

مصطفی مدبر؛ دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بینالملل دانشگاه تهران: با وصول لایحه عضویت جمهوری اسلامی ایران در کنوانسیون ممنوعیت یا محدودیت کاربرد برخی سلاحهای متعارف (CCW) به مجلس شورای اسلامی، ضرورت بررسی دقیق ابعاد حقوقی و عملی این کنوانسیون و پروتکلهای الحاقی آن بهوضوح احساس شد. این لایحه نهتنها نمایانگر عزم و اراده ایران در راستای رعایت اصول بینالمللی و تقویت دیپلماسی دفاعی است، بلکه موجب بروز پرسشها و چالشهای جدیدی در زمینه تأثیر این کنوانسیون بر برنامههای تسلیحاتی کشور میشود.
ازاینرو، نگارش این یادداشت علمی با هدف آشنایی جامعه علمی و حقوقی کشور با ساختار، اهداف و تبعات احتمالی CCW، بهویژه در ارتباط با پروتکل سوم، ضروری به نظر میرسید. این پژوهش بهعنوان تلاشی برای تحلیل عمیق و انتقادی از این کنوانسیون و بررسی تأثیرات آن بر رویکردهای نظامی و حقوق بشردوستانه ایران، میتواند به درک بهتری از تعاملات حقوق بینالملل و سیاستهای دفاعی کشور کمک کند.
کنوانسیون سلاحهای متعارف چیست؟
کنوانسیون سلاحهای متعارف (CCW)، که در سال 1980 به تصویب رسید، نمادی از تلاشهای جهانی برای محدود کردن استفاده از سلاحهایی است که آثار مخرب بیرویه دارند یا موجب رنج غیرضروری میشوند. این کنوانسیون در تلاش است تا تعادل میان الزامات نظامی و ملاحظات بشردوستانه را برقرار کند و در عین حال به تقویت صلح و امنیت بینالمللی کمک کند. با پیشرفتهای فناوری نظامی و تغییرات ژئوپلیتیکی، این پرسش مطرح است که آیا CCW به تقویت صلح کمک میکند یا مانعی در برابر توان بازدارندگی مشروع دولتها میشود
CCW از طریق پنج پروتکل الحاقی به تنظیم استفاده از سلاحها میپردازد:
پروتکلI : ممنوعیت استفاده از سلاحهایی که ترکشهای غیرقابل شناسایی تولید میکنند، با هدف کاهش آسیبهای غیرضروری به غیرنظامیان و تسهیل جمعآوری اطلاعات در میدان نبرد.
پروتکل II : اصلاحشده: محدودیت استفاده از مینها، تلههای انفجاری و سایر دستگاههای مشابه، با تأکید بر حفاظت از غیرنظامیان و ایجاد تعهداتی برای پاکسازی مناطق آلوده پس از مخاصمه.
پروتکل III: ممنوعیت استفاده از سلاحهای آتشزا علیه غیرنظامیان یا اهداف غیرنظامی، به منظور جلوگیری از ایجاد سوختگیهای دردناک و کاهش خطرات ناشی از گسترش آتشسوزی.
پروتکل IV : ممنوعیت استفاده از سلاحهای لیزری که بهطور خاص برای ایجاد کوری دائمی طراحی شدهاند، به عنوان اقدامی پیشگیرانه برای جلوگیری از توسعه و استفاده از سلاحهایی که آسیبهای غیرقابل جبران ایجاد میکنند.
پروتکل V: تعهداتی در خصوص مدیریت بقایای انفجاری جنگ (ERW) با هدف کاهش خطرات ناشی از مهمات منفجر نشده و رها شده و تسهیل بازسازی مناطق آسیبدیده
یکی از ویژگیهای برجسته CCW، مکانیسم انعطافپذیر آن برای انطباق با چالشهای نوظهور است. مذاکرات جاری در خصوص سیستمهای تسلیحاتی خودکار کشنده (LAWS) فی المثل روباتهای نظامی: روباتهای زمینی که توانایی انجام مأموریتهای شناسایی و گاهی حمله را دارند، میتوانند با بهرهگیری از الگوریتمهای پیشرفته، تصمیمات خود را بهطور مستقل اتخاذ کنند. ، نشاندهنده تلاش جامعه بینالمللی برای تنظیم استفاده از فناوریهای نوین نظامی و تضمین رعایت اصول اخلاقی و حقوقی در جنگهای آینده است.
CCW با تنظیم استفاده از برخی تسلیحات، نقش مهمی در تقویت اصول بنیادین حقوق بینالملل بشردوستانه ایفا میکند. بهعنوان مثال، پروتکل IV نشاندهنده تعهد جامعه بینالمللی به جلوگیری از توسعه سلاحهایی است که بهطور خاص برای ایجاد آسیبهای غیرقابل جبران طراحی شدهاند. همچنین پروتکل V با الزام کشورهای عضو به پاکسازی مناطق آلوده به بقایای انفجاری جنگ و ارائه اطلاعات در خصوص میدانهای مین و مهمات منفجر نشده، گامی مؤثر در جهت کاهش آسیبهای پس از جنگ و حفاظت از غیرنظامیان به خصوص در مناطق جنوب شرق آسیا و آفریقا برداشته است.
CCW و تقویت حقوق بینالملل بشردوستانه:
کنوانسیون سلاحهای متعارف، با تنظیم استفاده از برخی تسلیحات، نقش مهمی در تقویت اصول بنیادین حقوق بینالملل بشردوستانه ایفا میکند. این کنوانسیون، با محدود کردن استفاده از سلاحهایی که اثرات غیرقابل کنترل یا بیرویه دارند، تلاش میکند تا تعادلی میان الزامات نظامی و تعهدات بشردوستانه برقرار کند و بدین ترتیب بستری برای توازن میان ضرورت نظامی و ملاحظات انسانی فراهم آورد. به عنوان مثال، پروتکل IV، که به ممنوعیت پیشگیرانه سلاحهای لیزری کورکننده میپردازد، نشاندهنده تعهد جامعه بینالمللی به جلوگیری از توسعه و استفاده از سلاحهایی است که به طور خاص برای ایجاد آسیبهای غیرقابل جبران طراحی شدهاند. این ممنوعیت، که پیش از استفاده گسترده از این سلاحها وضع شد، گواهی بر دوراندیشی و تعهد اخلاقی CCW است.
تأثیر عضویت در پروتکل سوم بر برنامههای تسلیحاتی ایران:
با توجه به ارائه لایحه عضویت ایران در کنوانسیون برخی سلاحهای متعارف (CCW) به مجلس و نگرانیهای مطرحشده درباره تأثیر این کنوانسیون بر برنامههای تسلیحاتی، بهویژه موشکهای بالستیک و پهپادهای نظامی، بررسی ابعاد حقوقی پروتکلها، بهویژه پروتکل سوم (محدودیت در استفاده از سلاحهای آتشزا)، ضروری به نظر میرسد. این پروتکل بهطور مشخص استفاده از سلاحهای آتشزا مانند بمبها و راکتها علیه غیرنظامیان و اهداف غیرنظامی را ممنوع میکند و محدودیتهایی برای استفاده از این سلاحها در مناطق نظامی در نظر میگیرد. با این حال، استثناهایی نیز وجود دارد که شامل مواردی است که اثرات آتشزا بهطور تصادفی ایجاد میشوند و هدف اصلی سلاح ایجاد آتشسوزی نیست.
عضویت ایران در پروتکل سوم مستلزم رعایت دقیق این محدودیتها و استثناها خواهد بود و این امر میتواند تأثیراتی بر رویههای نظامی و توسعه تسلیحات داشته باشد. بهخصوص، اگر موشکهای بالستیک و پهپادهای نظامی ایران قابلیت حمل کلاهکهای آتشزا را داشته باشند، استفاده از آنها در شرایط خاص، بهویژه در مناطق پرجمعیت غیرنظامی، ممکن است با چالشهایی مواجه شود. رعایت این الزامات میتواند در بازنگری راهبردهای نظامی و طراحی تسلیحات جدید مؤثر باشد و به حفظ حقوق بشر و حقوق بینالملل انسانی کمک کنند.
تفاوتهای میان کلاهکهای آتشزا و کلاهکهای غیرآتشزا در این است که کلاهکهای آتشزا بهطور خاص برای ایجاد آتش و سوختگی طراحی شدهاند و شامل مواد قابل احتراق و سوختی هستند که به عمد آتش را ایجاد میکنند. هدف این کلاهکها ایجاد آسیب سوختگی به افراد و تخریب زیرساختها از طریق آتش است و معمولاً در جنگهای شهری یا علیه اهداف غیرنظامی به کار میروند. در مقابل، کلاهکهای غیرآتشزا به کلاهکهایی اطلاق میشود که هدف اصلی آنها ایجاد انفجار فیزیکی و آسیب به زیرساختها یا افراد است، بدون تولید شعله یا آتش عمده. این کلاهکها معمولاً حاوی مواد منفجرهای هستند که انرژی آزاد میکنند تا آسیب فیزیکی ایجاد کنند.
علاوه بر این، مهم است که اشاره شود که عضویت در CCW به معنای عضویت خودکار در تمام پروتکلهای الحاقی آن نیست. بر اساس ماده 4 کنوانسیون، هر کشور باید بهطور جداگانه برای پیوستن به پروتکلها اقدام کند و بیانیههای رضایت برای متعهد شدن به هر یک از پروتکلها اختیاری است. بنابراین، عضویت در این کنوانسیون به خودی خود به معنای تعهد به تمامی پروتکلها نمیباشد. البته لایحه الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون ممنوعیت یا محدودیت کاربرد برخی سلاحهای متعارف بهروشنی بر عضویت در معاهده اصلی تأکید دارد و بهطور خاص به پیوستن به پروتکلهای الحاقی اشارهای نمیکند؛ این امر نشاندهنده هدف دولت برای کاهش آسیبهای ناشی از سلاحهای آسیبزا و ایفای نقش فعال در دیپلماسی دفاعی و تصمیمگیریهای بینالمللی مرتبط با خلع سلاح است.
با این حال، دولتها میتوانند در زمان عضویت در پروتکل، تحفظهایی را نسبت به برخی مواد پروتکلها اعلام کنند. این حق شرط باید با اهداف کلی پروتکل و کنوانسیون سازگار باشد. برای مثال، ایران میتواند اعلام کند که استفاده از سلاحهای آتشزا در شرایط خاص نظامی را به عنوان استثنا میپذیرد، مشروط بر اینکه این استفاده با اصول حقوق بینالملل بشردوستانه، از جمله اصل ضرورت نظامی، تناسب و تفکیک، سازگار باشد. به عبارت دیگر استفاده از سلاحهای آتشزا در شرایط خاص، موجب ضرر به غیر نظامیان نگردد.
تجربه موارد مشابه: درسهایی از عملکردهای بینالمللی
مواردی که شرایط خاص نظامی و ژئوپلیتیکی مشابه ایران دارند، مانند هند، پاکستان و اسرائیل، تجربههای متفاوتی در مواجهه با CCW و پروتکلهای آن داشتهاند.
هند و پاکستان: هر دو کشور عضو CCW هستند، اما تحفظهای متعددی نسبت به پروتکلهای مختلف، از جمله پروتکل سوم، اعلام کردهاند. به عنوان مثال، هند تأکید کرده است که استفاده از برخی تسلیحات متعارف را در شرایط خاص نظامی مجاز میداند، مشروط بر رعایت اصول حقوق بینالملل بشردوستانه.
اسرائیل: اسرائیل هنوز به CCW نپیوسته است، احتمالاً به دلیل نگرانی از محدودیتهای اعمالشده بر برنامههای تسلیحاتی آن. با این حال، اسرائیل به طور کلی اعلام کرده است که به اصول حقوق بینالملل بشردوستانه پایبند است و تلاش میکند تا از آسیب به غیرنظامیان در مخاصمات مسلحانه جلوگیری کند!
این تجربیات نشان میدهد که دولتها میتوانند با اتخاذ رویکردی محتاطانه و در نظر گرفتن ملاحظات امنیتی و حقوقی خود، در CCW عضو شوند و در عین حال، از تواناییهای دفاعی خود محافظت کنند.
نتیجهگیری: تعهد به بشریت، مسئولیت در قبال امنیت و بهرهگیری از حق شرط
کنوانسیون سلاحهای متعارف، علیرغم چالشها و محدودیتهایش، همچنان به عنوان ابزاری ارزشمند در جهت کاهش رنج انسانی و تنظیم استفاده از تسلیحات در مخاصمات مسلحانه باقی میماند. این کنوانسیون، با تأکید بر اصول اخلاقی و حقوقی، نقشی اساسی در تدوین استانداردهای رفتاری برای دولتها و بازیگران غیردولتی در جنگها ایفا کرده است.
عضویت ایران در CCW میتواند فرصتی برای تقویت دیپلماسی دفاعی و ارتقاء مسئولیتپذیری بینالمللی در زمینه استفاده از سلاحها باشد. در این راستا، اگر ایران تصمیم به پیوستن به پروتکل سوم بگیرد، میتواند در بیانیههای تفسیری خود به طور روشن اعلام کند که استفاده از سلاحهای آتشزا در شرایط خاص نظامی، مشروط بر رعایت دقیق اصول حقوق بشردوستانه، مجاز است. این به معنای این است که ایران میتواند تأکید کند که در شرایطی که استفاده از سلاحهای آتشزا بهطور غیرمستقیم به غیرنظامیان آسیب نرساند و با رعایت اصل ضرورت نظامی انجام شود، این استفاده مجاز است.
بنابراین، در صورت عضویت در پروتکل سوم، ایران باید به دقت شرایط استفاده از سلاحهای آتشزا را تعریف کند و در عین حال از هر گونه سوءاستفاده از این حق شرط جلوگیری نماید. این رویکرد میتواند به ایران کمک کند تا از امنیت ملی خود حفاظت کند و در عین حال به تعهدات بینالمللی خود نیز پایبند باشد.
در نهایت، هدف اصلی CCW و پروتکلهای آن، حفظ زندگی غیرنظامیان و کاهش رنج انسانی در درگیریهای مسلحانه است. بنابراین، هر گونه استفاده از سلاحهای آتشزا باید با ملاحظات انسانی و حقوق بشردوستانه همخوانی داشته باشد
