما درحال حاضر این طرح به دلیل تعارض منافع، به هدف خود نرسیده است؛ بنابراین مسئولان وزارت بهداشت که در پی اجراییکردن این طرح در سراسر کشور هستند، باید به دنبال رفع موانع طرح پزشک خانواده باشند.
سوسن منصوری رئیس انجمن پزشکان عمومی استان فارس که تجربه اشتغال بهعنوان پزشک خانواده را دارد توضیح میدهد که پزشک خانواده طرحی نیست که برای اولینبار بخواهد در ایران اجرا شود؛ در کشورهای دیگر هم اجرا شده و فوایدی دارد. او گفت: «بخشی از مزایای طرح پزشک خانواده آن مربوط میشود به اینکه پزشک، علاوه بر نقش درمانی، در بهداشت و پیشگیری نیز نقش دارد. مراقبتهایی که انجام میشود، در واقع به مهمترین مسئلهای که باید بر آن تأکید شود، مربوط است؛ یعنی مراقبتهایی که باعث میشود: اولاً، بار مراجعات غیرضروری کاهش پیدا کند، دوم اینکه تأکید بیشتری بر پیشگیری و مراقبت صورت گیرد؛ مراقبتهایی که درمورد فشارخون، دیابت و سایر بیماریها انجام میشود همگی به ارتقای سلامت جامعه کمک میکنند.»
اجرای پزشک خانواده از هدف اصلی خود یعنی نظام ارجاع فاصله گرفته است
وی همچنین به اهمیت فرهنگسازی و آموزش مردم نیز اشاره کرد و افزود: «بنده از زبان یک پزشک صحبت میکنم؛ چراکه بخش عمدهای از موفقیت نظام ارجاع، به رفتار و همکاری مردم وابسته است. بهعنوانمثال، فردی که با فشارخون بالا یا علائم دیگر مواجه است، نباید بدون تشخیص و ارزیابی اولیه، مستقیماً به متخصص مراجعه کند. متخصص جایگاه خود را دارد، اما این روند باید از دیدگاه پزشک عمومی و پزشک خانواده نیز ساماندهی شود. راهاندازی سیستم ارجاع بدون هرگونه فرهنگسازی، آموزش یا اطلاعرسانی مناسب، موجب شده است که نگاه مردم به پزشک خانواده صرفاً در حد یک پزشک رایگان باقی بماند. این رویکرد نهتنها به هدف اصلی یعنی کاهش بار مراجعات غیرضروری به مراکز اورژانس و تمرکز بر مراقبت و پیشگیری نرسیده، بلکه از آن فاصله گرفته است.»
برای اجرای سیستم ارجاع بیمار باید در فرایند پاداش یا تنبیه قرار بگیرد
این پزشک جوان افزود: «برای آن که این نظام بهدرستی عمل کند، ضروری است که تدابیری در این زمینه اندیشیده شود. بهعنوانمثال، در صورت عدم مراجعه، بیمار میتواند برای مدت محدودی از دریافت خدمات پزشک خانواده محروم شود. هر نوع راهکاری که ما را به هدف اصلی، یعنی بیماریابی، مراقبتهای مستمر و کاهش مراجعات غیرضروری نزدیک کند باید در برنامهریزیها لحاظ شود اما متأسفانه تاکنون دراینخصوص تدبیری اندیشیده نشده است. خدمات باید بهصورت رایگان در اختیار بیمار قرار گیرد، اما موضوع سلامت یک مسئله کاملاً تخصصی است که تصمیمگیری درباره آن نباید بر عهده بیمار باشد. این مسئله نیازمند صلاحدید پزشک است و باید در این زمینه آموزشهای لازم به بیماران ارائه شود.»
منصوری عنوان کرد: «اگر قرار است غربالگری و بیماریابی انجام شود، همه این موارد نیز باید با تشخیص و صلاحدید پزشک صورت گیرد. به نظر من، در این بخش هیچگونه تدبیر مشخصی اتخاذ نشده است و این یکی از نقاط ضعف سیستم محسوب میشود، حتی میتوان گفت که این مشکل صرفاً با آموزش قابلحل نیست. برای نمونه، پلیس راهنماییورانندگی در کنار آموزش، همواره از ابزارهای نظارتی و جریمه نیز استفاده کرده است. آموزش همراه با سیستم کنترل و نظارت انجام شده، اما در موضوع پزشک خانواده، نهتنها آموزش مناسبی ارائه نشده، بلکه به دلیل رایگان بودن خدمات اساساً از هدف اولیه نیز فاصله گرفتهایم.»
اجرای طرح پزشک خانواده مستلزم افزایش سرانه بیماران است
وی افزود: «اگر بخواهیم طرح پزشک خانواده را با همان هدف اصلیاش، یعنی شناسایی و پیشگیری از بیماریها اجرا کنیم، این سرانه باید بسیار بیشتر از این میزان باشد. با سرانه فعلی، نهتنها امکان ارائه خدمات مطلوب وجود ندارد، بلکه کیفیت و اثربخشی برنامه نیز بهشدت تحتتأثیر قرار میگیرد. به دلیل پرداخت کلی که برای اجرای طرح صورت میگیرد، تصور بر این است که رقم قابلتوجهی در اختیار پزشک قرار میگیرد؛ درحالیکه این مبلغ در عمل صرف هزینههای مطب و خدمات پایه پزشک خانواده میشود. با وجود اختصاص ۱۲ درصد سرانه به مراقب طبق قوانین پزشک خانواده، همچنان این مبلغ کمتر از کف حقوق اداره کار است و پیشنهاد میشود پرداختی و آموزش و تربیت مراقب بهصورت جداگانه توسط وزارت بهداشت انجام شود.»
وزارت بهداشت باید مراقب سلامت تخصصی تربیت کند
منصوری ادامه داد: «از سوی دیگر، درحالیکه پزشک با کسر وجه مواجه میشود و در واقع نوعی جریمه بر او تحمیل میشود، هیچگونه مراقبی در کنار او حضور ندارد که بتواند وظایف خود را انجام دهد. این مسئله موجب نوعی قطع و وصلشدن مداوم اجرای طرح شده است. در حال حاضر، در برخی از استانها وضعیت نسبتاً بهتری حاکم است و مراقبان سلامت آموزشدیدهای تربیت شدهاند. اما باتوجهبه اینکه در بسیاری از مناطق، طرح پزشک خانواده بهدرستی اجرا نمیشود، این مراقبان نیز جایگاهی برای فعالیت ندارند.»
این پزشک عمومی عنوان کرد: «هدف اصلی این طرح پیشگیری از بیماریها و ارتقای شاخصهای سلامت بوده است؛ بنابراین میتوان گفت راهحل اصلی برای رفع مشکلات موجود، اصلاح منطقی سرانهها و اجرای صحیح برنامه آموزشی برای پزشکان، مراقبان سلامت و همچنین مردم است. اگر این موارد بهدرستی اجرا شود، شاخصهای سلامت جامعه قطعاً رشد خواهند کرد و بسیاری از بیماریهای قابلپیشگیری پیش از تبدیلشدن به بحران، شناسایی و کنترل خواهند شد.»
