

سیداحمدابوترابی؛ پژوهشگر تاریخ: داستان نبرد حق و باطل، داستانی است به درازای تاریخ؛ نبردی که نه محدود به زمان خاصی است و نه منحصر در جغرافیایی معین. از روزی که ظلم و عدل در برابر یکدیگر صفآرایی کردند، این کارزار آغاز شد و تا امروز ادامه دارد. حال اگر در یک سوی این میدان، حق مطلق، امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهالسلام باشد، در سوی دیگر هرکه باشد، بهحکم عقل و شرع، باطل است. نسبتهای خانوادگی، عناوین ظاهری و سوابق گذشته نمیتوانند سرپوشی بر حقیقت باشند؛ آنکه در برابر علی علیهالسلام صفآرایی کند، هرکه باشد، بر باطل است.
هرچند برخی گمان میکنند که دوران صدر اسلام قرنهاست که سپری شده و از آنان که در جنگهای جمل، صفین و نهروان بودند دیگر اثری نیست، اما حقیقت این است که بذر آن اختلافات همچنان در تاریخ میروید و شاخههایش تا امروز امتداد دارد. حقیقت، همانند خورشیدی است که هرگز غروب نمیکند، و باطل هرچند در برهههایی بتواند خود را در هیاهوی تبلیغات و فریبکاری پنهان کند، اما محکوم به زوال است.
این نبرد نه تنها در میدانهای جنگ سخت، بلکه در عرصهی روایتها، تحلیلها و تبلیغات نیز ادامه دارد. امروز، جنگ نه با شمشیر و نیزه، بلکه با ابزارهای رسانهای و فرهنگی دنبال میشود. آنچنانکه بعد از گذشت بیش از ۱۴۰۰ سال، هنوز برای تغییر حقایق تاریخی و تحریف چهرهی عدالت، میلیونها دلار هزینه میشود تا سریالی دربارهی سرسخت ترین مخالف امیرالمومنین، یعنی معاویه؛ بسازند و با هزینههای هنگفت، چهرههایی را تطهیر کنند.
تحلیل محتوای سریال معاویه
سریال معاویه، تلاش دارد تصویری متفاوت از شخصیت او ارائه دهد؛ شخصیتی که از ابتدا با نگاهی جستجوگر و پرسشگر نسبت به حقیقت به تصویر کشیده میشود. معاویه که عاشقانه خواهرش رمله[1] را دوست می دارد، پس از هجرت او به حبشه در فراق خواهر میسوزد. این سوختن باعث می شود تا در ذهن او نسبت به دین اسلام پرسشهایی مطرح شود پرسشهایی درباره حقانیت این دین و درستی این راه.
از طرفی کشته شدن نزدیکانش در جنگ بدر باعث شده است تا در دل غمی بزرگ داشته باشد و در پی انتقام از مسلمین باشد هر چند او این انتقام را نه برای آرامش قلبش که برای تکذیب و رسوایی مسلمین میخواهد. در اولین قسمت این سریال که به معرفی شخصیت معاویه پرداخته است؛ انگار او از همان کودکی و نوجوانی در پی حقیقتی است که باعث شد تا خواهرش او و خانوادهاش را ترک کرده و به حبشه هجرت کند و برادر و دایی و پدربزرگش در جنگ بدر کشته شوند.
معاویه نوجوان حتی بعد از شنیدن پیروزی ظاهری کفار توسط ابوسفیان نه تنها از این پیروزی خوشحال نشده است بلکه پیروزی اصلی را زمانی می داند که خواهرش رمله به آغوش خانواده برگردد.
او پس از آنکه همراه پدرش به دربار هرقل[2] می رود سخنانی عجیب از پدرش درباره پیامبر میشنود که سخت او را به فکر فرو میبرد. معاویه جوان پس از شنیدن سخنان پدرش، ابوسفیان، درباره پیامبر اکرم (ص) دچار تردید میشود که اگر واقعا پیامبر راست میگوید پس چرا آنها در حال مبارزه و تکذیب او هستند؟
او در صحرا با زنی ناشناس که ظاهراً مسلمان است، گفتگو میکند. زن، با لحنی هشداردهنده، معاویه را به ترک کفر و ورود به مسیر حق دعوت میکند. اینها نشانگر این است که معاویه نه تنها در جستجوی حقیقت بوده، بلکه از ابتدا زمینههای فکری پذیرش اسلام را داشته است.
در ادامه، هند، مادر معاویه، او را در حال تفکر در بیابان مییابد و از سخنانش شگفتزده میشود. او که همواره بر دشمنی با پیامبر اصرار داشته، با نگرانی میپرسد: «آیا تو نیز مسحور شدهای؟» معاویه در پاسخ میگوید: «سحر؟ پس حق چیست؟» هند در جواب میگوید: «بر من آسانتر است که بر باطل بمیرم تا اینکه از دین اسلام پیروی کنم.»
در سکانس نهایی قسمت اول، معاویه در حالی که دستهایش را میشوید، صدای جوانی را میشنود که اعلام میکند سپاه پیامبر در حال ورود به مکه است و هر کس به خانه ابوسفیان و یا مسجدالاحرام پناه ببرد در امان است. در همین لحظات، معاویه وضو میگیرد و تکبیره الاحرام را می گوید و بدین ترتیب سازندگان فیلم می خواهند بگویند که او از قبل از فتح مکه مسلمان شده بود.
تحریفهای تاریخی آشکار
آنچه در این فیلم به تصویر کشیده شده است، انتخابی است هدف دار از بین روایات تاریخی مختلف که در کتب تاریخ ذکر شده است. نویسندگان این اثر سعی کردند تا معاویهای را از دل تاریخ بیرون بکشند که چهرهای متفاوت با مشهور روایات تاریخی درباره او داشت.
در ادامه به چند نمونه از این موارد خواهیم پرداخت.
1. هجرت رمله به حبشه: رمله طبق نقل مشهور در هجرت دوم مسلمانان به حبشه رفته[3] و این اتفاق قبل از هجرت پیامبر به مدینه رخ داده است. حال سوالی که مطرح می شود این است که چگونه این معاویه حقجو در جنگها در مقابل سپاه اسلام حضور داشته و می جنگیده است؟ برای مثال ابن ابی الحدید در رابطه با حضور معاویه در جنگ بدر اینگونه نقل می کند که او در جنگ بدر حضور داشته و از میدان فرار کرده و پیاده به سوى مکّه به راه افتاد هنگامى که به مکّه رسید هر دو پاى او ورم کرده بود و دو ماه معالجه کرد تا بهبودى یافت.![4]
2. تاریخ ولادت: طبق آنچه در ابتدای سریال نشان داده شده است او 13 سال قبل از هجرت به دنیا آمده است که البته این نیز با نقل مشهور موافق نیست.
3. تفکر پیش از اسلام آوردن: معاویه که گویا از رفتار پدرش با مسلمین دل خوشی ندارد از دیدن شتاب پدر در کشتن یکی از مسلمانان اسیر که در حال نفرین کفار بود؛ ناراحت می شود و از پدرش می پرسد که وقتی که معتقد است که پیامبر ناحق است پس چرا از دعای این اسیر می ترسد؟ و ابوسفیان پاسخی نمیدهد. این اولین جرقه را در ذهن او روشن کرده است! این تصویر از معاویه و این دل رحمی او را مقایسه کنید با آنچه در تاریخ از کشتار انسان های بی گناه آمده است برای مثال معاویه حجر بن عدی را فقط بخاطر سرپیچی از دستورش در لعن و نفرین امیرالمومنین به شهادت رساند که موجب اعتراضات متعددی شد.[5]
4. اسلام آوردن معاویه: در این باره دو دسته روایت وجود دارد. یک دسته روایت که دسته مشهور است میگویند معاویه در جریان فتح مکه، همراه با پدرش اسلام آورده و از آزادشدگان (طلقا) بودند.[6] دسته دیگری از روایات نقل کردهاند که او پیش از فتح مکه، در خفا مسلمان شده بود اما به دلیل ترس از پدرش، ایمانش را آشکار نکرده بود.[7]
با بررسی این دو دسته روایت، درمییابیم که هیچیک از آنها، تصویری از معاویه به عنوان فردی حقطلب و حقیقتجو که در سریال به نمایش درآمده، ارائه نمیدهند. در تاریخ، هیچ اشارهای به گفتگوی شبانه او با زنی مسلمان در بیابان یا انقلاب فکریاش پس از سخنان پدرش وجود ندارد.
این نکته را نیز باید اضافه کنیم که اصلا در فضای اجتماعی آن زمان حضور زنی تنها در بیابان آن هم در دل شب و اینگونه سخن گفتن با مردی غریبه آن هم کافر که دشمنی دیرینه با مسلمین دارد امری تقریبا محال ممکن بوده است.
سازندگان فیلم، شخصیتی آرمانی از معاویه ارائه دادهاند که نهتنها با واقعیت تاریخی سازگاری ندارد، بلکه تلاش دارد او را در هیبتی نزدیک به یک قهرمان حقیقتطلب و جویای ایمان معرفی کند.
5. معاویه در جنگ حنین: سازندگان سریال در راستای نشان دادن شجاعت و دلیری معاویه با تحریف تاریخ به سراغ جنگ حنین رفتند. در این جنگ پیامبر با 12000نفر شامل 10000 نفر سپاهیان که از مدینه همراه حضرت بودند و 2000 نفری که از مکه همراه حضرت بودند به جنگ قبیله ثقیف و هوازن رفت.[8] آنها با به تصویر کشیدن صحنه نبرد، معاویه را طوری نشان دادند که گویا رشادت ها و جنگ آوری های او بوده است که باعث پیروزی سپاه اسلام شده است حال آنکه با رجوع به کتب تاریخ و سیره روایت دیگری از این جنگ را می بینیم.
سیره نویسان نوشته اند که سپاه مسلمین با حمله کفار رو به فرار نهادند و جالبتر این است که گفتهاند اهل مکه نیز همگی پا به فرار گذاشته[9] و تنها تعداد کمی از مسلمین در کنار پیامبر ماندند و پیامبر هر چه مسلمانان را به سمت خود فراخواند کسی گوش نداد. و جالب اینجاست که برخی از تازه مسلمانان مکی از جمله ابوسفیان کینههای خود را نسبت به پیامبر و اسلام آشکار کرده و حتی برخی چون شیبة بن عثمان بن ابی طلحه قصد ترور پیامبر را داشتند.[10] حالا این بیان تاریخ را با آنچه سازندگان سریال از شجاعت های معاویه نشان دادند مقایسه کنید!
6. غزوه طائف: سریال در ادامه تحریفها به غزوه طایف اشاره میکند که در آن ابوسفیان زخمی شده و در گفتگویی با هند همسرش به شجاعتهای دو پسرش معاویه و یزید تحت اوامر عمر بن خطاب در این جنگ میپردازد. حال آنکه آنچه مسلم تاریخ است این است که پس از محاصره طائف، مسلمانان نتوانستند دژ طائف را بگشایند و اصولا جنگ سختی بین مسلمین و کفار در نگرفته بود و پیامبر برای ادای عمره به سمت مکه بازگشت.[11]
7. تقسیم غنائم: یکی دیگر از موارد تاریخی مورد اشاره در این سریال به ماجرای اعتراض برخی از مسلمین به بخشش غنایم به تازه مسلمانان مکی توسط پیامبر پس از جنگ هست که در آن برخی از انصار به پیامبر اعتراض می کنند. هر چند اصل این ماجرا درست است اما این اتفاق پس از بازگشت سپاه اسلام از طائف رخ داده است نه بلافاصله پس از جنگ حنین!
8. معاویه کاتب وحی: بخش دیگری از این سریال به ماجرای کتابت وحی و کاتب وحی بودن معاویه اختصاص دارد. در سریال اینگونه نمایش داده شده است که ابوسفیان با خوشحالی نزد معاویه آمده و به او این خبر را می دهد که پیامبر پذیرفته است که او کاتب وحی شود و معاویه از شادی در پوست خود نمی گنجد! در ادامه ابوسفیان به پسرش توصیه هایی درباره حرمت پیامبر و حفظ حرمت رسول خدا میکند.
اما آنچه جای تامل دارد این است که ظاهرا سازندگان این سریال به این روایت از صحیح مسلم استناد کرده اند که طبق آن ابوسفیان پس از دیدن بی اعتنایی مسلمین به خود از پیامبر سه درخواست دارد اول اینکه میخواهد دخترش را به عقد پیامبر در آورد. دوم اینکه معاویه از نویسندگان وحی باشد و سوم اینکه فرمانده باشد تا با کفار بجنگمد همانگونه که با مسلمانان جنگید و رسول خدا نیز خواستههای او را پذیرفت.[12] اما اشکالاتی بر این روایت از حیث تاریخی وارد است و آن اینکه ابوسفیان بدون تردید در فتح مکه سال هشتم هجری مسلمان شد، و حال آنکه رسول خدا مدتی طولانی و قبل از فتح مکه با امحبیبه ازدواج کرده بود. نووی عالم اهل سنت در شرح خود بر صحیح مسلم نیز این حدیث را جعلی می داند.[13] برخی دیگر از علمای اهل سنت نیز از جمله شمس الدین ذهبی در میزان الاعتدال نقدهای جدی به این حدیث وارد کردند.[14]
از طرفی آنچه بزرگان اهل سنت درباره کتابت معاویه نوشتهاند این است که او کاتب نامههای پیامبر بوده است و نه کاتب وحی. شمس الدین ذهبی (متوفای ۷۴۸هـ) در سیر اعلام النبلاء [15]و ابنحجر عسقلانی (متوفای۸۵۲هـ) نیز در الاصابه[16] بر این باورند.
9. وفات پیامبر: یکی دیگر از صحنههای سوال برانگیز این سریال نمایش روزهای پایانی عمر شریف رسول خداست. آمدن خلیفه اول برای نماز و بیان این نکته که من به دستور پیامبر برای اقامه نماز آمدم. نحوه اعلام خبر وفات پیامبر توسط او به نحوی که همه مردم در مسجد نشستهاند و منتظرند تا خبری از خانه پیامبر بیاید. ابابکر به همراه امام علی علیه السلام میآیند. معاویه و برادرش یزید در جلوی همه جمعیت و روبروی آنها نشستهاند. ابابکر می آید و خبر وفات را به مردم اعلام می کند. خلیفه دوم آرام زیر لب میگوید انا لله و انا الیه راجعون و چهره اشکبار امیرالمومنین را نشان میدهند. جالب این جاست که معاویه دست دور شانه امام علی میگذارد و سعی در آرام کردنش دارد!
حالا این روایت سریال را با آنچه در تاریخ آمده است مقایسه کنید. ابن هشام در سیره خود می نویسد چون خبر وفات پیامبر صلی الله علیه و آله زمزمه شد، عمر خطاب فریاد برآورد که هرگز اینگونه نیست. بعضى از منافقانند که مى پندارند پیامبر مرده است! مردم بدانید، به خدا سوگند، رسول خدا نمرده است بلکه به سوى پروردگار خود رفته، به همان گونه که موسى به سوى پروردگار خود رفت، او چهل روز از پیروان خود غایب بود و پس از این که گفته شد او مرده است به نزد ایشان بازگشت. به خدا سوگند، رسول خدا باز مى گردد و دست و پاى کسانى را که گمان برده اند او مرده است، قطع خواهد کرد.[17]
اما آنچه که در فضای سریال نشان داده شده است اتفاقی غیر از این روند است. و سازندگان سعی کردند با عدم نمایش اتفاقات سقیفه به مساله جانشینی پیامبر اصلا نپردازند.
10. فتوحات اسلامی: از دیگر بخش هایی که در این فیلم بر آن تاکید شده است نقش اساسی معاویه در اتاق جنگ حکومت خلیفه اول در مدینه و اعزام او به عنوان پرچم دار سپاه است. اما آنچه درباره حضور فرزندان ابوسفیان در میان فرماندهان فتوحات در تاریخ آمده است در حقیقت نوعی امتیاز دهی به ابوسفیان برای توقف اعتراضات او به حکومت خلفا بوده است.[18]
نکات ریز دیگری نیز در این سریال وجود دارد از جمله نحوه نمایش حجاب بانوان مسلمان در آن زمان و نوع ساختمان خانههای مسلمانان و بالاخص خانه معاویه در مدینه و اتاق ها و ...
کلام آخر اینکه این جنگ، جنگ شمشیرها و نیزهها نیست؛ جنگ ایمان و انحراف، صداقت و تحریف، نور و ظلمت است. و تا آن روز که عدالت مطلق در زمین حاکم شود، این نبرد پایدار خواهد ماند.
[1] رمله نام ام حبیبه همسر پیامبر بود. او و همسرش عبیدالله به حبشه هجرت کردند و در آنجا عبیدالله از دین اسلام بازگشت و مسیحی شد و بعد از او، ام حبیبه با پیامبر ازدواج نمود.
[2] هراکلیوس یا هِرَقْل امپراتور بیزانس یا روم شرقی بوده است. وی در عصر ظهور اسلام بر ملت روم و شامات سلطنت داشت.
[3] تاریخ طبری. طبری، محمد بن جریر. ج۳، ص۱۶۵.
[4] شرح نهج البلاغة. ابن ابی الحدید. ج 15، ص85
[5] تاریخ الطبری. الطبری، ابن جریر. ج 4، ص208
[6] الاستیعاب. ابن عبدالبر. ج۱، ص ۴۰۱
[7] اسدالغابه. ابن اثیر. ج۴، ص۴۳۳
[8] الطبقات الکبری. ابن سعد، محمد بن سعد،. ج۲، ص۱۵۰
[9] مغازی الواقدی، الواقدی. ج 3، ص897
[10] تاریخ الیعقوبی، احمد بن ابی یعقوب. ج 2، ص62
[11] الطبقات الکبرى، ابن سعد. ج 2، ص159
[12] صحیح مسلم، مسلم. ج 4، ص1945
[13] شرح النووی على مسلم. النووی، أبو زکریا. ج 16، ص63
[14] میزان الاعتدال. ج 3، ص93
[15] سیر اعلام النبلاء. الذهبی، شمس الدین. ج۳، ص۱۲۲
[16]الاصابة فی تمییز الصحابة. العسقلانی، احمد بن علی بن حجر ابو الفضل الشافعی. ج۶، ص۱۲۱
[17] السیرة النبویة. ابن هشام. ج۲، ص۶۵۶،
[18]البدایه و النهایه. ابن کثیر، اسماعیل. ج۱۱، ص۳۹۹
