


حتی اگر فوتبال و صفحات مجازی را هم جدی دنبال نکنید، حداقل یکبار با پوسترهای جذاب باشگاه اینتر مواجه شدهاید؛ طرحهایی با زمینه یک مار افعی که با ظرافت خاصی خلق میشود و حالا به یکی از برندهای اصلی این باشگاه ایتالیایی در رسانه ورزش تبدیل شده است. کاری که در مقیاس کوچکتر النصریها با آثار کیارستمی و فرهادی برای تقابل با استقلال و پرسپولیس کردند. از این جنس ایدهها که با تمرکز در نمادسازی تولید میشود، در فوتبال ما کمتر وجود دارد، اما باشگاه ذوبآهن امروز با طرحی جذاب به استقبال بازی با استقلال خوزستان رفت و یکی از مهمترین کارهای رسانهای چند سال اخیر فوتبال ایران را انجام داد. این اهمیت، مزیت مفهوم بود که با دغدغهای ارزشمند، پیام مهمی را منتقل کرد که حتی میتواند خارج از دایره مخاطبان فوتبال هم به تاثیر برسد.
در طراحی این پوستر، تصویر پل خواجو بهعنوان زمینه اصلی استفاده شده که این بنای تاریخی به دلیل فرونشست زمین، ترکهایی برداشته و روی دیواره آن آثاری از یادگاریهای مرسوم مسافران نوروزی هم دیده میشود. باشگاه ذوبآهن در توضیح این پوستر نوشته؛ «میراثدار آثار تاریخی ارزشمند ایران عزیزمان باشیم» که به شکل خلاقانهای به اهمیت صیانت از میراث فرهنگی و آثار باستانی کشور تأکید شده است. متأسفانه در سالهای اخیر باشگاههای فوتبال ایران از ابزار رسانه، استفاده درستی نمیکردند و حتی اگر خلاقیتی هم داشتند، بیشترین تأکیدشان بر وجه کُریخوانی بود که صرفا در اقدامات تقابلی مانند توهین و تحقیر نمادهای فرهنگی و تاریخی تیم حریف تعریف میشد؛ مثل پاک کردن ستارههای لوگو، استفاده از تصویر بازیکنان پیشین و یا حتی تغییر اسم و... با یک اثر دسته چندم و کپیکاری شده از نمونههای خارجی.
در فصل اخیر اما حداقل در طراحی پوستر برخی از باشگاههای ایرانی کارهای جذابی کردند. همین امروز برای بازی استقلال و گلگهر، باشگاه سیرجانی با شعار «همه با هم با حفظ آب، قهرمان زمین باشیم» صدای کمبودٍ آب در کشور شد. یا هفته گذشته برای بازی با آلومینیوم اراک، گلگهریها به اهمیت اهدای عضو پرداختند؛ بهیاد «یاسمن یاراحمدی»، نوجوان ۱۷ ساله و آسمانی اهل سیرجان که با اهدای اعضای در روزهای ابتدایی امسال جان تازهای به سه بیمار داد. در بازی با تراکتور هم با شعار «وطن یعنی سرای ترک تا فارس» و استفاده از تصاویر چهرههای ملی چون ستارخان، باقرخان، حسین خان بچاقچی و پروین اعتصامی پوسترمتفاوتی را طراحی کردند.
ملوانیها هم در یکی دو فصل اخیر توجه ویژهای به کارهای رسانهای داشتند؛ مثلا همین چند هفته پیش پوستر ترکیب تیمشان برابر مس رفسنجان در حالی منتشر شد که تصاویر بازیکنان این تیم را طی اقدامی زیبا دختران هنرمند موسسه خیریه معصومین طاهر برای باشگاه ملوان ارسال کرده بود. در نمونههای دیگری هم پوستر پیشبازی سپاهان و فولاد که با تصاویری از کارگران این دو کارخانه به شکل جذابی منتشر شد. استفاده از تصاویر امیر کبیر و شیخ بهایی برای بازی سپاهان و آلومینیوم. یا طرح بازی تراکتور و سپاهان که با عنوان «تار و پود فرهنگ و تمدن ایران عزیز» رسانهای شد و بازتابهای جالبتوجهی داشت. بههرحال یکی از تکراریترین انتقاداتی که به باشگاههای فوتبال ایران میشود، استفاده از پیشوند «فرهنگی» است که هر بار با نمایش بیاخلاقی مورد طعنه و کنایه قرار میگیرد، اما کار امروز ذوبیها نشان داد باشگاههای ما میتوانند با همین اقدامات کوچک هم نقششان را در فرهنگسازی ایفا کنند. آنوقت به راحتی این پیشوندهای بزرگ و مهم را بر سر در باشگاههایشان بکوبند و ادعای کار فرهنگی کنند.
