استاندارد نیست چون دغدغه‌ای وجود ندارد
عرفان طهماسبی از لغو کنسرتش در اهواز خبر داده و علت آن را نبود سالن‌های استاندارد با ظرفیت مناسب عنوان کرده است. این مشکل تنها به خوزستان محدود نیست و در سراسر کشور، زیرساخت‌های ضعیف اجرای موسیقی همچنان چالشی جدی محسوب می‌شود.
  • ۱۴۰۴-۰۱-۲۴ - ۱۰:۱۰
  • 00
استاندارد نیست چون دغدغه‌ای وجود ندارد
گزارش «فرهیختگان» از وضعیت سالن‌های کنسرت
گزارش «فرهیختگان» از وضعیت سالن‌های کنسرت
کیانا تصدیق مقدمخبرنگار

عرفان طهماسبی، خواننده محبوب خوزستانی، دو روز پیش با انتشار پستی در اینستاگرام از عدم برگزاری کنسرتش در اهواز خبر داد و نوشت: «خون دل خوردیم و هنوز موفق نشده‌ایم اجرای درخور شأنی برای مردم نجیب و عزیز خوزستان رقم بزنیم. مدت‌هاست برای تحقق یک اجرای بزرگ و چند هزار نفره در خوزستان تلاش می‌کنیم. ما معتقدیم مردم خوزستان شایسته بهترین‌ها هستند؛ شایسته اجرای باشکوه نه سالن‌‌هایی محدود و کم‌ظرفیت. تلاش‌تان برای محدود نگه‌داشتن اجرا در سالن‌های حداکثر ۷۰۰ نفری بیهوده است.»
اینکه چرا کنسرت لغو شد و چه‌کسی مقصر این اتفاق هرچند مهم بوده، اما موضوع موردنظر ما برای نوشتن این گزارش نیست. در حال حاضر آن بخش از حرف‌‌های این خواننده که مربوط به سالن‌‌های محدود و کم‌ظرفیت است توجه ما را به خود جلب کرده، موضوعی که تنها به استان خوزستان محدود نمی‌شود و تا به ‌امروز اعتراض خوانندگان دیگر را هم به‌دنبال داشته است.
کمبود ظرفیت سالن‌‌های کشور برای اجرای کنسرت، نبود زیرساخت‌های صوتی و طراحی سن نامناسب برای اجرا ازجمله موضوعاتی است که این ‌روز‌ها جان صنعت موسیقی را گرفته است. به ‌دفعات خبر رسیده کنسرتی به دلیل نقص فنی لغو شده و این موضوع فقط شهرستان‌ها را در بر نمی‌گیرد؛ با نگاهی به اسامی سالن‌هایی که برای اجرای کنسرت در پایتخت در نظر گرفته شده، می‌بینیم تهران هم که به نسبت شهر‌های دیگر وضعیت بهتری دارد، از این ضعف زیرساختی مستثنی نیست. در برخی شهر‌ها سالنی برای اجرای کنسرت وجود ندارد، برخی شهر‌های دیگر هم صاحب سالن هستند، ظرفیت‌‌های محدود دارند و زیرساخت‌شان برای اجرای کنسرت مناسب نیست و این موضوع باعث شده اکثر خواننده‌‌ها در کلان‌شهر‌هایی مثل شیراز، رشت، اصفهان، کرج، تبریز و... که وضعیت بهتری دارند روی صحنه بروند. به بیان ساده‌تر، تعداد سالن‌های استاندارد از لحاظ زیرساختی برای برگزاری کنسرت در کشور، چه در پایتخت و چه در کلان‌شهر‌ها و شهرستان‌ها، کمتر از انگشتان دست است و به‌نظر می‌رسد مسئولان مربوطه باید زاویه نگاه خود را تغییر دهند و علاوه بر کمیت، کیفیت را هم در نظر بگیرند. به همین بهانه سراغ اُرُد انزابی‌پور، مهندس طراح آکوستیک رفتیم و با او درباره وضعیت سالن‌های کنسرت در ایران و مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد صحبت کردیم. به گفته او مشکلات اجرای کنسرت در ایران تنها به مناسب نبودن سالن‌ها به لحاظ زیرساختی برنمی‌گردد و در برخی موارد خوانندگان هم مهارت لازم را ندارند. از طرفی هم تعداد مخاطبان عام کنسرت بیشتر از مخاطب خاصی است که در زمینه موسیقی تخصص دارند و این موضوع باعث می‌شود اجرا حتی باکیفیت پایین مورد استقبال قرار بگیرد و نتیجه‌اش می‌شود آنکه مسئولان مربوطه فکری اساسی درباره تجهیز کردن سالن‌ها نکنند.

   ویژگی‌های سالن استاندارد برای اجرای کنسرت
اولین سؤال را درباره اینکه سالن کنسرت استاندارد باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد پرسیدیم که انزابی‌پور پاسخ داد: «این موارد شامل ایمنی و آسایش مخاطبان است؛ ازجمله ایمنی در برابر آتش‌سوزی و حریق، سهولت ورود و خروج، فضا‌های مناسب برای حضور مخاطبان پیش و پس از اجرا، و دسترسی آسان به سالن (شامل پارکینگ و ملاحظات ترافیکی). مقوله مهم دیگری که غالباً کمتر به آن توجه می‌شود، هدف از حضور مخاطبان است.
باید مشخص شود آیا مخاطبان اساساً برای سرگرمی و تفریح به کنسرت می‌آیند یا با هدفی فرهنگی و به‌منظور آموختن؟ عموم مخاطبان، به‌ویژه در حوزه موسیقی پاپ، معمولاً با هدف سرگرمی حضور می‌یابند و بحث موسیقی جدی مطرح نیست، مگر برای افرادی که با اهداف پژوهشی مانند آسیب‌شناسی به موضوع می‌نگرند. از این منظر یک اجرا رویدادی فرهنگی محسوب می‌شود و به‌ همین‌ دلیل، فضا‌های جانبی و پیرامونی آن نیز اهمیت می‌یابند. برای مثال، در اروپا و یقیناً بسیاری نقاط دیگر جهان، مشاهده می‌کنید که مجموعه‌های فرهنگی وجود دارند که خودِ اجرا تنها بخشی از آنهاست.
بخش‌های دیگر شامل امکانات تفریحی، رستوران، فضا‌هایی برای گردهمایی و تعامل اجتماعی است؛ در واقع، یک بسته کامل فرهنگی- تفریحی ارائه می‌شود.» صدای سالن‌های کنسرت یکی از مورد بحث‌ترین موضوعات بین خوانندگان است و معمولاً اعتراض آن‌ها را به خاطر استاندارد نبودن به‌دنبال دارد. انزابی‌پور درباره این موضوع می‌گوید: «درخصوص استاندارد‌های صدا، باید گفت که نمی‌توان از یک استاندارد جهان‌شمول و الزام‌آور صحبت کرد که جزئیات دقیقی را تعیین کرده باشد. در سطح جهانی، مجموعه‌ای از توصیه‌ها وجود دارد که عدم رعایت آن‌ها منجر به کاهش کیفیت خروجی فنی یا هنری می‌شود.
وضعیت به این صورت نیست که برای مثال در کشوری مانند آلمان، سالنی را صرفاً به‌دلیل عدم رعایت این توصیه‌های فنی تعطیل کنند؛ اما طبیعتاً چنین سالنی فاقد کیفیت لازم خواهد بود، مخاطب خود را از دست می‌دهد و با افت کیفی مواجه می‌شود. بنابراین، منظور این است که واژه استاندارد به معنای یک الزام قانونی و سفت‌وسخت، در این مورد موضوعیت ندارد و توصیه با استانداردِ الزام‌آور متفاوت است. ما در حوزه آکوستیک سالن‌ها، بیشتر با مجموعه‌ای از توصیه‌های فنی و تجربی مواجهیم تا استاندارد‌های لازم‌الاجرا. رعایت‌ نکردن این توصیه‌ها، هرچند ممکن است مستقیماً به تعطیلی سالن منجر نشود، اما قطعاً بر کیفیت تجربه شنیداری مخاطب و اعتبار هنری و فنی آن مکان تأثیر منفی چشمگیری خواهد گذاشت.»

   تعداد سالن‌های استاندارد بسیار اندک است
همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردیم سالن‌هایی که در ایران به اجرای کنسرت اختصاص داده شدند، از لحاظ زیرساختی در شرایط قابل قبولی نیستند. برخی از لحاظ ظرفیت و عمده آن‌ها از لحاظ فنی و صدا ضعف‌‌هایی دارند. برای مثال در چهلمین جشنواره موسیقی فجر که یکی از مهم‌ترین رویداد‌های فرهنگی کشور محسوب می‌شود زمانی که رضا بهرام روی صحنه رفت برای چند دقیقه کنسرتش قطع شد و مسئول برگزاری کنسرت‌های پاپ این دوره جشنواره موسیقی فجر در رزمال، دلیلش را مشکل فنی اعلام کرد.
یا در خرداد 1402 که کنسرت چند خواننده پاپ لغو شد، معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، نقص فنی را علت لغو این رویداد‌ها اعلام کرد. از این دست مثال‌‌ها و لغو کنسرت به‌دلیل مسائل فنی و مربوط به صدا زیاد است و می‌توان به کرات از خوانندگانی نام برد که اجرای‌شان لغو شده است. در ادامه این مهندس طراح آکوستیک در خصوص اینکه طی این سال‌ها، تا چه حد توانسته‌ایم به استاندارد‌ها نزدیک شویم و به‌عبارت دیگر، در ایران چند سالن وجود دارد که بتوان در آن‌ها کنسرت برگزار کرد که از کیفیت صدای مطلوب و شرایط مناسب برخوردار باشد، گفت: «آشنایی بنده بیشتر محدود به تهران و شاید چند شهر دیگر است. به گمان من، وضعیت در تهران نسبت به سایر نقاط کشور بهتر است. بنابراین، اگر آمار قابل قبولی از وضعیت تهران در دست داشته باشید، می‌توانید وضعیت بهترین نقطه ایران را که تهران است ارزیابی کنید و نتیجه بگیرید که وضعیت در سایر نقاط، بالطبع نامطلوب‌تر است. نخستین مسئله‌ای که مطرح می‌شود این است که ما سالن کنسرت را برای چه نوع موسیقی‌ای در نظر می‌گیریم؟ ببینید، باید دو‌شاخه اصلی را از یکدیگر تفکیک کنیم؛ موسیقی آکوستیک و موسیقی الکتروآکوستیک؛ یا به تعبیری دیگر صدای طبیعی و صدای تقویت‌شده.
یعنی حالتی که در آن صدای موسیقی به‌صورت بی‌واسطه و طبیعی به گوش مخاطب می‌رسد، در مقابل حالتی که برنامه‌ریزی شده تا صدا الزاماً از طریق سیستم تقویت‌کننده به مخاطب منتقل شود. پرسش این است که در تهران چند سالن آکوستیک داریم که عملکرد مطلوبی داشته باشند؟ حقیقت این است که اگر عملکرد مطلوب را با حداقل استاندارد‌ها در نظر بگیریم، تعداد آن‌ها بسیار اندک است؛ شاید بتوان به دو یا سه سالن اشاره کرد. برای مثال یکی همین تالار رودکی که اشاره شد کامل نیست و دیگری سالن اصلی باغ کتاب است.»
او در ادامه درباره سالن‌‌های موسیقی که عمدتاً به اجرا‌های پاپ اختصاص دارند، می‌گوید: «سالن‌هایی مانند سالن وزارت کشور، مرکز همایش‌های برج میلاد و سالن میلاد نمایشگاه بین‌المللی نمونه‌هایی از این دستند که عموم مردم با کاربری آن‌ها در این زمینه آشنا هستند. توصیه‌هایی که در این زمینه باید رعایت شوند و پیش‌تر گفتیم که بهتر است از واژه «توصیه» به‌جای «استاندارد» استفاده کنیم، شامل چند مسئله کلیدی است؛ هم صدا باید به‌خوبی به مخاطب برسد و هم تصویر. یعنی سالن‌هایی در تهران و شهرستان‌ها داریم که دید مناسبی به صحنه ندارند یا زاویه دید مخاطب مطلوب نیست.
باید توجه داشت که نمی‌توان صدا را کاملاً مستقل از سایر عوامل در نظر گرفت زیرا زمانی که مخاطب صحنه را می‌بیند، صدا را به‌گونه‌ای متفاوت از زمانی که دید به صحنه ندارد، درک و دریافت می‌کند. به همین دلیل، عامل دید نیز باید حتماً در محاسبات و طراحی‌ها لحاظ شود. مسئله دیگر، تهویه مطبوع سالن است. هنگامی که تهویه مناسب نیست یا جایگاه مخاطب دید مطلوبی ندارد، صدا نیز نامطلوب‌تر از آنچه واقعاً هست، دریافت می‌شود. برعکس، اگر شرایط دید و تهویه مناسب باشد، صدا بهتر از کیفیت واقعی‌اش حس می‌شود؛ زیرا این حواس از یکدیگر منفک نیستند.»

   چون بلیت‌‌ها فروش می‌‌رود دغدغه‌ای برای استانداردسازی نیست
نکته دیگر که باید به آن توجه کرد قیمت نجومی بلیت کنسرت است. در سال 1403 قیمت از 200 هزار تومان شروع می‌‌شد و تا 1 میلیون و 100 هزار تومان ادامه داشت. با این ‌حال مخاطبان همچنان طرفدار کنسرت هستند و با وجود چنین قیمتی و در شرایط اقتصادی حال حاضر از اجرای خواننده محبوب‌شان استقبال می‌کنند. مخاطب بلیت میلیونی خریداری می‌‌کند و این انتظار می‌رود که اجرایی با کمترین نقص را چه از لحاظ دیداری و چه شنیداری یا اصلاً از لحاظ دسترسی آسان به سالن کنسرت تجربه کند.
موضوعی که به نظر می‌رسد سعه‌صدر بیشتری از سوی مسئولان مربوطه را می‌طلبد و لازمه آن این است که جدا از کمیت که به تعداد اجرا‌ها برمی‌گردد، کیفیت را هم در نظر بگیرند. انزابی‌پور درباره تجهیز کردن سالن‌ها و اینکه چرا تا به امروز اتفاق خاصی در این زمینه نیفتاده است، می‌گوید: «شما به تربیت هنرمندان، به‌خصوص در حوزه موسیقی که یکی از پیچیده‌ترین هنرهاست نگاه کنید. همه هنر‌ها پیچیده‌اند، اما موسیقی پیچیدگی خاصی دارد. ببینید، شما اگر استعداد و توانایی داشته باشید، شاید بتوانید ظرف پنج تا 10 سال در بازیگری به جایگاه قابل قبولی برسید، ولی بعید است کسی در پنج یا 10 سال در موسیقی به جایگاه برجسته‌ای برسد، مگر اینکه استعدادی خارق‌العاده داشته باشد.
موسیقی معمولاً زمان بیشتری می‌طلبد. بنابراین، افراد باید از کودکی یا نوجوانی وارد این عرصه شوند و این نیازمند یک سرمایه‌گذاری فرهنگی است. یعنی جامعه باید بپذیرد که اگر جوانِ من در 10 یا 15 سالگی می‌خواهد به‌شکل خیلی جدی دنبال موسیقی برود، این کاری است که آینده و عاقبت دارد. این چگونه باید گسترش پیدا کند؟ نیازمند یک سیاست کلان فرهنگی است. درنهایت، مخاطب هم از این طریق آموزش می‌بیند و تربیت می‌شود. مخاطب موسیقی می‌تواند کسی باشد که خودش دستی در موسیقی دارد، یا کسی که خودش سررشته‌ای ندارد اما اعضای خانواده‌اش، فرزندش یا بستگانش درگیر موسیقی‌اند، یا حتی کسی که هیچ‌کدام از نزدیکانش مستقیماً درگیر موسیقی نیستند، اما گوشش به شنیدن موسیقی «خوب» عادت کرده است.
بله، منظورم از «موسیقی خوب» در اینجا اساساً بحث محتوای فرهنگی و پیچیدگی و تعالی هنری نیست، بلکه حداقل از نظر ظاهر و کیفیت اجراست. وقتی این مخاطب، این «استاندارد» حداقلی را نمی‌شناسد و با آن آشنایی ندارد، همان داستانی پیش می‌آید که ایران‌خودرو می‌گفت «ما پیکان می‌سازیم، مردم می‌خرند!» درست است؟ الان هم شاید سالن‌های کنسرت آن‌طور که باید، خوب کار نمی‌کنند، چون با همین وضعیت موجود هم بلیت‌ها فروش می‌رود.»
او در ادامه با اشاره به اینکه در ایران شرایط برای استانداردسازی سالن‌‌ها مهیاست، می‌‌گوید: «هم دانشِ فنی آن وجود دارد، هم توانایی مهندسی، هم تجهیزاتِ لازم؛ همه‌چیز فراهم است. اساساً مسئله این نیست. ببینید، بار‌ها این گفت‌وگو میان ما و دوستانی که در این عرصه فعالند درگرفته است. آن‌ها می‌گویند «این استاندارد‌هایی که مدّنظرِ شما و همکارانتان است، از سوی مردم درک نمی‌شود.» پاسخ من همیشه این بوده است: «اشتباه می‌کنید. مسئله اصلی من این نیست که مردم این استاندارد‌ها را درک می‌کنند یا خیر؛ مسئله این است که شما به‌عنوانِ سازنده یا مجری، خودتان ضرورتِ این استاندارد‌ها را درک نمی‌کنید؛ زیرا اگر درک می‌کردید، به نظر یا درکِ مردم توجه نمی‌کردید و کارِ درست را انجام می‌دادید.
کاری را که خود صحیح می‌دانستید، انجام می‌دادید؛ منتظر نمی‌ماندید تا ببینید که آیا مردم آن را می‌خواهند یا نه، تا بعد بگویید چرا باید این کار را کنم. اگر شما واقعاً اهلیتِ این کار را داشتید و دغدغه آن در دلتان بود، خودتان استانداردِ مطلوب خودتان را پیاده می‌کردید و یقیناً مردم نیز استقبال می‌کردند.» بنابراین، یکی از مشکلات اصلی ما این نیست که آیا مخاطب برای این کیفیت هزینه می‌کند یا به آن توجه نشان می‌دهد یا خیر. مسئله این است که آن فرد واسط – سازنده سالن، سرمایه‌گذار برنامه – خود فاقدِ درکِ دقیق و عمیقی از این ضرورت‌هاست. او نیز – با عرضِ پوزش از به‌کارگیری این تعبیر – به‌نوعی جزوِ عوامِ فرهنگی محسوب می‌شود، نه خواصِ آن.»
او ادامه داد: «فرض کنید شما از صبح تا شب درگیر اخبار و آثار فلان خواننده، فلان هنرپیشه و امثالهم باشید و آن‌ها را دنبال کنید؛ آیا این امر الزاماً موجب ارتقای سطح درک هنری شما به آن ترازِ بالاتر می‌شود؟ برای مثال، استاد علی نصیریان را در نظر بگیرید؛ هزاران نفر در طول سالیان با ایشان معاشرت داشته‌اند.
آیا این معاشرت لزوماً باعث شده است که آن افراد به سطح فهم ایشان ارتقا یابند؟ الزاماً خیر. زیرا در درجۀ اول، سرمایه‌گذاری ذهنی صورت نگرفته است و در درجۀ دوم، سرمایه‌گذاری از نظر توجه و صرفِ وقت انجام نمی‌شود؛ چراکه دغدغه آن وجود نداشته است – البته واژه «دغدغه» را نمی‌پسندم، بهتر است بگوییم دلمشغولی آن وجود نداشته است – وگرنه همه امکانات مورد نیاز در کشور فراهم است. به گمانِ من، هم منابع مالی آن موجود است و هم نیاز به آن احساس می‌شود؛ و یقین دارم که امکانات فنی، علمی و تجهیزات لازم، همه قابل حصول هستند. ما در سالن وزارت کشور، یک سیستم صوتی طراز اولِ جهانی به ارزش میلیون دلار داریم. بنابراین، امکان وجود تجهیزات پیشرفته در کشور فراهم است و هیچ مشکلی در این زمینه وجود ندارد.»

گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران