


بالاخره ترامپ و یاران نزدیکش در دولت جدید آمریکا تصمیم گرفتند بودجه ۹۰۰ میلیون دلاری «آژانس رسانههای جهانی ایالاتمتحده» را قطع کنند و پای کارکنان آن، بهخصوص روزنامهنگاران ایرانی خود را از سفره بِبُرند. بروز این اتفاق بسیاری را خوشحال و برخی را هم ناراحت و عصبانی کرد، امّا مسئله صرفا تعطیلی «بخش فارسی صدای آمریکا» و «رادیو فردا» بهعنوان بازوهای رسانهای دولت ایالاتمتحده و بیکار شدن موقتی عدهای از خبرنگاران این دو بنگاه خبرپراکنی بیخاصیت نیست.
تعطیلی صدای آمریکا و رادیو فردا را باید به مثابه بازنگری سیاستهای دولت فدرال در کم کردن هزینههای بیمورد و مهمتر از آن برنامهسازی به شیوه جدید برای اقناع افکارعمومی کشورهای متروپل و حتی دیگر قدرتهای جهانی و منطقهای به حساب آورد. دولت ایالاتمتحده درحالی سال ۲۰۲۲ را پشت سرگذاشت که بودجهای به میزان ۲۶۷ میلیون دلار برای ادامه کار «صدای آمریکا» در اختیار این رسانه قرار داد تا آنها بتوانند با خیال راحت سال ۲۰۲۳ را پشت سر بگذارند. اما با خروج «جو بایدن» از کاخ سفید و روی کارآمدن راستگراترین نیروهای محافظهکار به صحنه سیاست آمریکا، لزوم بازنگری در بسیاری از مسائل با اسم رمز کوچک کردن دولت با هدف کاهش مخارج کلید خورد و تکانههای آن رسانههای دولتی را هم بینصیب نگذاشت.
تمام حرف «ترامپ» و اعضای کابینهاش این است که قدرت تاثیرگذاری «صدای آمریکا» و «رادیو اروپای آزاد» با توجه به بودجه ۹۰۰ میلیون دلاری که در سال به حسابشان واریز میشود نزدیک به صفر است و آنها برای منافع ۳۴۰ میلیون آمریکایی، کار ویژهای انجام نمیدهد و به همین خاطر باید به خانههایشان برگردند!
امّا پرسش اصلی اینجاست که قطع بودجه و فاند این رسانهها و افراد مرتبط با آنها چه نتیجهای در پی خواهد داشت؟ ترامپ و «ایلان ماسک» بهعنوان وزیر کارآمدی دولت با محدود کردن فضا برای فاندبگیرها و مقاطعهکاران رسانهای در پی آنند که شکل کار رسانهای را تغییر دهند و ساختار جدید را جایگزین فرم سنتی و دمده رایج در صدای آمریکا و رادیو فردا کنند و قدرتمندتر از گذشته به صحنه بازگردند. در جنگهای ترکیبی آینده با وجود رسانههای تروریستی و مکار نظیر «اینترنشنال» و «بیبیسی» جایی برای خوشخدمتی گردانندگان بخش فارسی صدای آمریکا و رادیو فردا برای ارباب یانکی نیست و این مهم را ترامپ، ماسک، ونس و باقی مشاوران و همکارانشان بهتر از دیگران درک میکنند.
پس باید در کنار راهاندازی شبکههای جدید تلویزیونی و رادیویی از تمام امکانات بالقوه در اینستاگرام و توییتر هم بهره بُرد و به میکرورسانهها نیز بها داد تا از این طریق بخش اعظم بودجه هم از گزند دستدازی فاندبگیرها در امان بماند. از اینها گذشته، اکانت توییتر دونالد ترامپ و ایلان ماسک به ترتیب ۱۰۲ میلیون و ۲۲۰ میلیون دنبالکننده دارند که آنها را از کمک امثال «مهدی فلاحتی»، «بابک غفوریآذر»، «سارا دهقان» و دیگر مواجببگیران بینیاز میکند.
اینطور بهنظر میرسد که دولت جدید آمریکا تصمیم دارد با کاهش بار مسئولیتهای مالی، صحنه بازی را تغییر دهد و از همه امکانات موجود، بهرهوری خود در عرصه نمادینِ قدرت را بالا ببرد و در این راه از تمام ظرفیتهای کار رسانهای استفاده کند. به عبارت دیگر، اگر نیاز به راهاندازی تلویزیون و رادیوی جدید است فرصت را از دست ندهد و این اقدام را اجرایی کند و در کنار آن، ضمن شناسایی افراد خلاقتر در فضای جریانهای حاشیهایتر رسانهای امکانات لازم را در جهت تحقق منافع دولت آمریکا به آنها واگذار کند. پادکستها و ویدئوکستهایی که در پلتفرمهایی همچون یوتوب و اپهای پادگیر وجود دارند این امکان را در اختیار دولتها قرار میدهند تا آنها بتوانند در عین کاهش هزینهها اهداف خود را نیز دنبال کنند. در این بین دیگر نیازی به برنامههای از رده خارجِ صدای آمریکا آن هم در نبود مجریان قدیمیاش نیست.
