


محمدرضا مقدسیان که بیشتر به عنوان منتقد و مدرس سینما شناخته میشود، در سالهای اخیر به دلیل اجرای نشستهای خبری تبدیل به یکی از عناصر نسبتاً ثابت در جشنواره فیلم فجر شده است. در این گفتوگو، مقدسیان درباره تجربیات خود در اجرای نشستها توضیحاتی داد و اشاره کرد که چگونه تلاش شده مجریها رفتاری درست و استاندارد داشته باشند. همچنین، او به چگونگی تغییرات در شیوههای برگزاری نشستها و نحوه تعامل با رسانهها و مخاطبان در طول سالها پرداخته و نکاتی را در خصوص چالشها و فرصتهای موجود در این مسیر مطرح کرده است.
در سالهای اخیر، نشستهای خبری جشنواره فیلم فجر، میزبان مجریان مختلفی بود. نزدیک به یک دهه است که شما اجرای نشستهای خبری جشنواره فیلم فجر را به عهده دارید. البته که در کنار شما مجریان دیگری هم حضور داشتند که باعث میشد گاهی شما به صورت تکی و گاهی به صورت ترکیبی نشستهای کل 10 روز را برگزار کنید. تجربه اجرا در این یک دهه چگونه بوده است؟
همانطور که خودتان هم اشاره کردید، فقط من نبودم که این نشستها را اجرا میکردم. بزرگان دیگری هم بودند که در این عرصه فعالیت میکردند. امسال هم چهار نفر دیگر از عزیزان غیر از من نشستها را اداره کردند. اجرای نشستهای خبری، تجربهای جالب و چالشبرانگیز است. برگزاری نشستهای پرسش و پاسخ کاری چندوجهی است. کسی که در این نشستها مینشیند، باید نکات زیادی را مد نظر قرار دهد. مهمتر از همه، باید میزبان خوبی برای مهمانها و همچنین برای رفقای مطبوعاتی و منتقدانی باشد که سؤالات خود را مطرح میکنند. حق دوستان مطبوعاتی این است که سؤالاتشان کامل و دقیق خوانده شود. همزمان باید حواسش به مدیریت زمان هم باشد. گاهی ممکن است بین دو فیلم زمان کمی باشد و حجم کار هم زیاد! لازم است که مجری، جلسه را به گونهای اداره کند که اگر مهمانی سؤالی ندارد، خودش با او طرح موضوع کند تا نظرات و زحماتی که برای پروژه کشیده را بشنود. همه اینها باعث میشود که مجری در لحظه حضوری آگاهانه و کارشناسانه داشته باشد. همچنین بدیهی است که فرد مجری در حوزه سینما تخصص داشته باشد تا بتواند بهتر طرح موضوع کند. این چالشها جذابند و نشستهای مختلفی داشتیم؛ از نشستهایی که به دعوا و درگیری لفظی کشیده شدند تا نشستهایی که بسیار محترمانه و آرام برگزار شدند. همه اینها بخشی از تجربههای من در این یک دهه بودهاند.
در چهلوسومین جشنواره فیلم فجر به جز شما فرزاد حسنی، منصور ضابطیان، اکبر نبوی و سونیا پوریامین هم عهدهدار اجرای نشستهای خبری بودند. به طور خاص، امسال چه تجربهای برای شما رقم خورد؟
در این سالها، دو سال به تنهایی نشستها را برگزار کردم، اما پیش از این، قاعده بر این بود که به شکل چرخشی نشستها برگزار میشد. امسال هم چهار مجری دیگر بودند که همگی از افراد باتجربه و مسلط به کار و به اصطلاح استخوان خرد کرده بودند. همکاری با این عزیزان تجربهای جالب و جذاب بود. اما نکته مهم این است که وقتی یک نفر کل نشست را اداره میکند، یک قاعده نانوشته بین مجری، مهمانها و بچههای مطبوعات شکل میگیرد. با وجود این، امسال تلاش کردیم که نوسان در شکل برگزاری نشستها کم شود و یک استاندارد کلی حاکم باشد. به نظرم این اتفاق افتاد و نشستها در یک بازه استاندارد خوبی برگزار شدند.
در دنیا، معمولاً پس از نمایش فیلمها، نشستهای خبری برگزار میشود که به نوعی فرصتی برای گفتوگو میان عوامل فیلم و رسانهها فراهم میکند. این نشستها بخشی از سنت فستیوالهای بزرگ سینمایی مانند کن، ونیز، برلین و اسکار هستند و معمولاً با نظم خاصی برگزار میشوند. گاهی این نشستها بهدلیل تعامل آزاد و فرهنگ خاص هر کشور، جنبههایی منحصر به فرد پیدا کرده و فضایی حرفهای و سازنده را برای گفتوگو ایجاد میکنند. آیا تجربه حضور در این نشستها را داشتهاید تا ببینید که این برنامهها به چه شکلی برگزار میشوند؟
تجربه من از حضور مستقیم در نشستهای خبری محدود بوده، اما نشستهای بسیاری را بهصورت مجازی دنبال کردهام. واقعیت این است که برگزاری نشستهای پرسش و پاسخ فیلمها وجوه متعددی دارد. این نشستها از یکسو دارای قواعد جهانشمولیاند و از سوی دیگر تحت تأثیر فرهنگ بومی هر کشور قرار میگیرند. بهعنوان مثال، در جشنوارهها و فستیوالهای سینمایی که در کشورهای آمریکا یا اروپای غربی برگزار میشوند، فرهنگ عمومی خاصی حاکم است. این فرهنگ شامل دایره واژگانی مشخص و رفتارهایی مبتنی بر عرف است که افراد با آنها راحتند و بهخوبی میپذیرند. البته این قواعد در کشورهای دیگر ممکن است کاملاً متفاوت باشد. اما نقطه مشترک تمامی این نشستها، نقش اصلی آنها بهعنوان فضایی برای «پرسش و پاسخ» است، همانطور که از نامشان پیداست. وظیفه اصلی مجری و گرداننده نیز این است که این فرایند را به بهترین شکل ممکن هدایت کند. این اصل در تمام نقاط دنیا رعایت میشود. در عین حال، عواملی که این روند را مختل کنند، میتوانند مشکلاتی ایجاد کنند و بهنوعی نظم و هدف نشست را بر هم بزنند. بهعنوان نمونه، هر عاملی که موجب شود ارتباط حرفهای میان منتقدان، خبرنگاران و مهمانها از بین برود، چه از سوی گرداننده و چه از سوی مهمانان، نادرست و غیرحرفهای تلقی میشود. مدیریت زمان و رعایت این قواعد، از ضروریات هر نشست حرفهای است که باید به آن توجه ویژهای شود.
ایران چه تفاوتهایی با سایر کشورها در برگزاری نشستهای خبری دارد؟
برای مثال، بسیاری از ما ممکن است مراسم اهدای جوایزی همچون اسکار، گلدن گلوب، گرمی، یا اختتامیه جشنوارههایی نظیر ونیز و برلین را دنبال کرده باشیم. همچنین نشستهای پرسش و پاسخ مربوط به این رویدادها نیز توجه بسیاری را جلب میکند. نکته مهم این است که هر یک از این کشورها و فرهنگها، چهارچوبهای اخلاقی و معیارهای خاص خود را دارند. مفهوم احترام متقابل و قواعد اخلاقی، علاوه بر اصول مشترک جهانی، تحت تأثیر مؤلفههای بومی هر جامعه نیز قرار میگیرد. این تفاوتها میتوانند در نوع رفتارها، استفاده از واژهها، یا تعریف مرزهای اخلاقی و اجتماعی مشهود باشند. بهعنوان مثال، واژهها یا رفتارهایی که ممکن است در ایران غیراخلاقی یا نامناسب تلقی شوند، در فرهنگهای دیگری مانند آمریکا یا اروپای غربی بهعنوان گفتار و رفتار رایج پذیرفته میشوند و حساسیتی نسبت به آنها وجود ندارد. این ویژگیهای بومی و فرهنگی، معیارهایی را شکل میدهند که بر اساس آنها مرزهای اخلاقی تعریف میشود. با این حال، آنچه معمولاً خط قرمز این تعاملات در هر فرهنگی بهشمار میرود، حفظ اصول اخلاقی، احترام به هویت انسانی و رعایت مرزهای فردی است.
در بسیاری از نشستها و کنفرانسهای رسمی، بسته به سیاستهای برگزارکنندگان، نحوه طرح سؤالات متفاوت است. برخی از نشستها بهویژه در رویدادهای بزرگ و رسمی، از روشی استفاده میکنند که در آن سؤالها بهصورت مکتوب به مجری داده میشود و مجری این سؤالها را یکییکی میخواند. با توجه به این شیوه، پرسشی که مطرح میشود این است که در سطح جهانی، چقدر از نشستها و رویدادها به این شکل برگزار میشود که سؤالات بهصورت مکتوب به دست مجری برسد و او آنها را برای پاسخگویی طرح کند؟
در دنیا مدلهای مختلفی برای برگزاری نشستهای پرسش و پاسخ وجود دارد. برخی از برگزارکنندگان ترجیح میدهند که سؤالها بهطور مکتوب به دست مجری برسد و مجری آنها را بخواند. در بعضی موارد، بر اساس سیاستهای خاص، به رسانههای خاصی اجازه میدهند که سؤالات را بهصورت شفاهی مطرح کنند. این رسانهها ممکن است به ازای وزن و اولویتی که دارند، مثلاً در یک زمان مشخص پشت تریبون بروند و سؤالاتشان را مطرح کنند. در اینجا مدیریت رسانهها از بیرون صورت میگیرد و فقط برخی از رسانهها اجازه صحبت کردن پیدا میکنند. در برخی از مواقع، تعداد رسانهها محدود شده و گفته میشود که تنها ۵ نفر میتوانند سؤال بپرسند و کسانی که سریعتر میکروفن را بگیرند، فرصت طرح سؤال پیدا میکنند.
در جشنواره فیلم فجر خودمان، من تجربه کردم که این مدلها همه در طول سالها بهکار گرفته شدهاند. در یک دوره، سؤالات شفاهی مطرح میشد، در دورهای دیگر تنها رسانههای منتخب اجازه سؤال پرسیدن داشتند و در بعضی دورهها سؤالات بهصورت مکتوب طرح میشد. این نوع تعامل در نشستهای پرسش و پاسخ به نظر من باید متناسب با زمینههای فرهنگی کشور باشد. بهویژه در کشور ما، زمانی رسانهها بهدلیل جذب مخاطب بیشتر، گاهی در نشستها جنجال بهپا میکردند بدون اینکه دلیل منطقی برای آن وجود داشته باشد. این برخلاف هدف اصلی نشستهای پرسش و پاسخ است؛ چراکه هدف این است که سؤالات تخصصی پیرامون موضوع نشست طرح شود، مثلاً درباره یک فیلم، بازیگر یا کارگردان.
به نظرم هنوز باید فرهنگ مناسبتری برای طرح سؤالات و پاسخهای محترمانه ایجاد کنیم. باید این فرهنگ را بهوجود بیاوریم که سؤالات صریح و بدون حاشیه مطرح و در عین حال، پاسخها با احترام داده شوند. پس از سالها تجربه و بررسی، به این نتیجه رسیدیم که در وضعیت فعلی، بهترین روش برای نشستهای پرسش و پاسخ، استفاده از سؤالات مکتوب است. شاید سال بعد روشهای دیگری به کار گرفته شود، اما در حال حاضر این روش بهترین گزینه بهنظر میآید.
به نوعی کنترل در این مدل که سؤالات به صورت مکتوب نوشته و توسط مجری خوانده میشود، بیشتر است.
در واقع، این موضوع به کنترل شدن نشستها برمیگردد. به عنوان مثال، برخی از رسانهها که شهرتشان از طریق جنجال بهدست آمده، وقتی میکروفن را از آنها میگیرند، ممکن است راهی پیدا کنند تا اتفاقات جدیدی ایجاد کنند، چون این قاعدهای است که در رسانهها وجود دارد و نمیشود از آن انتقاد کرد. بحثی هم مطرح میشود که برخی از میزبانها ممکن است سؤالات را ممیزی کنند، یعنی بعضی از سؤالات را نپرسند، برخی را حذف کنند یا حتی نحوه خواندن آنها را تغییر دهند. من میخواهم اینجا اعلام کنم که اگر کسی ثابت کند سؤالی که به دست من به عنوان مجری رسیده، خوانده نشده یا تغییری در آن ایجاد شده، من بهطور شفاهی اعلام میکنم که دیگر اجرای چنین نشستهایی را قبول نمیکنم، چون احساس میکنم مسئولیت دارم و باید صداقت را رعایت کنم. تنها دلیلی که ممکن است یک سؤال مطرح نشود، کمبود زمان است. مثلاً اگر ۲۰ سؤال رسیده و من تلاش میکنم از یک تا ۲۰ آنها را بخوانم، اما اگر زمان تمام شود و فقط به ۱۵ سؤال رسیدم، سؤالات بعدی را به فیلمساز میدهم تا خودش پاسخ دهد. اما یک خط قرمز وجود دارد؛ سؤالاتی که در آنها از الفاظ توهینآمیز استفاده شده باشد. ترجیح میدهم این موضوع را باز نکنم، ولی در این موارد شخصاً تصمیم میگیرم که از آن واژهها استفاده نکنم. حتی زمانی که سؤالات را میخوانم، تلاش میکنم تا جایی که ممکن است جملات بچهها تغییر نکند، حتی اگر به نظرم از نظر نگارشی غلط باشد. در این صورت، آنها را تغییر نمیدهم تا از بروز هرگونه سوءتفاهم جلوگیری شود.
شما در ایام جشنواره، در کنار برگزاری نشستهای خبری، اجرای برنامهای به اسم «سینما ملت» را هم به عهده داشتید. درباره این تجربه بگویید و اینکه سینما ملت چه کاری در حوزه سینما انجام میدهد؟
بله، در کنار اجرای نشستها، برنامه دیگری هم به نام «سینما ملت» داشتیم. من افتخار حضور در فصل دوم این برنامه در تابستان و پاییز امسال در کنار دوستانم را داشتم. همچنین در فصل سوم این برنامه که ویژه جشنواره فیلم فجر بود، از برج میلاد و خانه جشنواره با بینندگان همراه بودیم. این برنامه شبیه به بسیاری از برنامههای سینمایی جشنوارهها بود. در ظاهر، ما اخبار را ارائه میکردیم، تحلیلهایی درباره فیلمها داشتیم و نقد و بررسی میکردیم. اما چیزی که برای من جذاب و انگیزهبخش بود این بود که اسم برنامه «سینما ملت» بود. ما اعتقاد داشتیم که سینما بدون مخاطب هیچ معنا ندارد. اگر صادقانه به این باور داشته باشیم، باید در برنامهای که نامش «سینما ملت» است و با پول همین ملت روی آنتن میرود، بیشتر به یاد مردم باشیم و با آنها گفتوگو کنیم. تلاش کردیم بخشهایی که مربوط به مردم است را بیشتر مطرح کنیم و در گفتوگویی که با مخاطبان داشتیم، نظرهای آنها را جویا شویم. هدف ما این بود که فقط در یک فضای ایزوله و تخیلی صحبت نکنیم و تا جایی که ممکن است، نماینده مردم باشیم. ما نمیخواستیم فخر فروشی کنیم، بلکه هدفمان این بود که با مردم و هموطنان خودمان ارتباط برقرار کنیم. تلاش میکردیم صدای جشنواره و اتفاقاتی که در آن رخ میدهد را به گوش مردم برسانیم و صدای آنها را در برنامه مطرح کنیم. این آرزوی ما بود و تمام تلاشمان را کردیم، حالا نمیدانم چقدر موفق شدیم، اما تلاشمان را انجام دادیم.