چین و دولت عبری راه‌رفتن روی‌بند یا رقص دیپلماسی
پس از توصیف رابطه اسرائیل و چین به عنوان «ازدواجی آسمانی» توسط نتانیاهو و عدم حمایت چین از رژیم صهیونیستی پس از حملات حماس، مواضع پکن باعث پیچیده شدن معادلات بین‌المللی شده است. این رویکرد چین نشان‌دهنده تمایل این کشور برای تغییر نفوذ دیپلماتیک در خاورمیانه است.
  • ۱۴۰۳-۱۱-۲۴ - ۱۰:۴۲
  • 00
چین و دولت عبری راه‌رفتن روی‌بند یا رقص دیپلماسی
بازتاب رفتار چین پس از وقایع ۷ اکتبر
بازتاب رفتار چین پس از وقایع ۷ اکتبر

ناعمه اصفهانیان: از زمانی که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، رابطه کشورش با چین را «ازدواجی آسمانی» توصیف کرده بود، زمان زیادی نگذشته است. هنگامی که بایدن در مارس ۲۰۲۳ به خبرنگاران گفت که به دلیل برنامه‌های نتانیاهو برای تضعیف قوه قضائیه مستقل اسرائیل، او را به واشنگتن دعوت نخواهد کرد، نتانیاهو اعلام کرد که به‌جای آن، به چین سفر خواهد کرد تا با رئیس‌جمهور شی جین‌پینگ دیدار کند. برای رژیم اسرائیل، این سفر پیامی به واشنگتن بود که قدرت‌های بزرگ دیگری نیز علاقه‌مند به تعمیق روابط با اسرائیل‌اند.
برای چین، این فرصتی بود تا با نشان‌دادن اینکه می‌تواند بخشی از خلأ ناشی از تغییر تمرکز آمریکا از خاورمیانه به آسیا را پر کند، هزینه‌های این تغییر سیاست را برای واشنگتن افزایش دهد. به نظر می‌رسید این ترفند نتانیاهو نتیجه داده؛ زیرا بایدن در ماه سپتامبر از موضع خود عقب‌نشینی کرد و او را به کاخ سفید دعوت کرد. اما این معادله خیلی زود دگرگون شد.

آغاز طوفان
بعد از حملات حماس به سرزمین‌های اشغالی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، رژیم اسرائیل که از این ضربه سنگین، خونین و زخمی شده بود، به‌سوی متحدان خود دست دراز کرد و به دنبال همدلی، حمایت و کمک بود. در این لحظه بحرانی، برخی از کشورها این حمله را محکوم و برخی کمک‌های بشردوستانه ارسال کردند، اما چین - یکی از مهم‌ترین شرکای تجاری و اقتصادی رژیم صهیونیستی - نه حمله حماس را محکوم کرد و نه هیچ کمکی به تل‌آویو ارائه داد.
از ابتدای جنگ، دولت چین سیاستی انتقادی نسبت به رژیم عبری در پیش گرفته و هم‌زمان از هرگونه موضع‌گیری علیه حماس خودداری کرده است. رهبران حزب کمونیست چین، ازجمله شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور این کشور، اظهاراتی مطرح کرده‌اند که به‌طور فزاینده‌ای علیه رژیم اسرائیل و در راستای انتقاد از اقدامات این کشور بوده است.
یک مقام وزارت خارجه چین موضع پکن در مورد این درگیری را این‌طور بیان کرد: «در راستای حق تعیین سرنوشت، استفاده مردم فلسطین از زور برای مقابله با ظلم خارجی و تکمیل تشکیل یک دولت مستقل، حقی است غیرقابل‌انکار که بر اساس حقوق بین‌الملل مستند است.» چین خود را به‌عنوان مدافع صلح معرفی کرده و خواستار آتش‌بس فوری در غزه و تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی شده است. در همین حال، پکن از حمایت ایالات متحده از رژیم اسرائیل انتقاد کرده است.
در هفته‌های پس از این حملات، چین میزبان وزیران خارجه چهار کشور عربی و اندونزی بود. وزیر خارجه چین، وانگ یی، انتخاب پکن به‌عنوان اولین مقصد این هیئت را نشانه‌ای از آن دانست که «چین دوست و برادر خوب کشورهای عربی و اسلامی است.»
در بیانیه‌های رسمی، چین عمدتاً نگرانی خود را از تشدید درگیری‌ها و پیامدهای انسانی آن ابراز کرده است. بااین‌حال، پکن تاکنون به‌طور صریح حملات تروریستی حماس را محکوم نکرده و بر این نکته تأکید داشته که تنها راه‌حل این درگیری، توافق سیاسی و تشکیل دو کشور مستقل است. شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، برای نخستین‌بار تقریباً دو هفته پس از حملات ۷ اکتبر در حاشیه نشست «ابتکار کمربند و جاده» درباره این بحران اظهارنظر کرد. وی در دیدار با نخست‌وزیر مصر، مصطفی مدبولی، خواستار آتش‌بس دائمی و جلوگیری از گسترش درگیری شد.
وانگ یی، وزیر خارجه چین، در هفته‌های ابتدایی بحران، با همتایان خود در دولت‌های رژیم عبری، تشکیلات خودگردان فلسطین، عربستان سعودی، ایران، ترکیه، روسیه و ایالات متحده گفت‌وگو کرد. لحن بیانیه‌های چین پس از این مذاکرات نشان‌دهنده نحوه موضع‌گیری آن در قبال بحران است.
برای مثال، گزارش گفت‌وگوی وانگ یی با وزیر خارجه تشکیلات خودگردان فلسطین، ریاض المالکی، لحنی گرم‌تر داشت و در آن از «قدردانی قلبی» المالکی از چین برای «ایستادن قاطعانه در کنار مردم فلسطین» یاد شده بود. اما گزارش مکالمه وانگ یی با وزیر خارجه رژیم عبری، الی کوهن، تنها به این نکته اشاره کرده بود که کوهن «دیدگاه اسرائیل را تشریح کرد.»

اختلاف مواضع چین و آمریکا در سازمان ملل
در سازمان ملل، ایالات متحده و چین در موضوع جنگ رژیم اسرائیل و حماس در تقابل با یکدیگر قرار داشته‌اند. شورای امنیت تاکنون چهار بار نتوانسته قطعنامه‌ای در این زمینه تصویب کند، زیرا پیش‌نویس‌ها یا از سوی آمریکا یا از سوی چین و روسیه وتو شده‌اند. چین پیش‌نویس آمریکا را به دلیل عدم درخواست برای آتش‌بس فوری رد کرد، درحالی‌که آمریکا قطعنامه‌های دیگر را به دلیل عدم اشاره به حق دفاع از خود رژیم اسرائیل وتو کرد. چین تلاش کرده است بر این اختلافات تأکید کند.
به‌عنوان نمونه، سفیر چین در اتحادیه اروپا، فو کونگ، اعلام کرد «کشورهای زیادی وجود دارند که در زمینه ارزش‌ها دیدگاهی متفاوت از اروپا دارند... این موضوع را می‌توان به‌وضوح در تفاوت واکنش‌ها به بحران غزه مشاهده کرد.»

چین و هم‌سویی با آرمان فلسطین؟
برای بهره‌برداری از شکاف روبه‌رشد میان آمریکا و بازیگران کلیدی جهانی، چین به‌صراحت حمایت خود از آرمان فلسطین را در مجامع بین‌المللی اعلام کرده است. پس از آنکه آمریکا در دسامبر گذشته پیش‌نویس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل برای آتش‌بس فوری را وتو کرد، سخنگوی وزارت خارجه چین اظهار داشت: «ما از وتوی آمریکا متأسف و ناامیدیم... نزدیک به ۱۰۰ کشور، ازجمله چین، این پیش‌نویس را که توسط امارات متحده عربی به نمایندگی از کشورهای عربی ارائه شده بود، امضا کردند.»
این رویکرد همچنین به هدف بلندمدت‌تر چین برای تغییر تصویر خود از یک بازیگر صرفاً تجاری و به چالش کشیدن نفوذ دیپلماتیک آمریکا در خاورمیانه کمک کرده است. از زمانی که چین در بهار گذشته موفق به میانجی‌گری برای احیای روابط ایران و عربستان سعودی شد، به دنبال فرصت‌های بیشتری بوده تا خود را به‌عنوان جایگزینی برای نظم بین‌المللی تحت رهبری آمریکا معرفی کند.
در طول جنگ رژیم اسرائیل و حماس، پکن تلاش کرده تا قدرت دیپلماتیک خود را به نمایش بگذارد؛ ازجمله انتشار یک طرح صلح، میزبانی از مذاکرات آشتی میان تشکیلات خودگردان فلسطین و حماس و برگزاری نشست‌هایی با وزرای خارجه کشورهای عربی و اسلامی برای پایان‌دادن به درگیری‌ها. اگرچه هیچ‌یک از این اقدامات به نتیجه نرسیده‌اند، اما در پایتخت‌های کشورهای عربی و جنوب جهانی مورد استقبال قرار گرفته‌اند.

چین؛ یک شریک نامطمئن؟
رویکرد چین در قبال جنگ رژیم اسرائیل و حماس با واکنش شدید رژیم اسرائیل مواجه شده است. حدود یک‌سوم از یهودیان اسرائیلی گزارش داده‌اند که پس از ۷ اکتبر، دیدگاهشان نسبت به چین منفی شده است و برخی رهبران و فعالان بخش خصوصی خواستار اعمال پیامدهای مالی علیه پکن شده‌اند، ازجمله ممنوعیت موقت فعالیت شرکت‌های چینی در بنادر رژیم اسرائیل.
دولت رژیم عبری نیز «ناامیدی عمیق» خود را به مقامات جمهوری خلق چین ابلاغ کرده و اقداماتی انجام داده که به روابط دو طرف لطمه زده است، ازجمله اعزام یک هیئت پارلمانی به تایوان، جایی که رئیس این هیئت، بواز توپوروفسکی، در سخنان عمومی خود، چین را هدف قرار داده و گفته است که اسرائیل و تایوان «به‌عنوان دموکراسی‌های کوچک اما قدرتمند در محیطی دشوار، نقاط اشتراک زیادی دارند.»
رویکرد به‌ظاهر دوگانه چین در قبال جنگ و امتناع از انتقاد از حماس، تأثیر منفی روشنی بر افکار عمومی ساکنان سرزمین‌های اشغالی داشته است. رسانه‌های داخلی رژیم و نتایج نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که نگرش ساکنان سرزمین‌های اشغالی نسبت به چین در حال تغییر است و بسیاری این کشور را شریکی نامطمئن و بی‌ثبات می‌دانند.
طبق گزارش مؤسسه مطالعات امنیت ملی، 54 درصد از مردم رژیم اسرائیل، چین را غیردوست یا دشمن اسرائیل می‌دانند. قبل از جنگ، تحقیقات Pew نشان داده بود که اکثریت اسرائیلی‌ها چین را به‌طور مثبت ارزیابی می‌کردند. مقامات ارشد پارلمان رژیم اسرائیل در مورد چین صحبت کرده‌اند و رسانه‌های محلی اسرائیلی شروع به برگزاری بحث‌هایی کرده‌اند که آیا سرمایه‌گذاری‌های چینی تهدیدی برای امنیت محسوب می‌شود یا خیر.
رژیم اسرائیل توانسته بود در رقابت استراتژیک بین ایالات متحده و چین در حاشیه بماند و از هر دو کشور بهره‌مند شود؛ روابط اقتصادی قوی‌تر و سرمایه از پکن و حمایت نظامی از واشنگتن. اما اکنون به نظر می‌رسد دوران سیاست «نگاه به شرق» بنیامین نتانیاهو در سال ۲۰۱۳ که زمینه‌ساز سال‌ها همکاری اقتصادی و دیپلماتیک میان پکن و تل‌آویو بود، بیش از هر زمان دیگری دور از دسترس است. این شکاف در روابط، با ادعای افشاگری‌هایی از نقش چین دررابطه‌با قدرت فزاینده حماس تشدید شده است.
افشاگری‌هایی که روابط دو کشور را متزلزل کرد شامل این موارد بود:

- نقش چین در ساخت تونل‌های حماس با کمک مهندسان ارتش آزادی‌بخش خلق چین

- استفاده مهاجمان از تسلیحات شرکت دولتی «نورینکو»، تولیدکننده تجهیزات دفاعی چین

- جاسوسی چین از محموله‌های نظامی ارسال‌شده به رژیم اسرائیل

-سکوت معنادار و ممتد پکن در برابر اقدامات حماس در اکتبر گذشته
ازاین‌رو بسیاری از سیاست‌مداران و تحلیل‌گران در داخل رژیم عبری معتقدند برای حفظ امنیت و برتری تکنولوژیکی اسرائیل در منطقه و جلوگیری از نادیده‌گرفته‌شدن این اقدام چین، تل‌آویو باید در روابط اقتصادی و تجاری خود با پکن بازنگری جدی داشته باشد. یکی از گام‌های ضروری در این مسیر، اعمال سیاست‌ها و قوانین جدیدی برای نظارت دقیق‌تر بر سرمایه‌گذاری‌های خارجی، افزایش حفاظت از صنایع و فناوری‌های کلیدی و نظارت شدیدتر بر روابط تجاری با چین است.

چالش‌های اسرائیل پس از جنگ در عصر نوآوری
جنگ‌ها در مرزهای رژیم اسرائیل باید در چهارچوب قدرت‌های بزرگ در خاورمیانه مدرن مدیریت شود، جایی که جاه‌طلبی‌های چین در آن حضور دارد. در قرن 21، رژیم عبری به یکی از پیشرفته‌ترین مراکز نوآوری تکنولوژیکی جهان تبدیل شده است که به‌طور غیررسمی به آن «ملت استارتاپ» گفته می‌شود.
از طریق استعدادهای ریسک‌پذیر، شراکت‌های قوی دولتی-خصوصی و سرمایه خصوصی فراوان، حدود 9,000 استارتاپ تکنولوژیکی رژیم اسرائیل، 18درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) را تولید کرده‌اند و به بخش ارزشمند و تأثیرگذار جهانی اقتصاد رژیم اسرائیل تبدیل شده‌اند. میزان بالای همکاری‌های فناوری بین ایالات متحده و رژیم صهیونیستی وجود دارد.
وزارتخانه‌های امنیت ملی، کشاورزی، امور خارجه و دفاع، و سازمان‌های خصوصی مختلف، همه با همتایان اسرائیلی خود برای همکاری در زمینه‌های هوش مصنوعی، امنیت غذا و آب، سیستم‌های خودران، پلتفرم‌های انرژی، موضوعات زیست‌فناوری و دیگر فناوری‌های حیاتی کار می‌کنند. این تلاش‌ها یکی از ارکان شراکت قوی بین ایالات متحده و رژیم اسرائیل است.
بااین‌حال، مقامات دولتی ایالات متحده همیشه نگران این بوده‌اند که این فناوری‌ها ممکن است عمداً یا به‌طور ناخواسته به یک بازیگر «شرور» همانند چین منتقل شوند. این نگرانی‌ها به‌ویژه در سال‌های روابط دوستانه‌تر رژیم اسرائیل با دشمن پیشین ایالات متحده افزایش یافت.
حال با شکل‌گیری دوره جدیدی از روابط با چین، این نگرانی‌ها تا زمانی که رژیم اسرائیل سیاست‌های خود را به‌طور رسمی برای حفاظت بهتر از فناوری‌ها و صنایع حیاتی، ارزیابی سرمایه‌گذاری‌های خارجی و جلوگیری از دسترسی یا نفوذ چین در رژیم عبری به‌روزرسانی نکند، پررنگ‌تر ادامه خواهد داشت.

آیا زمان بازنگری فرارسیده است؟
به نظر نمی‌رسد که چین عمداً قصد تحریک رژیم اسرائیل را داشته باشد؛ چراکه تا حد زیادی همان موضع‌گیری‌های معمول خود را دنبال کرده است. یعنی درخواست از همه طرف‌ها برای خویشتن‌داری، پایان خشونت و ازسرگیری مذاکرات بر اساس راه‌حل 2 دولتی. این نشان می‌دهد چین تصور می‌کند در حال انجام یک بازی متوازن و هوشمندانه است.
این‌طور به نظر می‌آید که منافع ژئوپلیتیکی چین ممکن است درنهایت پکن را به سمت تل‌آویو بازگرداند. تمایل چین برای تقویت روابط با کشورهای حوزه خلیج‌فارس که به آمریکا نزدیکند، یکی از عوامل کلیدی در سیاست این کشور درباره غزه بوده است.
بااین‌حال، امتناع چین از محکوم‌کردن حماس و توصیف حمله موشکی ایران به رژیم اسرائیل به‌عنوان «دفاع از خود»، علاوه بر رژیم عبری، نگرانی‌هایی را در امارات و عربستان سعودی نیز ایجاد کرده است که آمریکا همچنان یک شریک غیرقابل‌جایگزین برای آنها خواهد بود. درحالی‌که چین تلاش می‌کند آمریکا را به‌عنوان یک جنگ‌طلب جلوه دهد و یک نظم جهانی تحت رهبری خود را تبلیغ کند که بدون توسل به نیروی نظامی به حل منازعات می‌پردازد، بسیاری از کشورهای خلیج‌فارس حمایت نظامی قاطع بایدن از رژیم صهیونیستی را همان حمایتی می‌بینند که مدت‌ها از آمریکا انتظار داشتند. (حتی در شرایطی که این کشورها به‌صورت علنی اقدامات اسرائیل را محکوم کرده‌اند تا منعکس‌کننده افکار عمومی داخلی خود باشند.)
چین و رژیم اسرائیل انگیزه‌های مالی نیز برای حفظ روابط خود دارند. جنگ اسرائیل باعث کاهش تولید ناخالص داخلی (GDP)این کشور و آسیب به رتبه اعتباری آن شده است و این موضوع موانعی برای شرکت‌های رژیم عبری در جذب سرمایه ایجاد کرده است.
چین به‌عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان و سومین شریک تجاری رژیم اسرائیل در سال 2023 و قبل از ۷ اکتبر، برای اقتصاد رژیم حیاتی است. از سوی دیگر، سرمایه‌گذاران چینی به دنبال فرصت‌های سرمایه‌گذاری در خارج از کشور می‌گردند. این پویایی می‌تواند تمایل دوجانبه‌ای - هرچند با اکراه- برای تقویت روابط تجاری ایجاد کند.
گرچه گروهی دیگر درون رژیم، همچنان بر این باورند که این دوران افول دیپلماتیک میان چین و رژیم عبری، فرصتی است برای رژیم اسرائیل تا مجدداً به ارزیابی مزایای همکاری‌های دیپلماتیک و اقتصادی با پکن بپردازد. به باور آنها جنگ، حقیقت دیدگاه چین درباره رژیم اسرائیل و برنامه‌های آن برای خاورمیانه را آشکار کرده است.
در دولت رژیم عبری، این خود افشاگری در رفتار پکن، نیاز به یک بازنگری جدی در سیاست‌های اورشلیم نسبت به چین را ایجاب می‌کند و رژیم اسرائیل باید راه‌هایی برای بررسی دقیق‌تر سرمایه‌گذاری‌های مستقیم خارجی چین در این کشور استارتاپی پیدا کند.

بر اساس نظرسنجی دانشگاه تسینگ‌هوا در نوامبر ۲۰۲۲، تنها 3.3 درصد از مردم چین بر این باور بودند که صلح در خاورمیانه باید اولویت بین‌المللی چین باشد. این موضوع کمترین رتبه را در بین نگرانی‌های بین‌المللی مردم چین داشت و پس از مسائلی مانند همه‌گیری‌ها، مناقشات ارضی و روابط چین و آمریکا قرار گرفت.

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰