

ستارههای داخلی که در یکی، دو فصل اخیر ازجمله عوامل جذابیت بازیها و حضور تماشاگران در ورزشگاهها بودند یکی پس از دیگری تیمهای خود را ترک کردند و راهی لیگهای خارجی شدند تا هم شانسشان برای پوشیدن پیراهن تیمملی بالاتر برود و هم با عقد قراردادهای دلاری بهدنبال سود بیشتر باشند. ستارههای خارجی هم مثل جباروف و تیام لیگ برتر را ترک کردند و برخیشان مثل کرار هم که قراردادهای ریالی داشتند، حالا خواهان عقد قرارداد به دلار هستند.
مدیران اکثر باشگاههای لیگ برتری بیش از آنکه به فکر جذب بازیکن جدید باشند، نگران طلبکارانی هستند که قدرتشان با قوانین جدید چندبرابر شده و حالا میتوانند تیمها را با دردسرهای بزرگی مثل ممنوعیت از نقل و انتقالات یا کسر امتیاز مواجه کنند. همین امر نیز باعث شد بسیاری از تیمها ازجمله بزرگانی مثل استقلال بهطور مشروط و تنها برای یک بازی مجوز ثبت قرارداد نفرات جدید خود را دریافت کنند و ممکن است در بازیهای بعدی حق استفاده از تازهواردهای خود را نداشته باشند.
هجدهمین دوره لیگ حرفهای ما نیز با اتفاقات منحصربهفردی مواجه است؛ یک تیم با دو مالک و دو سرمربی خود را آماده حضور در لیگ کرد. برخی تیمها هنوز ورزشگاه استاندارد برای میزبانی از تیمها ندارند، اگر سال گذشته اصحاب رسانه نمیدانستند که باید از سیاهجامگان صحبت کنند یا مشکیپوشان، این فصل تیمهای لیگ برتری نمیدانند که نام حریفشان گسترش فولاد است یا ماشینسازی!
با تمام این تفاسیر نخستین هفته دوره هجدهم لیگ برتر پنجشنبه و جمعه برگزار شد و اتفاقی رخ داد که در دو فصل اخیر بیسابقه بود؛ در هشت بازی تنها 10 گل زده به ثمر رسید، گویی که تیمها متاثر از عملکرد دفاعی تیمملی در جامجهانی بیش از آنکه بهدنبال گلزنی باشند به فکر ثبت کلینشیت و دفاع از دروازه خودی هستند.
کارشناسان، فوتبال ضعیف و نازیبای تیمها اعم از مدعی و غیرمدعی را در ابتدای لیگ به بدنسازی پیش از فصل ربط میدهند، اما احتمالا این تحلیل کلیشهای -که مختص لیگ ایران است!- حداقل در لیگ هجدهم چندان کارایی ندارد و امید زیادی نمیرود که در ادامه راه نیز اندک تماشاگرانی که عادت حضور در ورزشگاهها را ترک نکردهاند شاهد بازیهای جذابی باشند.
در این بین اما امید خانواده فوتبال به پدیدههای جوان و نوجوانی است که در شرایط سخت ظهور میکنند و ستاره میشوند. بسیاری از تیمها برخلاف میل باطنی مجبور شدهاند -حداقل روی نیمکتشان- دست به جوانگرایی بزنند و در هفته اول نیز برخی از این نفرات نشان دادند که لیگ برتر میتواند خیلی زود نسل جدیدی از ستارهها را به فوتبال ایران معرفی کند؛ جوانانی که بهخاطر ضعف فاحش مدیران فوتبال میتوانند در کمترین زمان به جمع لژیونرها بپیوندند بیآنکه باشگاهها سودی از قراردادهای خارجی این نفرات ببرند!
در بازی استقلال تهران برابر پیکان که امید هواداران آبی به درخشش معدود ستارههای فصل قبل بود، جوانانی مثل آقایی، صیادمنش و آذری نظرها را به سمت خود جلب و این امید را زنده کردند که شاید برای پرکردن جای خالی ستارههای جداشده نیاز به خریدهای پر سر و صدا نباشد. پرسپولیس دیگر تیم بزرگ تهران هم اگرچه در هفته اول به جوانترهای خود میدان نداد اما برانکوی کروات که نشان داده بهراحتی دست به ترکیب تیمش نمیزند، مجبور است در ادامه راه با توجه به مصدومیت و محرومیتهای احتمالی برخلاف تفکراتش از بازیکنان جوان و کمتجربهای مثل عباسیان، طاهرخانی، اسدی و... بهره بگیرد و شاید خیلی زود صادق محرمیهای جدیدی معرفی شوند. شاید هم ناخواسته خود را فریب میدهیم و به آینده این لیگ کمستاره زیادی امیدواریم.
* نویسنده : مهدی محمدی دبیر ورزش
