

فرهیختگان: برخلاف ادعایی که ترامپ مطرح کرده، ایران ایده گفتوگوی غیرمستقیم از کانال عمان را مطرح کرد و موضوعی که برای ایران اتفاقی مثبت است؛ چراکه آمریکا را مجبور کرد، دوباره به فرمت قبلی مذاکره باز گردد. این اقدام معنادار ایران اما زمانی میتواند به دستاورد دیپلماتیک منجر شود که فارغ از فرمت، ایده مشخصی نیز برای آن طراحی شود. برای تحلیل رفتار ایران و ترامپ در مورد شروع مذاکرات، با مجید شاکری، تحلیلگر دیپلماسی اقتصادی، گفتوگو کردیم که در ادامه متن آن را از نظر میگذرانید.
قابهای نمایشی دونفره بهضرر مذاکره است
شاکری شروع مذاکره غیرمستقیم با آمریکا را معنادار دانست و گفت: «با تأکید بر اینکه محتوای مذاکره مهمتر از فرمت مذاکره است و همچنین این موضوع که مذاکرهای خوب است که اجزایش برای به نتیجه رسیدن ساخته شده باشند. هم شکست مذاکره هم پیروزی مذاکره هر دو میتواند نتیجهبخش باشد اما سنگ معیار منافع ملی است. میتوان گفت مذاکره غیرمستقیم بهنحویکه برای روز شنبه مطرح شده به منافع ایران نزدیکتر است. اشکالی در مدل مذاکره ترامپ- که بهصورت واضح هم در مصاحبه با زلنسکی، هم در مذاکرات دیگرش مثل مذاکره با کییر استارمر، نخستوزیر انگلیس و دیگر مذاکراتش نشان داده- این است که علاقه به وجه نمایشی مذاکره کمکی به مذاکره نمیکند، مذاکره را عقب میبرد. چه در موضوع اوکراین که واقعاً در مذاکرات سکته دوهفتهای ایجاد کرد، فارغ از آنکه بازنده مذاکره مستقیم، اوکراین بود، چه مدل انگلیسیها که بههرحال ناچار شدند، از تبعات مذاکره مستقیم برای مذاکره اصلی خود که پشت درهای بسته در مورد پیمان تجاری آمریکا و انگلیس انجام میشد، بگذرند، به این خاطر که میخواستند قبل از اعلام تعرفههای ترامپ مذاکرات را به نتیجهای برسانند. در هر دو حالت، بههیچوجه نمیتوان گفت که گفتوگوی مستقیم با ترامپ کمکی به پیشبرد مذاکرات کرده است.»
او گفت: «فلذا تأکید ایران به مذاکره غیرمستقیم معنادار است. قبل از این ایران به این خاطر مذاکره غیرمستقیم انجام میداد که مذاکرات بازگشت آمریکا به برجام مطرح بود و طبعاً آن مذاکرات میتوانست در چهارچوب مذاکرات کمیسیون مشترک انجام شود و نیاز به برگزاری جلسه کمیسیون مشترک داشت و چون آمریکا از برجام خارج شده بود، جزء کمیسیون مشترک نبود. به همین خاطر ایران مذاکره مستقیم نمیکرد، اما بعد از آنکه آقای عراقچی جدا از برجام در تابستان سال گذشته عقب نشستند و آقای لاریجانی هم همین اقدام را انجام دادند. مذاکره مستقیم به همین معنا مفید نبود، اما بعد از دیدن تجربه زلنسکی و تجربه انگلستان، اینکه چه راهی پیدا کنیم که وجه نمایشی مذاکرات را به دلایل عملگرایانه تضعیف کنیم، نه بهخاطر ناراحتی از مسائل ایدئولوژیک یا موارد دیگر، تبدیل به موضوع مهمی شد، همان فرمت عمان که در طول دوره شهید رئیسی انجام شد و شکلی از مذاکره غیرمستقیم بود که با حضور همزمان طرفین در عمان انجام میشد، مدلی کاملاً مفید است به این معنی که وجه نمایشی مذاکرات را کم میکند و قابهای نمایشی دونفره را که کاملاً به ضرر مذاکرهاند، کاهش میدهد.»
شاکری ادامه داد: «از طرف دیگر کاملاً سابقه هم دارد، ضمناً باید توجه کنیم بازگشت آمریکا به مذاکرات عمان، برای طرف ایرانی یک گام به عقب حساب نمیشود، به این خاطر که ایران فرمت مذاکرات عمان را هرگز ترک نکرد، حتی در دولت چهاردهم هم بعد از سابقه مذاکرات عمان، در دولت سیزدهم آقای عراقچی در پاییز 1403 مصاحبه کردند و گفتند آمادگی داریم به آن فرمت برگردیم. این پاسخ به این حقیقت بود که طرف آمریکایی آن فرمت را ترک کرده بود و الان بعد از آنکه آمریکاییها راهحلهای متفاوتی را مورد سنجش قرار دادند که نقطه اوج آن ارسال نامه به وسیله طرف اماراتی به ایران بود.
با توجه به اینکه هر دوطرف هم میخواستند روسها در این مورد ذیمدخل نباشند، به همین مدل قبلی بازگشتند، این نه عقبنشینی برای طرف ایرانی است، نه غیرمستقیم بودن مذاکرات، نتایج مذاکرات را تضعیف میکند. از قضا اگر عملگرا و نتیجهگرا و علاقهمند باشیم که مذاکرات به نتیجه برسد، راه شروع آن از مسیر مذاکرات غیرمستقیم میگذرد، ممکن است یک روز به مذاکرات مستقیم هم برسد، اما راه شروع از مسیر غیرمستقیم است.»
شاکری به این موضوع هم اشاره کرد که ایده مذاکره از فرمت آن مهمتر است و در مورد تأکید ترامپ به شروع مذاکرات مستقیم گفت: «اما همه این موارد در مورد فرمت مذاکرات است، ایده مذاکره بسیار مهمتر از فرمت مذاکره است و نکتهای که بایستی نخبگان ایرانی روی آن تمرکز کنند، ایده مذاکره است. کسی که باید بگوید مذاکره مستقیم، اوست؛ به این خاطر که ترامپ بهدنبال وجه نمایشی مذاکره است، ولی وقتی طرفین به فرمت عمان برگشتهاند، هر دو کشور و همچنین عمانیها میدانند که باید بهصورت غیرمستقیم، مستقیم مذاکره کنند. اینکه ترامپ چه میگوید، یک تجربه چندساله را تغییر نمیدهد.»
نباید از ایده برجام عقب بنشینیم
هنوز مشخص نیست، ایدهای در مورد مذاکرات از جانب ایران وجود دارد یا خیر؟ اما سؤالی که وجود دارد این است که از ایده برجام عقبنشینی صورتگرفته یا خیر؟ شاکری در توضیح ایده مذاکره گفت: «به نظرم نباید از ایده برجام بهراحتی عقب نشست، عقب نشستن از ایده برجام، امتیازی بهطرف مقابل میدهد. فارغ از اینکه موافق برجام هستیم یا منتقد آن. اما اینکه آیا در تهران ایدهای وجود دارد یا خیر، به نظر من ایدههایی درحال متولد شدن هستند، اگرچه دیر و کند، اما درحال متولد شدن هستند.
فکر میکنم ایده ترامپ برای مذاکرات، در این لحظه مسئلهاش این نیست که بخواهد زمانی را تلف کند یا رفتار ایران را تا نزدیک شدن به اسنپ بک بسنجد، اما بسته به رفتار ما در مذاکره، بدون ایده (به این معنی که نمیداند از مذاکره چه میخواهد) یا ضعیف (به این معنی که به هر قیمت توافق میخواهد و آماده است هر هزینهای را برای به نتیجه رسیدن توافق بپردازد) به سمت تنش بیشتر حرکت میکنیم اما نمیتوان گفت مذاکره روز شنبه تلاش برای تنش بیشتر است.»
باید از مذاکره برای سنجش اراده طرفین استفاده کنیم
شاکری در مورد اینکه آیا امکان دارد که ترامپ با ایده لیبیسازی ایران پای میز مذاکره بنشیند، گفت: «اینجاست که موضوع ایده مهم میشود در واقعیت برنامه هستهای ایران با برنامه هستهای لیبی، سوریه، عربستان، امارات، کره شمالی، متفاوت است و راهحلی برای خود میخواهد. این رویکرد عملگرایانه است.
اما اینکه این رویکرد چیست، اتفاقاً جایی است که طرف میبایست ابتکار داشته باشد، نه به این امید که لزوماً برود و مذاکره به نتیجه برسد و کشور را با این دستفرمان اداره کند، بلکه به این معنی است که مذاکره را طوری طراحی کند که اگر طرف مقابل هم بخواهد از آن برای سنجش اراده طرف توافق استفاده کند ما هم باید بلد باشیم از مذاکره برای سنجش اراده طرف مقابل برای توافق استفاده کنیم. اینجاست که طراحی سنجههای سنجشپذیر و حرکت از رویکرد حقوقی به رویکرد انتفاع بسیار حیاتی میشود.»
گفتوگوهای مرتبط فرهیختگان را در خصوص موضوع مذاکرات در پیوندهای زیر بخوانید:
- احسان کیانی: تغییر ادبیات ترامپ در مورد ایران، موازنه سازی با تیمش
- محمدعلی شفیعی: سیگنالگیت، موضوع یمن و تهدیدات ایران، گزینه حمله نظامی به ایران را حذف کرده است