

آواتارهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی و دستیاران مجازی، چشمانداز دیجیتالی ما را متحول میکنند و این امکان را فراهم میکنند تا اینفلوئنسرهای مجازی، جانشینهای محل کار و تجربههای فراگیر متاورس را تقویت کنند. با این حال، در زیر این شگفتی فناوری، یک سؤال اساسی وجود دارد؛ چه کسی واقعاً مالک و کنترلکننده هویت دیجیتال شماست؟ واقعیت تلخ است؛ بیشتر آواتارهای هوش مصنوعی به پلتفرمهای متمرکز متصل هستند که در آن شرکتها تسلط دارند و کاربران را در معرض استثمار، کلاهبرداری مالی و از دست دادن عمیق استقلال قرار میدهند. از آنجایی که این شخصیتهای دیجیتالی به بخشی جداییناپذیر از زندگی مجازی ما تبدیل میشوند، نیاز به یک راهحل تحولآفرین بیش از هر زمان دیگری فوری است.
آواتارهای هوش مصنوعی از طریق فناوری بلاکچین و قراردادهای هوشمند به عنوان یک پادزهر حیاتی ظاهر میشوند و نوید میدهند که کنترل را به افراد در دنیایی که به طور فزایندهای مجازی شده است، بازگردانند. خطرات سیستمهای متمرکز به وضوح توسط سوءاستفادههای برجستهای که اعتماد عمومی را متزلزل کرده، نشان داده شده است. در ژانویه ۲۰۲۴، یک تماس تلفنی عمیقاً جعلی که از جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده تقلید میکرد، رایدهندگان نیوهمپشایر را هدف قرار داد و به دروغ از دموکراتها خواست که در انتخابات مقدماتی شرکت نکنند تا انتخابات ۲۰۲۴ را تحت تأثیر قرار دهند.
این اقدام بیشرمانه دستکاری، که منجر به صدور حکم کمیسیون ارتباطات فدرال (FCC) برای ممنوعیت تماسهای تلفنی جعلی و برانگیختن بحثها در مورد مقررات هوش مصنوعی شد، شکنندگی پلتفرمهای متمرکزی را آشکار کرد که میزبان دادههایی هستند که به این نوع کلاهبرداریها دامن میزنند. صنعت سرگرمی هشدار دیگری ارائه میدهد. در اوایل سال ۲۰۲۴، تصاویر عمیقاً جعلی صریح از تیلور سوئیفت، خواننده محبوب، در رسانههای اجتماعی منتشر شد و قبل از حذف بعد از ۱۷ ساعت تأخیر، بیش از ۴۵ میلیون بازدید جمع آوری کرد.
این حادثه محدودیتهای تعدیل محتوای متمرکز را آشکار کرد که اغلب تحت فشار از کار میافتد و زنان و چهرههای عمومی را بهطور نامتناسبی در برابر آسیبهای دیجیتالی آسیبپذیر میکند. پیامدهای آن سریع بود؛ تیم حقوقی سوئیفت این قضیه را محکوم کرد و پلتفرمها برای پاسخگویی تلاش کردند، اما این تأخیر بر یک شکست سیستماتیک در محافظت از شباهتهای دیجیتالی در زمان واقعی تأکید کرد.
علاوه بر این، هیئت نظارت متا اخیراً پروندههایی را در رابطه با تصاویر صریح عمیقاً جعلی بررسی کرده است و به رویههای تعدیل ناسازگار اشاره میکند. برخی از محتواها سریعتر از بقیه حذف شدند، زیرا از دستورالعملهای خاص انجمن عبور نکرده بودند و نابرابریها را در سیستمهای متمرکز برجسته میکردند. این مثالها نشان میدهد که چگونه مدیریت متمرکز آواتارها کاربران را ناتوان میکند و از سوءاستفاده از شباهتهای دیجیتالی آنها جلوگیری میکند.
چرا آواتارهای هوش مصنوعی باید غیرمتمرکز شوند؟
پلتفرمهای متمرکز کاربران را در اکوسیستمهایی به دام میاندازند که هویت دیجیتالی آنها در معرض استثمار یا غیرفعال شدن ناگهانی به دلخواه شرکت قرار میگیرد. این سلطه بیمهار، چشمانداز یک آینده دیجیتالی توانمند برای کاربران را از بین میبرد و افراد را به مهرههایی در یک ماشین سودمحور تبدیل میکند. تمرکززدایی این روایت را تغییر میدهد و هویت خودحاکمیتی را تقویت میکند، جایی که کاربران افسار را در دست دارند و آواتارهای خود را با اطمینان در اختیار دارند و مدیریت میکنند.
سیستمهای غیرمتمرکز با قرار دادن کنترل در دستان افراد، میتوانند از دستاندازی شرکتها جلوگیری کنند و اطمینان حاصل کنند که آواتارهای هوش مصنوعی قصد سازندگان خود را منعکس میکنند تا اینکه به عنوان ابزاری برای استثمار عمل کنند.
مالکیت هوش مصنوعی مبتنی بر بلاکچین، فناوری بلاکچین را به عنوان چراغ امیدی در برابر این تهدیدات فزاینده معرفی میکند. از طریق تأیید زنجیرهای، سابقه تغییرناپذیری از مالکیت آواتار ایجاد میکند و پیوند امنی بین هویتهای دیجیتالی و صاحبان قانونی آنها برقرار میسازد، در حالی که به طور قاطع با سوءاستفادههای عمیقاً جعلی غیرمجاز مقابله میکند.
این موضوع در فوریه ۲۰۲۳ به طرز دردناکی آشکار شد، زمانی که یک طراح داخلی فرانسوی قربانی یک کلاهبرداری عاشقانه شد؛ کلاهبرداران از تصاویر و پیامهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی برای جعل هویت برد پیت استفاده کردند و داستانی از یک رابطه ساختگی و یک تشخیص سرطان ساختگی ساختند که او را متقاعد کرد ۸۳۰,۰۰۰ یورو -پسانداز زندگیاش- را قبل از آشکار شدن فریب، پرداخت کند.
چنین قسمتهایی خطرات پلتفرمهای متمرکز را آشکار میکند، که دادههای کاربر را جمعآوری میکنند و به بستری حاصلخیز برای کلاهبرداریهای مبتنی بر هوش مصنوعی تبدیل میشوند و اعتماد را از بین میبرند و خسارات شخصی ویرانگری را وارد میکنند. بدون یک سیستم قابل تأیید برای احرازهویت هویتهای دیجیتالی، فریب مبتنی بر هوش مصنوعی فقط تشدید خواهد شد. کاربران در حالی که جعلهای عمیق پیچیدهتر و سختتر تشخیص داده میشوند، بیدفاع رها میشوند. چالش روشن است؛ چگونه میتوانیم آواتارهای دیجیتالی را در برابر سوءاستفاده ایمن کنیم و در عین حال اطمینان حاصل کنیم که افراد، نه شرکتها، کنترل حضور آنلاین خود را حفظ میکنند؟
با این حال، پتانسیل بلاکچین فراتر میرود. قراردادهای هوشمند این چهارچوب را با خودکارسازی مدیریت حقوق، تضمین میکنند که آواتارها با امنیت و شفافیت تزلزلناپذیری عمل میکنند و در عین حال دفاع در برابر تقلب را تقویت میکنند. این رویکرد جامع نهتنها از داراییهای دیجیتالی در برابر سرقت محافظت میکند، بلکه بار اخلاقی و قانونی ناشی از نظارت متمرکز را نیز کاهش میدهد و کاربران را با تسلط قابل تأیید بر خودهای مجازیشان مجهز میکند.
آینده وب ۳ برای آواتارهای هوش مصنوعی
آواتارهای هوش مصنوعی غیرمتمرکز همچنین میتوانند اقتصاد وب ۳ پرجنبوجوشی را به پیش ببرند و در متاورسها، فضاهای کاری دیجیتالی و شبکههای اجتماعی غیرمتمرکز ادغام شوند. این آواتارها میتوانند به داراییهای پویا تبدیل شوند. نمایندگی کاربران در دنیاهای مجازی، تسهیل همکاری از راه دور یا فعال کردن تعاملات امن آنلاین.
یک نوازنده را تصور کنید که یک آواتار منحصر به فرد را در یک بازار غیرمتمرکز میفروشد یا یک متخصص از یک دوقلوی دیجیتالی تأییدشده توسط بلاکچین برای تأیید حضور خود در یک جلسه مجازی استفاده میکند. این اکوسیستم بر مالکیت کاربر استوار است و آواتارهای هوش مصنوعی غیرمتمرکز را به عنوان پایهای برای اقتصاد دیجیتالی بعدی قرار میدهد.
تلاش برای تمرکززدایی آواتارهای هوش مصنوعی غیرقابلمذاکره است.
سیستمهای متمرکز، که توسط رسواییهای جعل عمیق انفجاری و تعدیل متزلزل در معرض دید قرار گرفتهاند، تهدید میکنند که ایمنی و آزادی را در دنیای آغشته به هوش مصنوعی از بین ببرند. بلاکچین مسیری قاطع به سوی توانمندسازی ایجاد میکند و افسار هویت دیجیتال را به افراد، نه اربابان شرکتی، باز میگرداند. ساعت در حال تیکتاک است؛ اکنون کنترل سرنوشت دیجیتالی خود را به دست بگیرید، یا تماشا کنید که در یک پرتگاه دیستوپیایی سلطه شرکتی ناپدید میشود.
