
توجه به نوروز فقط تهیه بنزین سفر مردم نیست. نوروز تربیت میخواهد. وطن دوستی تربیت میخواهد. کندن نردههای مزار حافظیه، طرح یا همراهی شعارهای نژادپرستانه در مزار فردوسی یا تخت جمشید توسط افراد سطحی و بیسواد، مقابله فرهنگی کُرد و آذری، بردن خاک ساحل خلیج فارس،و... حتی اگر نه بحرانزا که حداقل آزار دهنده است.
بیتفاوتی و بیبرنامگی سیستم نسبت به نوروز

رضا کردلو، فعال فرهنگی در یادداشتی نوشت: در بیست روز گذشته تقریبا بیش از ۲.۵میلیارد لیتر بنزین برای سفرهای نوروزی استفاده شده است. سیستم با کمی عقلمندی میتوانست در یک فرآیند میان مدت پس از حوادث ۱۴۰۱ و حضور ۵۰ درصدی مردم در انتخابات سال گذشته، نوروز ۱۴۰۴ را به اتفاقی ملی، بحرانزُدا و امنیتزا تبدیل کند. که با بیتفاوتی از کنار آن گذشت.
اگرچه این نوروز به ضد خودش تبدیل نشد، اما آنچه به شدت حس میشد بیتفاوتی و بیبرنامگی سیستم نسبت به پدیده نوروز است.
کلان سیستم، برای نوروز، چیزی جز پایتخت۷، برای عموم مردم نداشت. یعنی محصولی که همزمان که مورد استفاده عامه قرار میگیرد، بتواند نسبتی با نوروز و نسبتی با ارزشهای ملی و دینی داشته باشد. که مثلا در پایتخت، خانواده محوری برجستهترین مولفه از این ارزشهاست.
در مقابل دشمن دانا، در سایه غفلت دوست نادان، با ۵۰ نفر شعارگو ، فضای استادیومی بسازد و تصویری بی ارتباط با مزار فردوسی و واقعیت اجتماعی ارومیه و... بسازد.
خلاصه آنکه توجه به نوروز فقط تهیه بنزین سفر مردم نیست. نوروز تربیت میخواهد. وطن دوستی تربیت میخواهد. کندن نردههای مزار حافظیه، طرح یا همراهی شعارهای نژادپرستانه در مزار فردوسی یا تخت جمشید توسط افراد سطحی و بیسواد، مقابله فرهنگی کُرد و آذری، بردن خاک ساحل خلیج فارس،و... حتی اگر نه بحرانزا که حداقل آزار دهنده است.
این رخدادها، اگرچه شاید در مقیاس اتفاقات ملیتر و عمومیتر چون حجم میلیونی سفرهای بیحاشیه به آثار و ابنیه تاریخی که اهمیت تعلق فرهنگی را نشان میدهد، شبهای قدر، حضور میلیونی در حرمهای مطهر، روز قدس و نمازهای عیدفطر، ناچیز است، اما انرژی رسانهای دشمن بر موارد حاشیهای متمرکز شد و حتی برای آن برنامه ریزی کرده و میکند.
حال آنکه حتی تجمعات در حوزههای متعلق به تاریخ ایران باستان نیز در شرایط تهدیدات بینالمللی میتوانست به نفع وضعیت مستقر فعلی در کشور تمام شود.
وقتی حسنین هیکل در رابطه با قدرت نوظهور ایران در منطقه با عبارت «بازگشت ایران به مدیترانه پس از ۲۵۰۰ سال» استفاده میکند، عقلمندی لازم برای این اتصال تاریخی میان ایران امروز و ایران قدرتمند دورههای مختلف تاریخی در داخل وجود ندارد.
یکبار نوشتم که برخی حزباللهیها عموما ندانسته، دستشان با اینترنشنال و منوتو در یک کاسه است. جفتشان میخواهند اینطور وانمود کنند که ایران و اسلام ۴۶ سال بیشتر سن ندارد! حال آنکه از ۲۵۰۰ سال تاریخ مکتوب ایران، ۱۵۰۰ سالش خدمت متقابل ایران و اسلام است.
در نتیجه حذف ایران، اسلام برجسته نخواهد شد و حذف اسلام از تاریخ ایران، بخش مهمی از آن را بی ارزش خواهد کرد. رودکی، نظامی، ابوریحان بیرونی، بوعلی سینا،زکریای رازی، حافظ، سعدی، مولوی، صائب، ملاصدرا، و... همه متعلق به ایرانِ اسلامی اند.
تاریخ دارایی ارزشمند ایران است. و حیف است به خاطر اسلامینمایی و انقلابی نمایی صرف برخی مدیران، به جای ایران امروز، دشمنِ ایرانِ امروز، از شایستگیها و بایستگیهای ایران تاریخی بهره ببرد. دو سال پیش در نوشتهای ایده اردوی ایران را کمی مفصلتر طرح کردم. ما باید آموزش تاریخی را از مدارس شروع کنیم.
