محسن گروسی در گفتوگو با «فرهیختگان»:محسن گروسی میگوید؛ استقلال لیگ را از دست داده، اما هنوز بازیهای حیثیتی مثل دربی در لیگ باقی مانده، همچنین لیگ الیت و جام حذفی که مسیر کوتاهتری برای رسیدن به قهرمانی در آن وجود دارد، هم باقی مانده است. شما در لیگ یک دوره رقابت فرسایشی را در پیش دارید که با توجه به برنامهریزیها، تیمها در آن خیلی اذیت میشوند، اما در جام حذفی با ۵ بازی میتوانید یک موفقیت و یک جام را برای هواداران به ارمغان بیاورید.
باید سرمربی تراز اول برای استقلال انتخاب شود

تیم استقلال همچنان وضعیت مناسبی ندارد و نتایج این تیم بعد از جدایی موسیمانه نیز حکایت از این امر دارد. این در شرایطی است که سهراب بختیاریزاده، سرمربی موقت استقلال، در تمرین روز گذشته این تیم شرکت نکرد تا اوضاع برای آبیها پیچیدهتر شود. در خصوص اتفاقات پیرامون استقلال، نتایج این تیم و سایر موارد مرتبط، دقایقی با محسن گروسی، پیشکسوت این باشگاه، گفتوگو کردیم که چکیده آن را در ادامه از نظر میگذرانید.
صحبت را از انتخاب سرمربی برای استقلال آغاز کنیم. به عنوان یکی از پیشکسوتان این تیم، نظرتان درباره انتخاب سرمربی خارجی یا ایرانی چیست؟
شنیدم که قرار است یک سرمربی خارجی برای نیمکت استقلال انتخاب شود. همیشه روی این امر تأکید داشتهام که اگر بنا به انتخاب است، بهتر است یک مربی خارجی که بتواند روی فوتبال ما تأثیر مثبت بگذارد، برای نیمکت استقلال انتخاب شود. چرا چنین مربی نباید بیاید؟ این همه داریم هزینه میکنیم، حداقل مربی بیاورند که تأثیرگذار باشد؛ هم روی باشگاه استقلال و هم روی فوتبال ما تأثیرات نمود داشته باشد. اما اگر مثل سابق قرار باشد مربیانی بیایند که در سطح همین مربیان خودمان باشند و تنها تفاوت آنها دستمزد چند برابری نسبت به مربیان داخلی باشد، پس بهتر است به مربی ایرانی فرصت بدهیم. البته من به مربیان خودمان احترام میگذارم، اما ببینید وقتی مربی خارجی میآید، هر نوع امکاناتی را برایش فراهم میکنند. این در حالی است که وقتی پای مربی ایرانی وسط میآید، میگویند باید با همین بضاعت کار کنید. برای مربی ایرانی همیشه حداقلها در نظر گرفته میشود، اما برای مربی خارجی تا جایی که بتوانند به خودش و کادرش کمک میکنند. اما در کل اعتقاد دارم مربی خارجی که بتواند روی باشگاه و فوتبال ایران تأثیر مثبت بگذارد، از هر انتخابی بهتر است.
در حال حاضر برای نیمکت استقلال باید چه تدبیری اندیشیده شود؟
به هر صورت درست است که استقلال لیگ را از دست داده، اما هنوز بازیهای حیثیتی مثل دربی در لیگ باقی مانده، همچنین لیگ الیت و جام حذفی که مسیر کوتاهتری برای رسیدن به قهرمانی در آن وجود دارد، هم باقی مانده است. شما در لیگ یک دوره رقابت فرسایشی را در پیش دارید که با توجه به برنامهریزیها، تیمها در آن خیلی اذیت میشوند، اما در جام حذفی با ۵ بازی میتوانید یک موفقیت و یک جام را برای هواداران به ارمغان بیاورید. بنابراین مسیر آن برای قهرمان شدن خیلی نزدیک است. حالا که میتوانیم به این مهم دست پیدا کنیم، باید در این مسیر یک سرمربی را بیاوریم که تأثیرگذار باشد. اگر این اتفاق بیفتد، هم نباید یک قرارداد ۶ماهه با چنین مربی بست، بلکه باید قراردادی تنظیم شود که برای سال بعد هم نتواند از تیم به راحتی جدا شود. بنابراین اگر به فکر این باشند که حتی در این برهه زمانی یک سرمربی طرازاول بیاورند، میتواند به تیم همین حالا هم کمک کند.
سهراب بختیاریزاده در تمرین حاضر نشد. این در شرایطی است که او استعفای رسمی خود را به باشگاه ارائه نداده است.
این عزیزان دوستان ما هستند، اما سهراب باید بداند که اینجا استقلال است و در تیم کوچکی حضور ندارد. در واقع باشگاه باید برای مربی و کادر تصمیمگیری کند، نه آنها برای باشگاه! من فکر میکنم او باید یک مقدار در تصمیمگیریها دقت کند. در واقع اگر میخواهد کاری انجام بدهد، باید با فکر و دقت کارها را پیش ببرد. اگر نمیتواند کار کند و بماند، دلایلش را بگوید و خداحافظی کند. اگر هم میتواند، باید تا آخر پای کار بماند. به هر حال برای هواداران فقط اسم استقلال و این باشگاه مهم است، نه اسم اشخاص و مربی و بازیکن. من فکر میکنم تمام تصمیماتی که به نفع باشگاه است باید در این زمان گرفته شود. سهراب از دوستان خوب ماست و دارد زحمت هم میکشد، اما این که یک روز هست و یک روز نیست، یک مقدار سوالبرانگیز است و باید در رابطه با این مسأله به سرعت تصمیمگیری شود.
با خسارت حدود ۱۰۰ میلیاردی که برای موسیمانه به تیم تحمیل شده، این نگرانی برای انتخاب سرمربی بعدی خارجی به وجود آمده که چنین خسارتی دوباره به استقلال تحمیل نشود.
دلیل این امر این است که باشگاه استقلال کمیته فنی ندارد که در این مورد با این کمیته مشورت شود. شما اگر یک کمیته فنی خوب داشته باشید که رزومه مربیان را برای بررسی به این افراد بدهید، زمانی که کارنامه یک سرمربی مورد تأیید اعضای این کمیته قرار گرفت و آنها تشخیص دادند که یک مربی میتواند به استقلال بیاید و به این تیم کمک کند، آن زمان شرایط را برای بستن قرارداد با مربی که کمیته فنی تأییدش میکند، فراهم کنند. اینکه چه کسی مربی را میآورد، من نمیدانم و اینطور میشود که به یک باره شخصی مثل موسیمانه از یک جا سر در میآورد که هیچکس نمیداند! برای آنها مهم نیست. آنها پولشان را میگیرند و برایشان اهمیتی ندارد که باشگاه به چه روز و حالی میافتد. به نظرم باید اشخاصی باشند که روی سرمربی که میخواهد بیاید، یک مطالعهای انجام بدهند و بعد تصمیم بگیرند.
درباره عملکرد چند هفتهای مدیران جدید استقلال چه صحبتی دارید؟
هنوز زمانی از حضور آنها در این باشگاه نگذشته است. استقلال در این سالها با توجه به اینکه این همه آدم آمده و رفته و هیچکدام هم کاری نکردهاند، خیلی اذیت شده است. کدام مدیر برای این تیم کاری کرده؟ آخرین مدیری که توانست برای استقلال یک کاری بکند و تا قهرمانی با این تیم پیش برود، آجورلو بود. او خودش تصمیم میگرفت و تمام کارها را خودش انجام میداد و این طور نبود که مجری فرمان و اوامر این و آن باشد. اما اکثر مدیران اخیر، همه مجری بودهاند و میآمدند و دستورات را انجام میدادند و خودشان دخل و تصرفی روی تصمیمات نداشتند. به همین دلیل هم به نتیجه نمیرسیدند و دچار مشکل میشدند. درباره این گروه جدید هم معتقدم که باید یک زمانی داشته باشند، چون به این زودی نمیتوان تأثیرگذار واقع شد. آنها باید بمانند تا بعد از یک مدت ببینیم چه اتفاقاتی میافتد. بعد از مدتی مشخص میشود که آیا اینها هم مثل قبلیها هستند یا آمدهاند روی باشگاه تأثیر مثبت بگذارند.
مطالب پیشنهادی













