درباره ادعای آمریکا در تحویل پایگاه «بگرام» به چین

افغانستان برای آمریکا نقطه‌ای حیاتی در سیاست جهانی است که برای حفظ هژمونی خود در قرن بیست‌ویکم، بر حضور در این کشور تکیه دارد. پس از خروج آمریکا در سال ۲۰۲۱، طالبان همچنان نگران تحرکات احتمالی واشنگتن است.

  • ۱۴۰۳-۱۲-۱۴ - ۱۰:۱۷
  • 00
درباره ادعای آمریکا در تحویل پایگاه «بگرام» به چین

تحلیل نگاه دولت ترامپ به مسأله افغانستان

تحلیل نگاه دولت ترامپ به مسأله افغانستان
سید مهدی طالبیسید مهدی طالبیپژوهشگر حوزه بین‌الملل

افغانستان برای آمریکا نقطه مهمی است. این کشور سیاست جهانی خود برای حفظ هژمونی‌اش در قرن بیست‌ویکم را از افغانستان کلید ‌زد و بر مبنای حضور در آن طراحی کرد. به همین دلیل طالبان که با فرار آمریکا در تابستان سال 1400 (2021) قدرت را در دست گرفت، همچنان بیم دارد واشنگتن بار دیگر افغانستان را با ابزار‌های مختلف آزار داده و مورد تاخت و تاز قرار دهد.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا اخیراً ادعا کرده پایگاه نظامی بزرگ «بگرام» امروزه در دستان چین قرار گرفته است. این پایگاه توسط شوروی بنا شد و در دوران تسلط حکومت‌های چپ‌گرا و همچنین در دوره اشغال طی دهه 1980، مورد استفاده روس‌ها بود. با اشغال افغانستان توسط ناتو در سال 2001، این پایگاه به بزرگ‌ترین محل تجمع سربازان آمریکایی در این کشور تبدیل شد. در اوج این حضور، بگرام محل استقرار 100 هزار نیروی نظامی خارجی بود.

ادعای ترامپ در خصوص بگرام که به نوعی بهانه‌گیری فریب‌کارانه‌ای برای توجیه تحرکات علیه افغانستان است، با واکنش طالبان مواجه شده است. ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی دولت افغانستان روز گذشته (یکشنبه 13 اسفند، 3 مارس) در مصاحبه‌ای با تلویزیون دولتی افغانستان ادعای رئیس‌جمهور آمریکا را رد کرد.

مجاهد تأکید کرد چین هیچ‌گونه حضور نظامی در این کشور ندارد. او در ادامه گفت: «هیچ توافقی میان دولت افغانستان و هر دولت دیگری در این خصوص وجود ندارد و پایگاه بگرام هنوز تحت کنترل کامل آن‌ها است.» مجاهد در پاسخ به تهدیدات موجود در موضعگیری ترامپ علیه افغانستان و به طور مشخص بگرام تأکید کرد «طالبان از این استحکامات برای حفاظت از افغانستان استفاده خواهد کرد و درصورتی‌که این کشور در معرض خطری قرار بگیرد، در آن مستقر خواهد شد.»

نکات
آمریکا با ریاست ترامپ تلاش می‌کند با تاکتیک‌های متفاوتی راهبرد‌های کلان این کشور را در عرصه جهانی به اجرا درآورد. در این میان افغانستان همچنان موضوعی بسیار مهم است به گونه‌ای که حساسیت افکار عمومی آمریکا کماکان نسبت به آن بالاست. در خصوص نوع نگاه آمریکا در دولت ترامپ به افغانستان نکاتی وجود دارد که در ادامه آمده‌اند.

1. ترامپ از قضیه افغانستان برای تحقیر دموکرات‌ها و اخراج نظامیان دخیل در فرار ارتش آمریکا از این کشور استفاده کرده است. به عبارتی دیگر ترامپ پرونده افغانستان را به عنوان ابزاری در سیاست داخلی می‌بیند. انتخاب این ابزار نشان‌دهنده کارایی و برندگی آن در سیاست داخلی آمریکا بوده و عمق نگاه مردم و اثر فرار را در اذهان آن‌ها نشان می‌دهد. افکار عمومی آمریکا در قضیه فرار از افغانستان احساس تحقیر دارند و این مسئله همچنان پرونده مزبور را در موقعیتی مهم در این کشور نگاه داشته است.

2. با سقوط سوریه جایگاه آمریکا در شرق این کشور تثبیت شد. تا پیش از این قبایل عربی و شبه‌نظامیان وابسته به دولت مرکزی سوریه و همچنین گروه‌های مقاومت نیز در این منطقه مستقر بوده و روس‌ها نیز در آن تحرکاتی داشتند. طی توافق با دولتمردان عراقی و همچنین با توجه به تحولات سوریه، پایگاه آمریکا موسوم به «عین الاسد» در غرب عراق هم تثبیت شده است. با این دو اقدام به نظر می‌رسد سومین گام، بازگشت و تثبیت حضور در افغانستان و پایگاه بگرام در این کشور است. ترامپ در دولت بایدن تأکید داشت در توافقش با طالبان قصد داشت پایگاه بگرام را حفظ کند زیرا این پایگاه به محل ساخت و نگهداری تسلیحات هسته‌ای چین نزدیک است.

3. ترامپ تاکنون دو تهدید را در قبال طالبان مطرح کرده است؛ اولین مورد توقف ارسال کمک مالی و دوم لزوم بازگرداندن تسلیحات باقی مانده. درخواست مطرح شده برای بازگرداندن تسلیحات بر جای مانده آمریکایی در افغانستان در درون خود حاوی تهدیدی به این معناست که در صورت بازنگرداندن آن‌ها، آمریکا می‌تواند دست به بمباران وسیع افغانستان برای نابودی آن‌ها بزند.

4. آمریکا دو خواسته مهم از طالبان دارد؛ نخست استقرار مجدد در پایگاه بگرام و دومین مورد، گرفتن تسلیحات برجای مانده برای تغییر روایت فرار آمریکا از افغانستان.

5. سؤال مهمی وجود دارد؛ آیا ترامپ افغانستان را صرفاً در امور داخلی می‌خواهد و اندکی نیز برای بهبود وجهه تخریب‌شده واشنگتن یا افغانستان قرار است همانند گذشته که به اشغال کامل درآمد، نقشی در سیاست جهانی آمریکا برای کنترل رقبا ایفا ‌کند؟

6. آمریکا با وجود حضور 20 ساله در افغانستان، به دلایل مختلفی ازجمله فشار نظامی طالبان مجبور به ترک خاک این کشور شد. از آن رو که پیمودن راه گذشته بی‌ثمر خواهد بود، واشنگتن قصد دارد با فشار بر طالبان و ابزارسازی‌های مختلف، حضور دوباره خود در افغانستان را به گونه‌ای تدارک ببیند که در آن فشار نظامی طالبان حذف شده باشد. به همین دلیل واشنگتن مجموعه‌ای از امتیازات مانند شناسایی رسمی و ارسال کمک‌های مالی را به طالبان ارائه کرده و از سویی دیگر این گروه را تحت فشار‌هایی مانند حمله نظامی و حمایت از مخالفان قرار خواهد داد.

7. آمریکا با اشغال افغانستان موفق شده بود جایگاه مهمی برای کنترل رقبا و حتی متحدانی که ظرفیت شکوفایی داشتند، به دست آورد. در جریان اشغال افغانستان تمام دولت‌های دشمن و رقیب، از چین گرفته تا روسیه و ایران تحت تأثیر قرار گرفتند. این حمله بسیار عظیم بود و توانمندی‌های تهاجم در دوردست ارتش آمریکا را که دیگر ارتش‌های جهان فاقد آن بودند، به نمایش گذاشت. فقط در یک نمونه از تأثیرات، پاکستان و هند که در سال 1998، یعنی 3 سال قبل از اشغال افغانستان با آزمایش اتمی به باشگاه کشور‌های دارنده سلاح هسته‌ای دست یافته بودند، با نظارت‌های آمریکا موافقت کردند. واشنگتن می‌خواهد بار دیگر به طور کامل به شکل نظامی در افغانستان مستقر شود تا جایگاه نظارتی پیشین خود را به دست آورد.

8. غرب در قبال پرونده‌های منطقه نوعی تقسیم‌بندی حوزه‌ای دارد. قطر از اخوانی‌ها حمایت می‌کند، عربستان پشتیبانی از سلفی‌ها را برعهده دارد و امارات، صوفی‌ها را تقویت می‌کند. با توجه به این تقسیم‌بندی ایدئولوژیک، نوعی تقسیم‌بندی جغرافیایی نیز صورت گرفته است. پرونده سوریه برای قطر، عراق برای عربستان و تمرکز امارات بر افغانستان است. گروه طالبان در معنای عمیق، گروهی اخوانی و حتی با وجود دیدگاه‌های تند و جهانی سلفی نیست، بلکه دارای رگه‌های صوفیانه است. بر همین اساس نقش امارات در بازی‌های افغانستان پررنگ‌تر از قطر است.

9. خروج آمریکا از افغانستان ضرباتی را به کشور‌های منطقه وارد کرده است. واشنگتن امیدوار است کشور‌های مزبور به این نتیجه رسیده باشند که حضور آمریکا در افغانستان برایشان مواهبی دارد. خروج آمریکا باعث مشکلات اقتصادی و خروج میلیون‌ها نفر از مردم افغانستان به کشور‌های دیگر به ویژه ایران و پاکستان شد. از سوی دیگر فعالیت‌های تروریستی توسط اتباع افغانستان در کشور‌های ایران و روسیه رشد داشت.

10. برخی خروج فضاحت‌بار آمریکا از افغانستان را عامل تهییج دشمنان آمریکا و آغاز جنگ در اوکراین و فلسطین اشغالی می‌دانند. از این رو توقف این روند را نیازمند بازگشت از مسیر طی شده می‌دانند که به معنای بازگشت به افغانستان است.

گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران