ترس صهیونیست‌ها از ظهور یک حماس دیگر
چندی پس از انحلال بقایای ارتش سوریه توسط گروه جولانی، جنگنده‌های صهیونیستی در شب سه‌شنبه، ۲۵ فوریه ۲۰۲۵، به بمباران گسترده اهداف نظامی در جنوب سوریه پرداختند. وزیر دفاع رژیم‌صهیونیستی این حملات را تأیید کرده و هشدار داده است که جنوب سوریه نباید به منطقه‌ای مشابه جنوب لبنان تبدیل شود.
  • ۱۴۰۳-۱۲-۰۹ - ۰۹:۳۲
  • 00
ترس صهیونیست‌ها از ظهور یک حماس دیگر
چرا اسرائیل به سوریه حمله کرد؟
چرا اسرائیل به سوریه حمله کرد؟
حانیه قاسمیانخبرنگار

چندی از انحلال کامل بقایای ارتش سوریه توسط گروه جولانی نمی‌گذرد که در شب سه‌شنبه، ۲۵ فوریه ۲۰۲۵، جت‌های جنگنده صهیونیستی با سروصدای فراوان در آسمان‌های جنوب سوریه به پرواز درآمدند و بمبارانی گسترده از اهداف نظامی در منطقه کسوه (واقع در جنوب دمشق) و استان درعا آغاز کردند.
ایسرائیل کاتز، وزیر دفاع رژیم‌صهیونیستی، حملات هوایی اخیر در جنوب سوریه را تأیید کرد و هشدار داد رژیم‌صهیونیستی اجازه نخواهد داد جنوب سوریه به منطقه‌ای مشابه جنوب لبنان تبدیل شود. او افزود هرگونه تلاش از سوی نیرو‌های رژیم سوریه و گروه‌های تروریستی برای استقرار در منطقه امن جنوب سوریه، با واکنش نظامی شدید روبه‌رو خواهد شد.
رسانه‌های سوریه، حملات را تأیید کردند و فصل دیگری از کارزار بی‌امان رژیم‌صهیونیستی علیه همسایه شمالی خود را به‌نمایش گذاشتند. این نخستین‌بار نیست که جنوب غربی سوریه پس از سقوط نظام سوریه مورد تهدید قرار می‌گیرد اما افزایش سطح تنش و توسعه طلبی‌های سرزمینی رژیم‌صهیونیستی به‌شمار می‌آید. مقامات صهیونیست توسعه این حملات در جنوب سوریه را «جلوگیری از یک 7 اکتبر دیگر» عنوان می‌کنند. توسعه‌طلبی سرزمینی رژیم تل‌آویو درحالی صورت می‌گیرد که رسانه‌های غربی و عربی موضوع را از ابتدا به میزان قابل‌ملاحظه‌ای مسکوت گذاشته‌اند.
مشخص نیست اشتهای زمین‌خواری صهیونیست‌ها در جنوب غربی سوریه در کجا قرار است متوقف شود؛ با این حال در صورت افزایش توسعه‌طلبی سرزمینی رژیم‌صهیونیستی در سوریه، منطقه خاورمیانه شکل جدیدی از منازعات را تجربه خواهد کرد.

دلایل اسرائیل برای حمله
رژیم صهیونیستی حملات توسعه‌طلبانه‌اش را تحت عناوینی نظیر ایجاد منطقه حائل با مرز سوریه برای تأمین امنیت اراضی اشغالی عنوان می‌کند. با این حال، بررسی‌های تاریخی و ژئوپلتیکی خلاف این مطلب را ثابت می‌کند.
بلندی‌های جولان، که منطقه‌ای کوهستانی است، از سال ۱۹۶۷ به‌طور غیرقانونی اشغال شده است. علی‌رغم آنکه سازمان ملل هیچ‌گاه الحاق بلندی‌های جولان به اراضی اشغالی را تأیید نکرد، اما این اشغالگری توسط غرب به عنوان یک واقعیت پذیرفته شده تأیید شد.
این منطقه مدت‌هاست که به عنوان منطقه حائل میان رژیم‌صهیونیستی و سوریه عمل کرده است. اما سقوط اسد و ظهور دولت موقت نامطمئن، ترس رژیم‌صهیونیستی از تهدیدهای ناشناخته در جبهه شمالی خود را افزایش داده است. مقاومت تاریخی سوری‌ها، که با حضور جمعیت پناهندگان فلسطینی تقویت شده، ترس رژیم‌صهیونیستی از بروز تهدیدهایی نوظهور را شعله‌ور کرده است.
حملات به کسوه و درعا، همراه با تجاوزات زمینی به قنیطره، نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی به وضعیت موجود راضی نیست؛ بلکه در پی گسترش منطقه حائل عمیق‌تر در سرزمین سوریه است.
این گسترش سرزمینی با توجیه ایجاد و گسترش منطقه حائل دو هدف دارد؛ اول محاصره جنوب لبنان و تشدید فشار بر حزب‌الله و ارتش لبنان. همانطور که نیروهای صهیونیستی از منطقه مرتفع بلندی‌های جولان به دشت‌های صاف نزدیک لبنان پیشروی می‌کنند، موقعیت خود را برای محاصره کردن جنوب لبنان و خطوط تدارکاتی حزب‌الله تنظیم می‌کنند -خطوطی که به طور تاریخی از طریق سوریه و با حمایت ایران تأمین می‌شدند.
آتش‌بس با حزب‌الله که در اواخر ۲۰۲۴ حاصل شده بود، در وضعیت شکننده‌ای قرار دارد و پیشروی رژیم‌صهیونیستی نشان‌دهنده عزم بهره‌برداری از هرج و مرج سوریه به منظور فشار آوردن به ارتش لبنان و تهدید حزب‌الله در جنوب لبنان است.
رژیم‌صهیونیستی که بارها نبرد زمینی با حزب‌الله را در کوهستان‌ها و مناطق مرتفع مرزی میان اراضی اشغالی و جنوب لبنان واگذار کرده است، حال با انگیزه اشغال جنوب لبنان که از سال ۲۰۰۰ رؤیای دیرینه‌اش است، در صدد محاصره جنوب لبنان از طریق اشغال سرزمینی سوریه است.
در این بین هدف دومی نیز وجود دارد. پژوهشگر سیاسی سوری، غسان ابراهیم، در گفت‌وگویی با Sky News اظهار داشت که با آمدن ترامپ به صحنه سیاست آمریکا، پرونده توافق ابراهیم و عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با رژیم‌صهیونیستی به روی میز بازگشته است.
او عنوان کرد که این حملات رژیم‌صهیونیستی به خاک سوریه ممکن است تلاشی محاسبه‌شده برای اجبار دولت جدید سوریه به نرمال کردن روابط با رژیم‌صهیونیستی باشد. توافق ابراهیم به عنوان یک ابزار برای چانه‌زنی در دست ایالات متحده و رژیم‌صهیونیستی است.
امکان دارد که رژیم‌صهیونیستی با این حملات در پی ارسال پیامی به دمشق باشد. پیامی با این محتوا که عادی‌سازی تنها راه رسیدن به ثبات است؛ تاکتیکی که یادآور رویکردهای قبلی آن در برخورد با سایر کشورهای عربی است.
وزیر جنگ رژیم‌صهیونیستی، این روایت را تقویت کرد و در روز سه‌شنبه اعلام کرد که جنوب سوریه باید از هر گونه حضور نظامی -چه سوری و چه غیرسوری- خلع سلاح شود. این تأکید بر غیرنظامی‌سازی، ترس عمیق‌تر رژیم‌صهیونیستی را برملا می‌کند؛ مسیر ناشناخته سوریه پس از اسد.
گرچه رفتار و عملکرد و اظهارات مقامات گروه جولانی و شخص محمد الجولانی نشان می‌دهد که این گروه اراده‌ای برای مقاومت در برابر رژیم تل‌آویو را ندارد، اما به دلیل آزاد شدن انرژی اسلام‌گرایان در سوریه و به‌خصوص حضور فلسطینی‌تبارها در این کشور، رژیم‌صهیونیستی از ظهور «یک حماس دیگر» در نزدیکی مرزهای خود می‌ترسد.

پیامد‌های حملات
تجاوز رژیم‌صهیونیستی به جنوب سوریه تهدیدی برای از بین بردن تعادل منطقه‌ای که از پیش شکننده بوده به‌شمار می‌آید و پیامدهایی فراگیر به همراه دارد. نخست آنکه، این امر زمینه را برای بروز درگیری احتمالی با ترکیه فراهم می‌کند.
آنکارا، به‌طور فزاینده‌ای از ناتو در حال فاصله گرفتن است و در وضعیتی که با برآمدن ترامپ وجود ناتو نیز در خطر است و در شرایطی که ترکیه در خاورمیانه متمرکز شده است و سوریه را به عنوان حوزه تأثیر حیاتی می‌بیند. اظهارنظر تند هاکان فیدان، نشان از احتمال اراده ترکیه برای مقابله با اقدامات رژیم‌صهیونیستی دارد؛ خواه از طریق حمایت از نیروهای نیابتی یا فشار دیپلماتیک مستقیم. درگیری میان ترکیه و رژیم‌صهیونیستی بر سر خاک سوریه می‌تواند سایر قدرت‌ها مانند روسیه، ایران و ایالات متحده را نیز به میدان وارد کرده و صفحه شطرنج منطقه‌ای را بیش از پیش پیچیده کند.
دوماً، این حملات ممکن است باعث رادیکال‌شدن تحریر الشام، شخص محمد الجولانی و دیگر گروه‌های تحت ائتلاف باشد. از زمان سقوط دولت اسد، جولانی موضعی منفعلانه اتخاذ کرده، به دیپلمات‌های آمریکایی و اروپایی و سعودی چراغ سبز نشان داده و از محور مقاومت به شدت ایران فاصله گرفته است؛ اما تجاوز رژیم‌صهیونیستی ممکن است او را به سوی جناح‌های ضدصهیونیستی یا عناصر رادیکال در داخل سوریه سوق دهد.
هرچند که به دلیل وابستگی‌های اثبات‌شده تحریر الشام و جولانی به ایالات متحده و ترکیه و موقعیت زلنسکی‌گونه این شخصیت، این احتمال به شدت بعید به نظر می‌رسد. با این حال، افزایش تنش بدنه حامی تحریر الشام با دولت موقت این کشور که پیش از این نسبت به مداخله خارجی محتاط بوده‌اند، ممکن است اقتدار شکننده این دولت موقت را بی‌ثبات کند.
اما امیدوارکننده‌ترین احتمال این است که اقدامات رژیم‌صهیونیستی ممکن است مقاومت بومی را به حرکت درآورد. اگر مردم سوریه دولت موقت خود را در برابر اشغال صهیونیستی بی‌تأثیر و منفعل ببینند، جنبش‌های مردمی مشابه حماس و حزب‌الله می‌توانند ریشه دوانده و رشد کنند.
چندی پیش شبکه روزنامه‌نگاران مسلمان از اعلام موجودیت یک گروه مقاومت تحت عنوان «اولی باس» در سوریه خبر داد. فارغ از راست یا دروغ بودن این خبر، انحلال ارتش ملی سوریه خلأیی به جا گذاشته که توسط میلیشیاهای محلی –برانگیخته از خشم نسبت به نقض مرزها و نفرت تاریخی علیه رژیم‌صهیونیستی– پر شود.
چنین گروه‌هایی، که از اشغال و استعمار متولد می‌شوند، تهدیدی بلندمدت برای امنیت رژیم‌صهیونیستی به‌شمار می‌آیند؛ به طرز تناقض‌آمیزی این همان نتیجه‌ای است که رژیم‌صهیونیستی مدعی جلوگیری از وقوع آن است.

گزارش کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰