هزینه ترامپ‌گرایی بالا می‌رود
ترامپ خواهان اخراج ساکنان غزه و استقرار آن‌ها در کشور‌های عربی شده بود، بنیامین نتانیاهو، پس از ابراز مخالفت کشور‌های عربی با این طرح، اعلام کرد اگر عربستان خواهان تشکیل کشور فلسطین است می‌تواند بخشی از خاک بزرگ خود را برای تأسیس چنین کشوری در اختیار فلسطینی‌ها قرار دهد. 
  • ۱۴۰۳-۱۱-۳۰ - ۱۰:۱۰
  • 00
هزینه ترامپ‌گرایی بالا می‌رود
تغییر نگاه سعودی‌ها نسبت به مواضع آمریکا
تغییر نگاه سعودی‌ها نسبت به مواضع آمریکا
سید مهدی طالبیپژوهشگر حوزه بین‌الملل

عربستان که روزی دشمن مقاومت و مواضع آن بود، طی روز‌های اخیر خود را در جایگاه مرکز مقاومتی دیده و به دنبال اتحاد عرب‌ها برای مقاومت در برابر مطامع آمریکا و رژیم‌صهیونیستی است. نمی‌توان روی انگیزه سعودی‌ها برای ایستادگی در برابر آمریکا و رژیم‌صهیونیستی حساب کرد اما آن‌ها دست‌کم برای مدتی کوتاه در حال تجربه مقاومت هستند. 
طی هفته‌های گذشته و در شرایطی که «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا با تهدید و فشار، خواهان اخراج ساکنان غزه و استقرار آن‌ها در کشور‌های عربی شده بود، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی پس از ابراز مخالفت کشور‌های عربی با این طرح، گستاخانه اعلام کرد اگر عربستان خواهان تشکیل کشور فلسطین است می‌تواند بخشی از خاک بزرگ خود را برای تأسیس چنین کشوری در اختیار فلسطینی‌ها قرار دهد. 

این اتفاق باعث شد سعودی‌ها واکنش‌های شدیدی نشان دهند. همزمان با عربستان مواضع نتانیاهو موجی از واکنش‌های ضدصهیونیستی را در جهان اسلام برانگیخت. 
با وجود فروکش کردن موج واکنش‌ها، سعودی‌ها اما ماجرا را ر‌ها نکرده و حتی ترامپ را نیز وارد دایره انتقادهای خود کرده‌اند. 

«ترکی الفیصل بن عبدالعزیز آل سعود»، رئیس اسبق اطلاعات عربستان هفته جاری در گفت‌وگو با شبکه العربیه، به نتانیاهو و ترامپ تاخته است. او مسئولیتی در عربستان ندارد اما به شخصی تبدیل شده که هیئت‌حاکمه سعودی برخی مواضع خود را از جانب او عمومی می‌کند. 

ترکی الفصیل در این مصاحبه سخنان نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی را «استکبار زننده و مغایر با اصول نجابت و دیپلماسی» توصیف کرده و گفته است: «من نمی‌توانم اقدامات نتانیاهو را جز اینگونه توضیح دهم که او فردی متکبر است و می‌تواند هر چیزی بگوید و انجام دهد و اعمالش شرم‌آور است.»

او درباره عادی‌سازی روابط میان عربستان و رژیم‌صهیونیستی نیز تأکید کرده «محمد بن سلمان»، ولیعهد و وزیر امور خارجه موضع خود را به صراحت اعلام کرده‌اند و به این ترتیب «قبل از تشکیل کشور فلسطین با پایتختی قدس شرقی و دستیابی مردم فلسطین به حقوق و منافع خود از جمله حق تعیین سرنوشت، عادی‌سازی صورت نخواهد گرفت.»
شاید بتوان مهم‌ترین بخش از موضع‌گیری شیخ خاندان سعودی را حمله وی به ترامپ دانست. او در این خصوص گفته است: «آنچه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا می‌گوید لزوماً کاری نیست که دنیا انجام دهد، زیرا حرف‌ها آسان است اما عمل شرایط خودش را دارد و بحث اعزام ارتش برای اخراج فلسطینی‌ها منتفی است، بنابراین نیازی به تشویش و ایجاد هیاهو درباره اظهارات او نیست، اما بی‌شک این اظهارات نشان‌دهنده نوعی رویه استکباری ترامپ است.»

علاوه بر تغییر رویکرد در قبال نتانیاهو و ترامپ، شاهزاده سعودی از ضرورت اتحاد عرب‌ها سخن گفته است. او در این باره معتقد است: «اگر طرف عربی به عنوان یک گروه بایستد، هیچ‌کس نمی‌تواند بر آن تأثیر بگذارد. برای برادران فلسطینی ما مهم‌تر است که اختلاف را ر‌ها کنند تا متحد باشند، نه اینکه همه چیز مثل الان پراکنده باشد. اگر اختلاف نظر بین رهبران وجود دارد، آن‌ها باید آشتی کنند. اما حتی اگر فلسطینی‌ها اختلاف داشته باشند باید موضع عربی اتخاذ شود و باید مواضعی صریح و ثابت و قوی داشته و متحد باشند.»
اظهارات فیصل نشان می‌دهد مقاومت منطقه در بن‌بست نیست، بلکه دیگران در بن‌بست مقاومت قرار دارند؛ تقریباً همه دریافته‌اند جز مقاومت راهی در برابر طرح‌های رژیم‌صهیونیستی و آمریکا ندارند. 

نکات
تحولات دوساله در جریان جنگ طوفان ‌الاقصی و سپس تحولات یک‌ماهه اخیر از زمان روی کارآمدن ترامپ نگاه عربستان‌سعودی را نسبت به قضایا تغییر داده است. نمی‌توان به طور قطع درباره تصمیم‌های آتی سعودی نظر داد چه اینکه اجرایی کردن تغییرات فکری، نیازمند همت و عمل است، اما می‌توان ریشه‌هایی از این تغییر نگاه را توضیح داد. در ادامه به نکاتی در این باره پرداخته شده است: 

1- عربستان سعودی و مصر که نسبت به گذشته مواضع محکمی علیه پیشنهادهای ترامپ در اشکال رسانه‌ای اتخاذ کرده‌اند، در حال دیدن واقعیت ماجرا هستند. این دو کشور با وجود آنکه به مقاومت ضربه می‌زدند، در حال استفاده رایگان از فواید آن بودند. 
حالا که سوریه سقوط کرده و مقاومت در منطقه شامات درگیر مشکلاتی است، ریاض و قاهره در حال دریافت مستقیم ضربات از سوی دشمن آمریکایی- صهیونیستی هستند. 

2- مقاومت در منطقه با تحولات کنونی در حال مشروعیت یافتن بیشتر و همچنین عمومی‌تر شدن است. برای مدت‌ها کشور‌هایی مانند عربستان و مصر به الگو‌هایی برای تعامل با آمریکا تبدیل شده و با اتکا به آن علیه مقاومت‌های صورت گرفته در برابر واشنگتن و تل‌آویو، تبلیغ می‌کردند. با این تحولات اما آشکار شده که نوع تعامل آن‌ها با آمریکا و صهیونیست‌ها مانع از طمع‌ورزی این جریانات نشده است؛ به‌گونه‌ای که علی‌رغم عدم مشارکت عربستان و مصر در جنگ طوفان ‌الاقصی، تمامیت ارضی این دو کشور در معرض تهدید قرار گرفته است. 

از سوی دیگر کشور‌های بیشتری در حال بروز نشانه‌های مقاومتی از خود در برابر رژیم‌صهیونیستی هستند که عربستان سعودی، متحدان و دنباله‌های آن در منطقه از آن جمله‌اند. 
حتی در شرایطی که عربستان مسیر کنونی خود را ر‌ها کند، تعدادی از دولت‌ها و گروه‌هایی که جدیداً وارد فاز مقاومتی شده‌اند در این مسیر باقی می‌مانند. همچنین محور مقاومت با مشروعیتی که یافته قدرت خواهد گرفت. 

3- تلاش برای مقاومت در برابر آمریکا و رژیم‌صهیونیستی از سوی تعدادی از کشور‌های منطقه باعث تغییراتی در سیاست‌های آن‌ها خواهد شد. اگر رژیم‌صهیونیستی به عنوان متحد اصلی آمریکا در منطقه دستانش برای قتل‌عام و حمله به کشور‌ها باز است و علیه تمامیت ارضی عربستان سعودی موضعگیری می‌کند، ریاض نمی‌تواند برای تأمین امنیت خود بر واشنگتن تکیه کند. اگر سعودی‌ها از وقایع کنونی درس گرفته و خام فریب‌های آمریکا نشوند، به سمت چندجانبه‌گرایی در عرصه بین‌المللی حرکت کرده و به دنبال راه‌هایی برای همکاری‌های درون منطقه‌ای خواهند گشت. 

سعودی‌ها همچنان بر مواضع اختلافی خود با محور مقاومت پافشاری خواهند کرد اما وقایع اخیر می‌تواند به آن‌ها نشان دهد این محور مزایایی برای ریاض داشته است که می‌تواند بیشتر شود. 
تغییر دیگر در سیستم‌های نیرو‌های مسلح و تسلیحات رخ خواهد داد. تقریباً تمام دستگاه نظامی سعودی بر پایه تسلیحات آمریکایی می‌چرخد. آن‌ها در نیروی هوایی خرید‌هایی از انگلیس و در نیروی زمینی و دریایی خرید‌هایی از فرانسه داشته‌اند اما اساس تسلیحات ارتش سعودی، آمریکایی است. 

سعودی‌ها برای حفظ امنیت خود و گرفتار نشدن در چنگال سیاست‌های آمریکا، باید به سمت کاهش اتکا به تسلیحات آمریکایی حرکت کنند. شاید عربستان به دلیل مخاطرات فراوان و واکنش شدید و یکپارچه غرب نتواند دست به خرید‌های نظامی انبوه از روسیه و چین بزند، اما یک راه جایگزین برای متحدان آمریکا جهت دور زدن این کشور، خرید تسلیحاتی از متحدان واشنگتن به جای خود این کشور است. 

مشابه این روند برای قاهره رخ داده است. مصری‌ها برای خلاص شدن از سیاست سختگیرانه و فریب‌کارانه «حفظ برتری رژیم‌صهیونیستی در منطقه» که توسط آمریکا اعمال می‌شود، به سمت خرید جنگنده از روسیه و فرانسه حرکت کردند. 

طبق سیاست حفظ برتری صهیونیست‌ها، آمریکا در فروش تسلیحات خود به کشور‌های پیرامون رژیم‌صهیونیستی به‌گونه‌ای عمل می‌کند که علی‌رغم تحویل این سلاح‌ها به ارتش‌های منطقه، همچنان تل‌آویو طرف برتر باقی بماند. 

بر اساس همین سیاست فروش جنگنده نسل پنجم و رادارگریز اف-35 به کشور‌های منطقه ممنوع است. حتی جنگنده‌های نسل قبل‌تر نیز با شرایطی خاص به کشور‌های منطقه تحویل داده می‌شوند. این جنگنده‌ها عمدتاً در برد پروازی و برد تسلیحات قابل حمل دچار کاستی‌هایی هستند. 

مصری‌ها برای رفع این نقیصه، به سمت خرید جنگنده‌های میگ-29 کا و سوخو-35 از روسیه و همچنین رافائل از فرانسه حرکت کردند. این کشور جنگنده‌های میگ-29 کا را از روسیه دریافت کرد، اما قرارداد سوخو-35 تحت فشار شدید آمریکا لغو شد. این اتفاق به دلیل اهمیت جنگنده سوخو-35 بود که می‌توانست برتری هوایی رژیم‌صهیونیستی را به چالش بکشد، زیرا به نظر می‌رسد این جنگنده قادر به مقابله با پیشرفته‌ترین جنگنده‌ها ازجمله اف-35 است. 

با این حال جنگنده میگ-29 کا با وجود ارتقا نسبت به نمونه‌های قبلی، از نظر برد رادار، برد پروازی، حمل سلاح، کاربری چندگانه و کیفیت ساخت به پای سوخو-35 نمی‌رسد. از این رو جنگنده‌های میگ-29 کا بدون مشکل به مصر تحویل شدند. 
جنگنده رافائل نیز بسیار پیشرفته است اما آمریکایی‌ها به این دلیل که فرانسه آن را تولید می‌کند، نتوانستند بهانه‌ای برای اعمال فشار جهت لغو آن بیابند. 

4- رژیم‌صهیونیستی در پی تحولاتی که انقلاب اسلامی ایران در منطقه آفرید، در توسعه‌طلبی خود به بن‌بست خورد. اوضاع به‌گونه‌ای برای تل‌آویو وخیم شد که صهیونیست‌ها در داخل سرزمین‌های اشغالی به مشکل خورده و گروه‌های مقاومتی موجود در آن به دغدغه رژیم تبدیل شدند. 
سرگرم شدن صهیونیست‌ها به امور داخلی فلسطین اشغالی باعث شد عده‌ای فکر کنند تل‌آویو ثبات نسبی در مرز‌ها را پذیرفته و اوج مطامع آن در همان سرزمین‌های اشغالی محصور خواهد شد. 

بر این اساس این دولت‌ها روند دودولتی را برای به رسمیت شناختن رژیم‌صهیونیستی پذیرفتند. دلیل این پذیرش نیز به برداشت‌های کشور‌های عربی باز می‌گشت. به‌زعم دولت‌های عربی، با پذیرش روند دودولتی از سوی صهیونیست‌ها، دولت فلسطینی تشکیل شده در داخل سرزمین‌های اشغالی همانند سدی در برابر توسعه‌طلبی‌های تل‌آویو عمل کرده و با مشغول کردن آن، مانع از توسعه‌طلبی‌های وسیع منطقه‌ای توسط رژیم می‌شد. سعودی‌ها اما دریافته‌اند روح سلطه‌طلبی صهیونیست‌ها بر تمام منطقه همچنان آرام نگرفته است. 

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰