


پس از اعلام تعرفههای سنگین ترامپ بر واردات از کشورهای مختلف که رژیمصهیونیستی را نیز شامل شد، بنیامین نتانیاهو در سفری ناگهانی به ایالاتمتحده رفت تا ضمن مذاکره برای معافیت از افزایش تعرفهها تصویری سیاسی از حمایت دولت جدید آمریکا از اسرائیل بسازد؛ اما خروجی با آنچه نخستوزیر اسرائیل برای آن برنامهریزی کرده بود کاملاً متفاوت بود. ترامپ پس از آنکه در چند مرتبه از جمله درمورد لزوم همکاری با ترکیه و نیز عدم معافیتهای تعرفهای مواضعی متضاد با خواست نتانیاهو گرفت نهایتاً با گفتن این جمله که آمریکا درحال مذاکره با ایران است آب پاکی را روی دستان نتانیاهو ریخت. البته اظهارات جنجالی ترامپ در این دیدار مبنی بر مذاکرات مستقیم با ایران نشان داد که رئیسجمهور آمریکا از تداوم جنگ روانی علیه ایران نیز اجتناب نکرد.
جنگی که از همان ابتدای دولت جدید ترامپ توسط شخص او کلید خورده تا به این ترتیب ایران برای تن دادن به یک مذاکره فراتر از ابعاد پرونده هستهای تن دهد. این در حالی است که مقامات ایرانی از جمله عباس عراقچی، وزیر امور خارجه بلافاصله این ادعا را رد کرده و بر تداوم مذاکرات غیرمستقیم از طریق کانال عمان تأکید کردند. تأکید بر کانال عمان به این معنی است که خواست آمریکا برای آغاز مذاکرات از مسیر امارات از جانب تهران پذیرفته نشده تا این پیام ساطع شود که مذاکرات جدید تداوم همان مذاکراتی است که در دولت سیزدهم پیگیری میشد و بایدن به دلیل عدم توسعه آن مذاکرات به مباحث منطقهای از تداوم آن سر باز زد.
نتانیاهو گلدان تزئینی شد
سفر نتانیاهو به واشنگتن که تنها دو ماه پس از دیدار قبلی او با ترامپ در فوریه ۲۰۲۵ انجام شد، نشاندهنده فوریت و اهمیت موضوعاتی است که در دستور کار قرار داشته است. این سفر در شرایطی صورت گرفت که سیاست تعرفهای جدید، که شامل اعمال تعرفه ۱۷ درصدی بر کالاهای اسرائیلی نیز میشد، تنشهایی را در روابط دوجانبه ایجاد کرده بود. نتانیاهو که پیشتر اعلام کرده بود قصد دارد کسری تجاری اسرائیل با آمریکا را برطرف کند، به نظر میرسد با هدف مذاکره برای کاهش یا حذف این تعرفهها راهی واشنگتن شده بود. با این حال، فضای حاکم بر دیدار که حتی برخی رسانهها و مقامات اسرائیلی نیز آن را «ناامیدکننده» توصیف کردند نشان داد که نتانیاهو در دستیابی به خواستههای خود چندان موفق نبوده است.
علاوه بر موضوع تعرفهها مسائل ژئوپلیتیکی مانند جنگ غزه و روابط با ترکیه نیز در کانون توجه این دیدار قرار داشت.
این سفر در حالی انجام شد که اسرائیل بهتازگی عملیات نظامی خود در غزه را گسترش داده و با فشارهای بینالمللی، از جمله حکم بازداشت نتانیاهو از سوی دیوان بینالمللی کیفری مواجه است. از سوی دیگر، اعلام غیرمنتظره ترامپ درباره مذاکرات با ایران، که به نظر میرسد اسرائیل از آن بیاطلاع بوده، شوک دیگری به هیئت اسرائیلی وارد کرد و گمانهزنیها درباره اختلافات بین نتانیاهو و دولت ترامپ را تشدید کرد.
در موضوع تعرفهها ترامپ صراحتاً اعلام کرد آمریکا هزینههای سنگینی برای حمایت از متحدان خود از جمله اسرائیل، متحمل شده و این تعرفهها باید حفظ یا به شکلی جبران شوند. این اظهارات، که بهنوعی رد درخواستهای احتمالی نتانیاهو بود نشاندهنده اولویتبندی منافع اقتصادی آمریکا در سیاست خارجی جدید ترامپ است.
موضوع دوم، که به روابط ترکیه و اسرائیل مربوط میشد نقطه دیگری از تنش بود. نتانیاهو در این دیدار تلاش کرد با مطرح کردن نکات منفی درباره حضور ترکیه در سوریه، حمایت آمریکا را در برابر این کشور جلب کند. با این حال، واکنش غیرمنتظره ترامپ که با ستایش از رجب طیب اردوغان همراه شد، معادلات را تغییر داد. ترامپ نهتنها از اردوغان دفاع کرد، بلکه به اسرائیل توصیه کرد که مشکلات خود با ترکیه را بهتنهایی حل کند و در این مورد منطقی باشد. این موضعگیری، که با لحن مثبتی درباره اردوغان همراه بود، برای نتانیاهو غیرمنتظره و ناامیدکننده تلقی شد و برخی رسانههای عبری آن را نشانهای از فاصلهگیری نسبی آمریکا از اسرائیل در این موضوع خاص تفسیر کردند.
پس از این دیدار رسانهها و مقامات اسرائیلی مواجهه ترامپ با نتانیاهو را تحقیرآمیز توصیف کردند. یائیر لاپید این دیدار را تحقیر ملی مقابل دوربینها و یکی از تحقیرآمیزترین دیدارها برای یک نخستوزیر اسرائیل در تاریخ خواند و با اشاره به اینکه حتی تعرفههای وضعشده نیز کاهش نیافت تعبیر «شکست کامل» را برای این دیدار به کار برد و گفت: «ترامپ فقط از بیبی بهعنوان یک گلدان تزئینی استفاده کرد، برای مشروعیتبخشی به مذاکرات با ایران.»
دست ترامپ برای اقدام نظامی بسته است
مواجهه ترامپ با نتانیاهو دو سناریوی اصلی را پیش رو قرار میدهد. سناریوی اول، که کمتر محتمل به نظر میرسد وجود نوعی تقسیم کار میان آمریکا و اسرائیل است که در آن نتانیاهو بهعنوان حامی سیاستهای سختگیرانهتر عمل کرده و نقش میانجی را ایفا کند. با این حال، فضای منفی دیدار و عدم هماهنگی آشکار میان دو طرف، این احتمال را تضعیف میکند. سناریوی دوم که محتملتر است، وجود اختلافنظر میان ترامپ و نتانیاهوست.
این اختلاف میتواند ناشی از اولویتهای متفاوت باشد. ترامپ بر مسائل اقتصادی و داخلی آمریکا تمرکز دارد، درحالیکه نتانیاهو بهدنبال جلب حمایت قاطع در برابر ایران و رقبای منطقهای است. در موضوع ایران، تصمیمگیری نهایی در دستان ترامپ است که به نظر میرسد قصد دارد بهطور مستقیم خودش موضوع را کنترل کرده تا تجربه شکستخورده سپردن مسئله ایران به سیاستمداران رادیکال تکرار نشود.
او که پیشتر ایران را به حمله نظامی تهدید کرده بود اکنون با فشارهای داخلی ناشی از سیاست تعرفهها مواجه شده است. این فشارها ممکن است دست او را در میدانهای نظامی خارجی محدود کند و او را به سمت استفاده از ابزارهای روانی و دیپلماتیک سوق دهد. با این حال، اگر مذاکرات غیرمستقیم با ایران به نتیجه نرسد احتمال تشدید تنشها و حتی اقدام نظامی محدود همچنان وجود دارد.
ابتکار عمل رسانهای را به ترامپ ندهیم
یکی از نکات برجسته این تحولات ضعف ایران در حوزه رسانهای است. درحالیکه ترامپ از اظهارات خود برای عملیات روانی و تأثیرگذاری بر بازارها و افکار عمومی استفاده میکند، ایران عمدتاً به رویکرد واکنشی اکتفا کرده است. این انفعال، مرجعیت رسانهای را به طرف مقابل واگذار میکند. بهعنوان مثال، ایران میتوانست پیش از سفر نتانیاهو، از طریق یک رسانه منطقهای اعلام کند که مذاکره مستقیم را نمیپذیرد و بدین ترتیب ابتکار عمل را در دست گیرد. فقدان چنین برنامهای ایران را به بازیگری ثانویه در فضای رسانهای تبدیل کرده و از تأثیرگذاری فعالانه آن کاسته است.
متن کامل گزارش علی مزروعی، خبرنگار گروه سیاست را در روزنامه فرهیختگان بخوانید