
حملات نیروهای تحریر الشام به مناطق علوینشین ساحل غربی سوریه، با کشتار گسترده غیرنظامیان و غارت اموال، به یک فاجعه انسانی تبدیل شده است. در این میان، سکوت رسانههای بینالمللی و سازمانهای حقوق بشری، این جنایات را در سایه قرار داده است.
قتلعام علویان سوری با چراغ سبز اردوغان


تیتر اول الجزیره در چند روز گذشته «عملیات پاکسازی» علیه «باقی مانده»های نظام اسد است، اما دیگر خبری از گزارشهای مفصل میدانی نیست و دهها خبرنگار از سوی رسانههای عربی و غربی در ساحل غربی مستقر نیست.
هر آنچه میدانیم گزارشها و اخبار پراکندهای است که عمدتاً خود شهروندان علوی ساکن ساحل غربی سوریه از فاجعه کشتار غیر نظامیان و حمله به روستاهای علوینشین منتشر میکنند.
در 8 مارس، روزی که قرار است نماد کنشگری علیه تبعیض و فرودستی تاریخی زنان باشد؛ تصویری از جسد زنی علوی زیر چکمههای نیروهای تحریر الشام توسط همین اکانتهای شخصی و محلی منتشر میشود.
کشتارها، اعدامها و مصادره اموال علویها در سوریه جولانی اگرچه موضوع جدیدی نیست و از ابتدای سقوط دمشق وجود داشته است، اما در روزهای اخیر بعد از اعتراض علویان و گسیل نیروهای سرکوب شکل دیگری به خود گرفته است.
با این حال خبری از سیل تسلیتها و اعلام انزجارها و محکومیتها نیست. بیش از 1000 علوی در خانهها و روستاها و محلههایشان قتل عام میشوند و عدهای دیگر مجبور به فرار. بدون اینکه رسانههای غربی و عربی به خود زحمت دهند که نام و نشانی از غیرنظامیان کشتهشده منتشر کنند.
در ساحل غربی سوریه یک روایت انسانیت زدایانه علیه علویان در جریان است. روایتی که انسان علوی را در حد موجودی که کشته شدن یا زنده بودنش ارزش خبری شدن نداشته باشد، تقلیل میدهد و در این پروسه انسانیتزدایی، رسانهها و دستگاههای حقوق بشری و البته دولتهای حامی تحریر الشام همدست هستند.
رد خون در ساحل غربی
در 4 روز گذشته نیروهای تحریر الشام حمله خود را در قالب آنچه «عملیات پاکسازی» نامیدند از حومه بانیاس به سمت شهر لاذقیه گسترش دادند. علاوه بر نیروهای تحریر الشام گروههای سلفی مسلح دیگری نیز در این عملیات تروریستی شرکت داشتند، گزارشهای محلی حاکی از آن است که برخی شهروندان با گرایشهای سلفی نیز برای شرکت در این کشتار به سمت ساحل غربی سوریه گسیل شدهاند. برخی از آنها به دلیل تحریکاتی که رنگ و بوی خطرناکی به خود گرفته بود، به این مناطق کشیده شدند. این تحریکات فرقهگرایانه و ضد علوی گاهی به خطبههای مساجد نیز راه یافته بود.
نخستین کشتارها در حومه بانیاس و در جریان سرکوب معترضان علوی رخ داد و ویدئوهای وحشتناکی منتشر شد که اعدامهای میدانی و کشتار زنان و کودکان را مستند میکرد. در غیاب حضور رسانههای رسمی عربی و بینالمللی در این کشتار، صفحات مجازی سوری تصاویری از اجساد زنان و کودکان در حالی که تروریستها دورشان در حال جشن و هلهله بودند، منتشر کردند. بر اساس گزارش دیدهبان حقوق بشر سوریه، تا شامگاه جمعه، نزدیک به ۸۰ نفر در منازل خود در حومه بانیاس اعدام شدند.
گزارشها و شهادتهایی که الاخبار و رسانههای محلی لبنانی دریافت کردهاند، نشان میدهد بازماندگان این کشتارها مورد سرقت و غصب اموال قرار گرفتهاند؛ تلفنهای همراه، پولها و خودروهای آنها به غارت رفته و آنها را مجبور به ترک خانههای خود کردهاند، در حالی که در خیابانها رها شدهاند. به گزارش مگافون یک رسانه محلی لبنانی؛ یکی از نجاتیافتگان گفت: «اجساد در همان محل باقی گذاشته شدند و نگهبانانی تعیین شده بودند تا مانع از هرگونه مداخله شوند.»
دیدهبان حقوق بشر سوریه گزارش داد که ۲۹ کشتار جداگانه انجام شده و شاهدان عینی از کشتار به شیوه اعدامگونه گزارش دادهاند که اغلب پس از تأیید هویت مذهبی قربانیان از طریق مدارک شناسایی صورت گرفته است. در روستای تویم، ۳۱ غیرنظامی، از جمله ۹ کودک و ۴ زن کشته شدند و در یک گور دستهجمعی دفن گردیدند، شاهدی غمانگیز از خشونت.
پستهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی و گزارشهای فعالان میگویند که زنان علوی همراه با اعضای اقلیت مسیحی سوریه هدف قرار گرفته و توسط مسلحان وابسته به مقامات دولت موقت کشته شدند. یکی از ساکنان لاذقیه در گفتوگو با بیبیسی از «حالت وحشت» صحبت کرده و توصیف کرد که خانوادهها از تیراندازیهای بیهدف و اعدامهای هدفمند فرار میکنند. ویدئوهای منتشر شده از اکانتهای شخصی محلی، اجساد پشتهوار در لباسهای غیرنظامی اعم از زن و کودک را نشان میدهند. این کشتارها در روز 8 مارس میلادی در حالی رخ میدهد که این روز با عنوان روز جهانی زن نامگذاری شده و قرار است به عنوان یک نماد علیه خشونت و تبعیض علیه زنان باشد.
چگونه بکشیم که کسی خبردار نشود؟
پس از گذشت 4 روز از این کشتار و پاکسازی قومی سازماندهی شده هنوز رسانههای جریان اصلی عربی مستنداتی از این کشتارها منتشر نکردهاند. دوربین رسانههای عربی و انسان رسانههای حامی جولانی همواره به سمت نیروهای تحریر الشام است که قرار است «باقی ماندههای نظام اسد» را سرکوب و پاکسازی کنند.
مراجعهای کوتاه و سریع به حافظه تاریخی، رفتار این رسانهها و دستگاههای حقوق بشری در دوران جنگ داخلی سوریه که در آن پوشش خبری به صورت لحظهای صورت میگرفت، ما را به این نتیجه میرساند که بازتاب این کشتارها در رسانههای عربی و غربی فاقد عمق و فوریت است. رسانههای بزرگ ایالات متحده و اروپا این داستان را به بهروزرسانیهای مختصر محدود کرده و آن را تحت تأثیر سیاستهای داخلی و دیگر بحرانهای جهانی قرار دادهاند. در حالی که گزارشهای معتبر از کشته شدن دستکم 800 غیرنظامی از جمله زن و کودک خبر میدهند. رسانههای عربی از جمله الجزیره و تیآرتی عربی و العربیه از نیروهای تحریر الشام که به سمت ساحل غربی گسیل شدهاند، خبر و گزارش تهیه میکنند.
سازمانهای حقوق بشری نیز بهطور آشکارا دست به واکنش محتاطانه زدهاند. عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر، که بهطور دقیق اخبار جنگ داخلی سوریه را با روایتی همیشه به ضرر دولت اسد، لحظه به لحظه مستندسازی میکردند، هنوز بیانیهای جامع درباره کشتارهای ماه مارس صادر نکردهاند. سازمان ملل خواستار تحقیقاتی شده است، اما بدون محکومیت قوی یا اقدام فوری که پاسخ به جنایات جنگی پیشین را مشخص میکرد.
بایکوتهای رسانهای و انفعال دستگاههای حقوق بشری برای کسانی که نسلکشی غزه را دیدهاند هرگز چیز جدیدی نیست. گرچه ابعاد و حجم این کشتارها با نسلکشی 15 ماهه در غزه قابل مقایسه نیست، اما منطق و ماهیت این جنایات یکسان است. اهریمنسازی، انسانیتزدایی، کشتار جمعی در سکوت و در نهایت پاکسازی جمعیتی.
گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.
