به بهانه خداحافظی طالب‌لو از فوتبال
تکه‌اى از وجودم را به جبر زندگى می‌سپارم. به تلخى گیج و منگ باخت‌ها و شور بردن‌ها. به استرس‌هاى لذتبخش و چسبیدن ضربات بزرگان فوتبال ایران و آسیا به دستکش‌هاى پر افتخار آبى.
  • ۱۳۹۷-۰۵-۰۷ - ۱۴:۴۶
  • 00
به بهانه خداحافظی طالب‌لو از فوتبال
استقلالیِ آرام
استقلالیِ آرام

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، خبرش که رسید، به جوانی از دست رفته فکر کردیم و به گذر زمان که چقدر راحت از روی همه‌مان عبور می‌کند. به این فکر کردیم که چقدر پیر شده‌ایم و خودمان خبر نداریم. یک لحظه یادمان آمد دیگر جوان و بیست ساله نیستیم و دیگر دوره‌های اول لیگ حرفه‌ای نیست. دیگر آن خبرنگار کارت‌دار و پر‌انگیزه‌ای نیستیم که بخواهیم سر تمرین تیم ملی یا استقلال برویم و بازیکن‌ها را از نزدیک ببینیم، با آنها شوخی کنیم، بگوییم و بخندیم و اسرار مگویشان را در صندوقچه سینه خود نگه داریم.

خبر خداحافظی وحید طالب‌لو از فوتبال خبر آسانی نیست. خبر قابل هضمی هم نیست. سنگربان آرام و کم‌حاشیه استقلال، سرانجام با فوتبال حرفه‌ای خداحافظی کرد. خبر جدایی او از فوتبال البته خبر تازه‌ای نیست، چراکه جایگاه او در فوتبال با جدایی‌اش از استقلال به خطر افتاد و با بازگشت به این تیم و نیمکت‌نشینی به پایان رسید. طالب‌لو آرام و بی‌حاشیه بازی کرد و تنها حاشیه‌های ورزشی‌اش، درگیری‌های او با سیدمهدی رحمتی و رقابت‌شان بود که از مرز یک رقابت ساده و سالم خارج شد و به دلیل حمایت زیرپوستی کادر فنی از رحمتی، به جنجال کشیده شد. با این همه حالا که فوتبال وحید طالب‌لو تمام شده بی‌انصافی است اگر به این نکته اشاره نشود که بازیکن محبوب، آرام و سربه‌زیری بود، کمتر به دنبال جنجال درست کردن بود و خداحافظی‌اش درست مثل بازی کردنش بود؛ آرام و نجیبانه.  متن خداحافظی او را با هم می‌خوانیم.

«من با فوتبال متولد شدم. تمام خاطرات کودکى و سال‌هاى دور من با فوتبال و فوتبال‌دوستان سرشته شده است. از گذشته‌ها عبور می‌کنم و یادش را در قلبم جاودان نگاه خواهم داشت. در خداحافظى‌ها زبان الکن است و حرمت‌ها اجازه بیان نمى‌دهد. حال، زمان آویختن دستکش‌هایى که به لطف خدا و زحمت پیشکسوتان که هر چه دارم از آنهاست، فرا رسیده است.

تکه‌اى از وجودم را به جبر زندگى می‌سپارم. به تلخى گیج و منگ باخت‌ها و شور بردن‌ها. به استرس‌هاى لذتبخش و چسبیدن ضربات بزرگان فوتبال ایران و آسیا به دستکش‌هاى پر افتخار آبى.

تیم همیشه درخشان استقلال، شاهین بوشهر گرم، راه‌آهن غرق شده و تیم فولاد سربلند، در زندگى من تاثیرات مهمى داشتند. به من آموختند فوتبال فقط شهرت و ماندن نیست. فوتبال بزرگ شدن و هنرِ بزرگ اندیشیدن است.

مفتخرم در این سال‌ها با باورهاى قلبى خود طى طریق کردم و هیچ‌گاه نان حلال خود را آغشته به دغل و دورویى ننمودم حتى اگر بى نان ماندم ولى نه عزت‌فروشى پیشه کردم، نه دورنگى و نه ریا. همواره خود را در سایه و حرمت پیشکسوتان قرار دادم و حال نیز خود را مدیون ایشان، والدین، مربیان و اساتید فن دانسته و دست بوس و به خاک افتاده همگان از بزرگ و کوچک، نامدار و گمنام هستم.  آبى‌پوشان و آبى‌قلبان، فرزند کوچک‌تان را به خاطر همه آنچه که نتوانست در حد انتظار و شایسته شما صاحبان و مالکان همیشگى این باشگاه عمل کند، حلال کنید. این فرزند را بزرگ کردید و امروز او در دستى دستکش و در دست دگر قلبى آبى دارد. دستکش را خواهد آویخت و قلب آبى را تا ابد در سینه محبوس خواهد داشت.  در اینجا وظیفه خود می‌دانم از کلیه مربیان، مدیران، کارشناسان، کادر پزشکى، بازیکنان، پشتیبانى تیم و ارباب جراید، آنان که خالصانه نوشتند، انتقاد سازنده کردند و پرسیدند سپاسگزارى نمایم.  به حکم ادب از هواداران بزرگ باشگاه پرسپولیس عرض سپاس و تشکر دارم که جز احترام از آنان ندیدم و نشنیدم. در انتها آرزومندم در کنار آموزش فوتبال، ارتقای اخلاق و فرهنگ جوانمردى سرلوحه تعالیم مربیان این مرز و بوم باشد.

امیدوارم همگان از صمیم قلب این حقیر را حلال فرمایید.»

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰