

سید رضا جعفریفرد؛ پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع): رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی خود به مناسبت شروع سال 1404، پیش از آنکه «سرمایهگذاری برای تولید» را به عنوان شعار تعیین کنند، از یک سرمایه ملی سخن میگویند، اما نه یک سرمایه مادی؛ بلکه یک سرمایه معنوی! ایشان این سرمایه معنوی را مهمترین دستاورد سال پرماجرای 1403 میدانند که در کوران حوادث حاصل و نمایان شده است؛ این سرمایه معنوی همان قوت اراده و عزم راسخ ملت ایران است که آمادگی و حضور مردم را در مواقع حساس و شرایط بحرانی رقم میزد.
یکی از جلوههای سرمایه معنوی ملت ایران که مقام معظم رهبری بر آن تأکید کردند، پویش ایران همدل بود. پویشی که به تعبیر ایشان «یکی از وقایع ماندگار و فراموشنشدنی تاریخ کشور» محسوب میشود و در آن زنان و مردان ایرانی در حمایت از خواهران و برادران ایمانی خود در لبنان و فلسطین خوش درخشیدند.
سرمایه معنوی ملت ایران اگر به درستی فهم شود و از ظرفیت آن به صورت حداکثری استفاده شود، میتواند گرهگشای مسائل روز کشور و زمینهساز تحقق شعار «سرمایهگذاری برای تولید» باشد. پویش ایران همدل به عنوان یک خیزش مردمی در راستای امتثال امر ولیّ جامعه -با در نظر گرفتن تمام اقتضائات و پیچیدگیهای حوزه سرمایهگذاری- میتواند برای تشویق مردم به سرمایهگذاری برای تولید و سازماندهی سرمایههای خرد آنها الهامبخش و درسآموز باشد. در این یادداشت به سه درس مهم این پویش اشاره خواهد شد.
اول: جهاد تبیین برای تشویق به جهاد با مال
بیانات مقام معظم رهبری در پیام نورزی حاکی از دو فرهنگ اقتصادی متفاوت است که از یکی تجلیل کردند و از دیگری نهی. در فرهنگ اقتصادی اول، بعد از آنکه رهبر معظم انقلاب حمایت از جبهه مقاومت را برای همگان یک فریضه دانستند، مردم با انگیزه معنوی و روحیه ایثار و سعهصدر، از ثروت خود چشمپوشی کردند و باارزشترین داراییهای خود را برای کمک به برادران دینی خود انفاق کردند؛ اوج این ماجرا آنجاست که زنان باایمانی از زیورآلات طلای خود –که بسیار محبوب آنهاست- با سخاوت دل کَندند و آن را در راه خدا هزینه کردند.
در مقابل و در فرهنگ اقتصادی دوم افراد با انگیزه سوداگری یا حفظ ارزش داراییشان، سرمایه خود را صَرف خرید طلا و مسکن و دلار میکنند و اولویتهای اقتصادی کشور را نادیده میگیرند. این افراد نفع فردی خود را به نفع جامعه ترجیح میدهند و به مخرب و مضر بودن اینگونه سرمایهگذاری برای اقتصاد کشور توجه نمیکنند؛ لذا برای اقتصاد کشور مشکل ایجاد میکنند و در بلندمدت نیز خودشان از آن مشکل متأثر شده و نهایتاً نفع فردی آنها نیز تأمین نخواهد شد.
تجربه نشان میدهد فرهنگ اقتصادی غالب در ایران اسلامی، فرهنگ مواسات و ازخودگذشتگی است و عموم مردم آمادهاند که با اموال خود در راه پیشرفت اقتصادی کشور جهاد کنند؛ لذا اینجا وظیفه دستگاههای تبلیغی، رسانههای عمومی و نخبگان جامعه پررنگ میشود که در جهاد تبیین کوتاهی نکنند و با تقویتهای انگیزههای معنوی، مردم را به سرمایهگذاری برای تولید تشویق کنند.
البته سرمایهگذاری در تولید با انگیزه معنوی الزاماً به معنای کمک بلاعوض نیست؛ بلکه ممکن است سرمایهگذاری در تولید با استفاده از قراردادهای مشارکتی، مبادلهای یا قرضالحسنه و در قالبهایی مانند شرکت تعاونی تولید، شرکت دانشبنیان، کسبوکار کوچک و متوسط، کسبوکار خرد و خانگی، صنایعدستی و ... باشد؛ اما انگیزه اینگونه سرمایهگذاریها فراتر از کسب سود حداکثری ست و صدالبته که در فعالیت تولیدی، سودآوری مطلوب نیز امکانپذیر است.
دوم: سازماندهی مردمی به مشارکت عمومی
در پویش ایران همدل، یک حرکت عمومی با مشارکت آحاد مردم ایجاد شد؛ بدینصورت که مردم خود را مخاطب فرمان رهبری و مکلف به حمایت از جبهه مقاومت دانستند و هر کس به اندازه وسعش در این مسیر قدمی برداشت و مالی انفاق کرد؛ در این پویش هیچگاه حمایتهای کوچک بیاثر جلوه داده نشد و پرداختهای خرد مردم نیز موردتوجه و تشویق قرار گرفت. علاوه بر این در پویش ایران همدل، از ظرفیت نهادهای اجتماعی چون مساجد، هیئات، مواکب، خانوادهها، پایگاههای بسیج، مدارس، خیریههای مردمی و ... برای سازماندهی به کمکهای مردم استفاده شد.
به همین ترتیب، مقام معظم رهبری ناظر به شعار «سرمایهگذاری برای تولید» نیز تأکید کردند که سرمایهگذاری باید عمدتاً از سوی مردم انجام گیرد و لازم است مردم سرمایههای خرد و سرمایههای بزرگ خود را در تولید به کار ببرند. همچنین ایشان در سخنرانی نوروزی سال 1400، به لزوم نقشآفرینی مردم و سرمایهگذاری خرد آنها در تولید اشاره کرده و ضرورت سازماندهی مردمی سرمایههای خرد را توضیح میدهند:
«...رفع مشکلات احتیاج به همراهی مردم دارد؛ همدلی مردم. هر کاری که مردم وارد شدند قطعاً گشایش در آن به وجود میآید... من میخواهم عرض بکنم در مسئلهی سرمایهگذاری و سرمایهگذاری برای تولید، خود مردم میتوانند نقش ایفا کنند؛ چه آنهایی که سرمایه دارند و این سرمایه را در راه مثلاً بعضی از دادوستدها و سوداگریهای بیمورد مصرف میکنند میتوانند اینها را در راه تولید مصرف کنند... البتّه این [کار]، سازماندهی مردمی لازم دارد؛ خیلیها هستند میخواهند کمک کنند، نمیدانند چه جور باید کمک کنند. خیریههای مردمی، نهادهای انقلابی، امنای مساجدی که در این زمینه فعّالاند مثل بعضی جاهای دیگر، بایستی اینها را برنامهریزی کنند تا هر کسی بداند که با یک سرمایهی کم چطور میشود به تولید کشور کمک کرد؛ یعنی همه خیال نکنند که بایستی میلیاردی سرمایه داشته باشند تا بتوانند در تولید وارد بشوند؛ نه، با سرمایههای کم هم گاهی میتوان به تولید کشور کمک کرد.»
سوم: نقشآفرینی دولت؛ تسهیلگرانه آری، تصدیگرایانه نه!
در کنار خیزش مردم و پایکار آمدن نهادهای اجتماعی در پویش ایران همدل، برنامهریزی و بسترسازی برای این پویش در سطح ملی و توسط حاکمیت صورت گرفت؛ این موضوع زمینه اعتماد مردم و اطمینان آنها از صرف شدن کمکهای صورت گرفته در مسیر صحیح را فراهم کرد؛ اما برنامهریزی صورت گرفته در این پویش تصدیگرایانه نبود؛ بلکه تسهیل گر کنش مردم و نهادهای اجتماعی بود.
در موضوع «سرمایهگذاری برای تولید» نیز لازم است دولت برنامهریزی و تسهیلگری لازم را داشته باشد؛ اما همانگونه که رهبر معظم انقلاب تأکید کردند، دولت نباید در سرمایهگذاری با مردم رقابت کند؛ بلکه فقط در حوزههایی که مردم انگیزه ندارند، سرمایه دولت جایگزین سرمایهگذاری مردم میشود. سرمایهگذاری مردم در تولید، بدون احساس امنیت محقق نمیشود؛ لذا دولت موظف است زمینه ارتقاء شفافیت و افزایش اعتماد مردم به اشخاص حقیقی و حقوقی متقاضی سرمایه را فراهم کند؛ نه آنکه جای مردم را در تولید و سرمایهگذاری بگیرد.
جمعبندی
همانقدر که یک ملت به مرور تجربههای تلخ برای عبرت گرفتن و اصلاح امور محتاج است؛ به شکر دستاوردها و توجه به ظرفیتها جهت افزایش انگیزهها و تکرار موفقیتها نیاز دارد. پویش ایران همدل دستاوردی ست ماندگار که میتواند در برنامهریزی جهت تحقق شعار «سرمایهگذاری برای تولید» الهامبخش باشد.
در این نوشتار به سه درس مهم این پویش برای حل مسائل امروز کشور اشاره شد. 1. لزوم جهاد تبیین دستگاههای تبلیغی، رسانههای عمومی و نخبگان جامعه جهت تقویت فرهنگ اقتصادی مبتنی بر مواسات و ازخودگذشتگی. 2. ضرورت ایجاد حرکت عمومی با مشارکت آحاد مردم و استفاده از ظرفیت سازماندهی نهادهای اجتماعی در موضوع سرمایهگذاری 3. اهمیت برنامهریزی و تسهیلگری –نه تصدیگری- دولت برای ایجاد احساس امنیت، ارتقاء شفافیت و افزایش اعتماد مردم.
