


در جشنواره فجر امسال وقتی در طبقه بالای سالن همایشهای برج مشغول صرف ناهار بودیم و منتظر اکران فیلمهای بخش ویژه، چند نفر از همکاران باقی رسانهها با هم بحث میکردند که مالک فلان پلتفرم تازهتأسیس کیست؟ یکی میگفت فلانی که تازه از زندان آزاد شده، مالکیت فلان پلتفرم را بر عهده گرفته و قصدش چندان خیر نیست و دیگری حرفش را تکذیب میکرد و میگفت بنده خدا پلتفرم را داده تا دیگران بگردانند و فقط مادرخرج است. شاید در میان جراید مملکت بیشترین روزنامهای که دست روی سوژه پلتفرمها و سازکار و ساختارشان گذاشته، «فرهیختگان» باشد.
در این گزارش هم ترک عادت نکردیم و میخواهیم به جای آنکه به سراغ آثار پلتفرمی و مدیریت اجرایی آنها برویم، به طور مشخص سراغی از آخرین طبقه شرکتهای گرداننده پلتفرمها بگیریم. طبقهای که در آن مدیران و گردانندگان نمایش خانگی مملکت ساکن شدهاند و به جرئت میتوان گفت بخش مهمی از سبد فراغت، سرگرمی و فرهنگ خانوادههای ایرانی را برعهده گرفتهاند. برای آغاز ماجرای مالکیت پلتفرمها، اول به سراغ تازهواردها میرویم و با پلتفرمی کار را شروع میکنیم که در چند روز اخیر با خبرهایی از تولیدات تازهاش بر سر زبانها افتاده.
استارنت از کجا آغاز شد
مهر ماه سال گذشته که استارنت مجوزش را از ساترا گرفت، حدود یک ماه بعد خبر از ساخت سریالی داد با نام «کنکل». بعد از این خبر دیگر از این پلتفرم تازهتأسیس اطلاعاتی نبود تا اینکه در آغاز هفته جاری مطلبی منتشر شد مبنی بر اینکه پروژه کنکل کلید زده شده و احتمالاً به امسال میرسد. پروژهای که نامهایی چون صابر ابر، ستاره پسیانی و پدرام شریفی قرار است در آن نقشآفرینی کنند.
اما ماجرای استارنت از کجا آغاز شد؟ پلتفرم استارنت محصول گروه رسانهای نیکاندیشان است، گروهی که بازوی رسانهای هلدینگ طبیعت ماکان محسوب میشود و آنطور که اخبار میگویند قرار است با همکاری برادران آقاگلیان این پلتفرم را بگردانند.
برای آنکه نامهای برادران گلیان و طبیعت ماکان برایتان روشنتر شود کافی است نگاهی بیاندازیم به کارنامه این دو نام. برادران آقاگلیان یعنی حمید و مجید سالها به عنوان سرمایهگذاران آثار نمایش خانگی مهران مدیری یعنی(قهوه تلخ و باغ مظفر) شناخته میشدند.
از طرفی برای این برادران چند شرکت هم ثبت شده که دیگر چندان خبری از آن شرکتها نیست. برادران آقاگلیان که در آن زمان با گلرنگ همکاری میکردند حالا به سمت هلدینگ بزرگ دیگری با نام طبیعت ماکان رفتند.
هلدینگ طبیعت ابرشرکتی است که بخش مهمی از بازار غذایی کشور را در دست دارد و به نظر میرسد ورودش به بازار نمایش خانگی میتواند اتفاق مهمی در این صنعت باشد.
مردم به ریشپروفسوریها اعتماد میکنند
چهره برادران شکوریمقدم برای آنهایی که از قدیم استارتاپها و اخبار حوزه رسانه را دنبال میکردند، چهرهای آشناست. محمدجواد و محمدمهدی شکوریمقدم با ریشهای پروفسوری از میهن بلاگ گرفته تا کلوب را تأسیس کردند و بعد از آن وارد رسانههای تصویری شدند و با شرکت فناوران ایدهپرداز صبا، آپارات و بعد فیلیمو را ساختند. البته شکوریمقدمها در آن زمان چندان هم بیرقیب نبودند. در کنار آنها نماوا و فیلمنت هم رشد کردند که رقابت شکل گرفته در سالهای 92 و 93 تا همین امروز ادامه داشته و سه ابرشرکت رسانهای در سطح کشور پدید آورده است.
کمی پیشتر از فیلیمو این نماوا بود که به همراه شاتل روی بستر وب قرار گرفت، البته نه با نام نماوا، بلکه با اسم موویلند. شاید در ابتدایکار موویلند قرار نبود بدل به تولیدکننده اثر شود اما با گذشت زمان، شانهساززاده و مدیران آن زمانِ شاتل تصمیم گرفتند با تغییر هویت این پلتفرم به نماوا در سال 95، وارد رقابت جدیدتری در حوزه رسانه شوند. حالا و با گذشت 9 سال از آن زمان نماوا هنوز در رقابت با سایر پلتفرمها باقی مانده و با فیلیمو، فیلمنت و پلتفرمهای تازهتأسیس بر سر تصاحب بخش مهمتری از بازار نمایش خانگی رقابت میکند.
به جز فیلیمو و نماوا رقیب دیگری هم در میان کهنهکارهای نمایش خانگی وجود دارد که در دو سه سال اخیر بیشتر بر سر زبانها افتاده. فیلمنت بعد از پخش «پوست شیر» دیگر یک پلتفرم معمولی نبود. بستر پخش و سازندهای که مالکیت آن بر عهده شرکت پارس فیلمنت و علی سرتیپی است و شرکت مادرِ آن هلدینگ گلرنگ است؛ هلدینگی که پیش از این با برادران آقاگلیان، قهوه تلخ را روانه بازار نمایش خانگی کرد و صنعت سرگرمی در کشور را وارد مرحله تازهای کرد. با این حال گلرنگ برای آنکه به مدل جدیدتری در پخش و تولید در نمایش خانگی برسد به شخصی احتیاج داشت چون سرتیپی که بتواند اعتماد هنرمندان و سینماییها را به فیلمنت جذب کند. پلتفرمی که به گفته آمار متا، در نیمه اول 1403 بیرقیب ظاهر شد و توانست مچ رقبای سنتی خود را بخواباند.
تنها بانکی جمع پلتفرمها
«راهاندازی پلتفرم «شیدا» برای من داستانی بود سرشار از مرارت و سختی، و البته امید و میل به ساختن. از یکسو برحسب فعالیت تخصصی، موضوع توسعه اقتصادی کشور دغدغه چندین ساله و قدیمی من بوده و از سویی دیگر هر روز که میگذرد به عقیم ماندن توسعه اقتصادی بدون توسعه و تعالی فرهنگی بیشتر پی میبرم. به همین دلیل چندسالی است که به کمک همکارانم گسترش بستر فعالیتهای فرهنگی، آموزشی و هنری در کنار امور اقتصادی مردممحور در گروه مالی گردشگری را به صورت جدی دنبال میکنیم.»
این چند جمله را مهدی جهانگیری، مدیر گروه مالی گردشگری پس از جشن تأسیس پلتفرم شیدا در صفحه اینستاگرامیای که منسوب به اوست منتشر کرد. پلتفرم شیدا پیش از آنکه بخواهد سریال «آبان» را پخش کند و بامداد خمار را در دست تولید داشته باشد، کارش را با حواشی بسیاری آغاز کرده بود. از ماجرای انتساب این پلتفرم به محمد امامی گرفته تا خرید «سووشون» از نماوا و باز هم بازگرداندن این سریال به نماوا. آن طور که نماد الکترونیکی شیدا نشان میدهد، این پلتفرم مربوط به شرکت کارت گردشگری پارس است، شرکتی که به عنوان یکی از زیرمجموعه گروه مالی گردشگری و بانک گردشگری شناخته میشود.
آن طور که جهانگیری در پیامش برای تأسیس این پلتفرم گفته چند سالی است که قصد داشته این پلتفرم را تأسیس کند اما نکته جالب این است که جهانگیری تا همین دو سال و چند ماه قبل در زندان بود و به اتهام قاچاق ارز محکومیتش را سپری میکرد. با تمام این تفاسیر پلتفرم شیدا به عنوان جدیترین رقیبِ پلتفرمهای جریان اصلی شناخته میشود و با ساختن انیمیشن (شنگول و منگول) و خرید حق پخش نمایش هفتخوان اسفندیار قدمهای بلندپروازانهای را در راه تولید آثار در نمایش خانگی برمیدارد.
گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.
