

سید محمد طباطبائی، نویسنده و روزنامه نگار: این روزها که پیدا کردن اثر خوب روی صحنه مثل پیدا کردن سوزن از انبار کاه شده است، معرفی و پیشنهاد تماشای آن اثر امری واجب میشود. چرا؟ دو دلیل دارد؛ اول اینکه در روزگاری که بسیاری از آثار روی صحنه خوب نیست شریک کردن دیگران در تماشای تئاتر خوب، لطفی است که نباید از دیگران دریغ کرد و دیگر اینکه به طور معمول ( نه قطعی) کارهای خوب کمتر دیده میشوند یا بهتر است بگوییم کارهای خوبی روی صحنه میروند که کمتر دیده میشوند یا حتی دیده نمیشوند.
با این مقدمه میخواهم بگویم نمایش «پس از» یکی از همان کارهای خوب تئاتر است که کمتر دیده شده است. شما به طور حتم پس از تماشای نمایش «پس از» به آن فکر خواهید کرد، مثل یک نقاشی خوب که شما را درگیر میکند، مثل یک شعر خوب که دوست دارید بعد از شنیدن دوباره بشنوید و بخشهایی از آن را مرور کنید، مثل موسیقی خوبی که بعد از شنیدنش، ترانه و ملودی و آهنگ آن را زمزمه میکنید در ذهن.
«پس از» از همین جنس آثار هنری است. پر از تصویر است، تصاویری که هر کدام میتواند یک تابلوی زیبا باشد. توالی این تصاویر زیبا و ارتباط آنها با هم ذهن شما را پر از زیبایی میکند. کارگردان آگاهانه شما را به تماشای تابلوهایی دعوت کرده که اگرچه هر کدام از آنها به تنهایی زیباست اما ترکیب و توالی آنها، از نظر بصری یک نمایش زیبا برای شما خلق کرده است. این نمایش اما قرار نیست یک موضوع رمانتیک زیبا را برای شما روایت کند. این تصاویر زیبا قرار است شما را با داستانی تلخ اما مهم، تلخ اما واقعی، تلخ اما جدی، تلخ اما ضروری، مواجه کند. بگذارید داستان نمایش را برای شما ننویسم، همین قدر کافیست که بگویم برای هر پدر و مادری، برای هر معلمی، برای هر کدام از ما اگر نیاز نباشد، حتما خوب است به تماشای این نمایش بنشینیم. نمایشی روانشناسانه که از قضا نویسنده و کارگردان ( که هر دو یک نفر است) برای نوشتن و ساخت آن مطالعات درستی داشته است.
نکته دیگر روایت درست «پس از» است. این نمایش از جای درستی شروع میشود و مسیر درستی را در روایت پیش میگیرد و درست تمام میشود، اگرچه شاید بهتر بود پایان آن طور دیگری بود. روایت خطی نیست اما پیچیده هم نیست. ترکیب و ترتیب صحنهها درست است و این کمک کرده تا تماشاگر با کار همراه شود. استفاده درست از ویدئو و تصویر یکی از نقاط قوت «پس از» به حساب میآید.
تصاویر به کمک نمایش آمدهاند نه برای ژست گرفتن و مقهور کردن مخاطب. با این همه اما اصلیترین نقطه قوت «پس از» بازیهای روی صحنه است. بله، متن خوب است، کارگردانی خوبی دارد، طراحی صحنه و لباس مناسب است، اما بازیها و به ویژه بازی مهتاب وجدانی نقطه قوت این نمایش است. «پس از» را یک جوان نوشته و کارگردانی کرده؛ مرتضی کوهی، خودش و دو جوان دیگر آن را روی صحنه جان دادهاند؛ امین موحدی پور و مهتاب وجدانی. گروهی جوان هم او را همراهی کردهاند.
هیچ کدام آنها سلبریتی نیستند، هیچ کدام آنها در تئاتر پر نفوذ نیستند. مواجهه آنها با تئاتر از مسیر عشق است، آنها عاشقانه شخصیتهای «پس از» را روی صحنه تماشاخانه هامون جان دادهاند. شاید به دلیل همین سلبریتی نبودن است که کسی برای آنها هورا نمیکشد و کسی آنها را آنچنان که باید تبلیغ نمیکند. این نمایش سلبریتی ندارد و شاید نشود با تماشای آن ژست فرهیختگی و هنر دوستی برای اینستاگرام گرفت اما حتما با تماشای آن میتوان طعم و لذت هنر را حس کرد. «پس از» را ببینید؛ حتم دارم یک نمایش خوب خواهید دید.
