ایده خام کشورگشایی ترامپ
 حالا دیگر کاملاً مشخص شده که ترامپ۲ همان ترامپ۱ است؛ اگر بدتر نباشد. پیش از این گمان می‌رفت سیاست‌های «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور جدید آمریکا تغییراتی نسبت به دولت گذشته‌اش داشته باشد اما وی در همان مسیر بلکه شدیدتر گام برداشته است. ایران نیز با درک و آشکار شدن این قضیه، سیاست‌هایش در قبال ترامپ۲ را همانند ترامپ۱ بلکه جدی‌تر دنبال خواهد کرد.
  • ۱۴۰۳-۱۱-۲۰ - ۱۰:۱۱
  • 00
ایده خام کشورگشایی ترامپ
چرا آمریکا می‌خواهد نقشه جهان را تغییر دهد؟
چرا آمریکا می‌خواهد نقشه جهان را تغییر دهد؟
سید مهدی طالبیپژوهشگر حوزه بین‌الملل

 حالا دیگر کاملاً مشخص شده که ترامپ2 همان ترامپ1 است؛ اگر بدتر نباشد. پیش از این گمان می‌رفت سیاست‌های «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور جدید آمریکا تغییراتی نسبت به دولت گذشته‌اش داشته باشد اما وی در همان مسیر بلکه شدیدتر گام برداشته است. ایران نیز با درک و آشکار شدن این قضیه، سیاست‌هایش در قبال ترامپ2 را همانند ترامپ1 بلکه جدی‌تر دنبال خواهد کرد. پس از آنکه طی هفته گذشته ترامپ یادداشت ریاست‌جمهوری را برای تحریم‌های اقتصادی شدید علیه ایران و تضعیف قوای نظامی‌اش امضا کرد و در خلال آن فریبکارانه خواهان مذاکره با تهران شد، روز گذشته ایران موضع خود در قبال دولت او را واضح اعلام کرد. 

آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب روز گذشته در جریان دیدار با جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند ارتش جمهوری اسلامی ایران در سالروز بیعت تاریخی همافران و کارکنان نیروی هوایی با امام خمینی در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷، این مواضع را تبیین کردند. ایشان در بخشی از سخنان خود با اشاره به تقلای آمریکایی‌ها برای تغییر نقشه جهان گفتند: «این کار آن‌ها هیچ‌گونه واقعیتی ندارد و فقط بر روی کاغذ است؛ البته آن‌ها درباره ما هم نظر می‌دهند، حرف می‌زنند و تهدید می‌کنند.»

رهبر انقلاب اسلامی در فراز دیگری از سخنرانی خود به تهدیدات آمریکا علیه ایران پرداخته و تأکید کردند: «اگر ما را تهدید کنند ما هم آن‌ها را تهدید می‌کنیم، اگر تهدید خود را عملی کنند ما نیز تهدیدمان را عملی می‌کنیم و اگر به امنیت ملت ما تعرض کنند ما هم بدون تردید به امنیت آن‌ها تعرض می‌کنیم.» ایران با این مواضع به همگان نشان داد آمریکا مسیر تقابل را برگزیده و این مسیر مقصدی جز واکنش متقابل تهران نخواهد شد. در این گزارش تلاش شده این دو بخش از مواضع رهبر معظم انقلاب مورد بررسی دقیق‌تر قرار گیرد. 

نسبت ایران با تهدیدات آمریکا
رهبر معظم انقلاب سخنانی را درباره نسبت ایران با تحرکات جدید آمریکا بیان کردند که نکاتی در خود داشت. این نکات در ادامه آمده‌ است. 
1. رهبر انقلاب تأکید کردند آمریکا همراستا با تلاش‌هایش برای تغییر نقشه جهان، درباره ایران نیز اظهارنظر‌هایی دارد. احتمالاً رهبر انقلاب قصد داشتند به طور عمومی اعلام کنند طرح آمریکا علیه ایران شامل اقداماتی برای براندازی و سپس تجزیه کشور است که تهران نیز از آن‌ها مطلع شده است. این مسئله به خودی خود تغییری عمده در برداشت‌های ایران نیست، اما مهم آنکه واشنگتن این بار تلاش خواهد کرد در زمانی کوتاه و با انواع فشار‌ها به این هدف دست یابد. 

2. اشاره به نقشه آمریکا برای تغییر نقشه جهان و سپس تهدید پررنگ واشنگتن توسط رهبر انقلاب به نظر می‌رسد برای اعلام تفاوت ایران با این کشور‌ها صورت گرفته است. رهبر انقلاب روز گذشته به گونه‌ای اعلام کردند تهران مقابله‌ای سنگین با نقشه آمریکا خواهد داشت و واکنشش همانند کانادا، انگلیس و یا دانمارک و گرینلند نخواهد بود. درحالی‌که پادشاه انگلیس رئیس حکومت کانادا به حساب می‌آید و گرینلند نیز متعلق به دانمارک است، واکنش این دو کشور نسبت به ادعا‌های ارضی ترامپ قابل توجه نبوده است. 

3. رهبر انقلاب در قبال وضعیتی فوری و کوتاه‌مدت اعلام کردند در صورت ضربه آمریکا به امنیت ایران، تهران نیز به امنیت واشنگتن ضربه خواهد زد. ضربه به امنیت در این نوع خطاب، ماهیتی سرزمینی دارد. به عبارتی دیگر تحرک آمریکا در فضای سرزمینی ایران باعث تحرک تهران در فضای سرزمینی واشنگتن خواهد شد. این تهدید متقابل درباره تهدیدی مطرح شده که در کوتاه‌مدت و به شکل فوری امکان وقوع دارد. به معنایی دیگر ترامپ در زمانی بسیار کوتاه به تصمیم در خصوص ایران رسیده و احتمالاً تلاش خواهد کرد تهدیدات خود را پس از طی همین زمان اجرایی کند. بر این اساس ایران نمی‌تواند در مدتی کوتاه به قابلیتی جدید برسد مگر آنکه پیش از آن به یک قابلیت برای تهدید سرزمینی آمریکا رسیده باشد. تهدید متقابل ایران رونمایی قابلیتی جدید توسط ایران را نشان می‌دهد و تقریباً روی موج رونمایی‌های پی‌درپی اخیر در دستگاه نظامی است. با این حال تهران در رونمایی جدید خود، ابزار و قابلیتی را نشان می‌دهد که می‌تواند جغرافیایی دوردست را تحت تأثیر قرار دهد. 

4. رهبر انقلاب در خصوص آمریکا به سه مرحله اشاره کردند؛ تهدید، عملی کردن تهدید و تهدید علیه امنیت ملی. بیان مرحله‌ای و طول دادن این حرف که ایران پاسخ متقابل می‌دهد، برای نشان دادن جدیت ایران و آماده بودن کشور برای رویارویی با هرسناریویی صورت گرفت. از سوی دیگر بیان مرحله‌ای مقابله با آمریکا حکایت از برنامه‌ریزی قدیمی ایران در این خصوص دارد. رهبر معظم انقلاب به آمریکایی‌ها فهماندند که خبری از غافلگیری راهبردی نخواهد بود. 

5. ایران در قبال سیاست خارجی قلدرمآبانه ترامپ قصد دارد سیاست واکنشی چالش‌برانگیزی را در مقابل وی در پیش گیرد که می‌تواند انرژی و اعتبار وی را خدشه‌دار کند. در این صورت ترامپ که ادعای قلدری بر جهان را دارد، توسط یک دولت دیگر به چالش کشیده شده و بی‌اعتبار خواهد شد؛ علاوه بر آنکه این مسئله می‌تواند توان دولت ترامپ را نیز فرسوده کند. 

6. پیام بزرگ ارسال شده از تهران به واشنگتن این بود که ایران از چالش‌های مختلف نمی‌ترسد و تهدید و اقدام علیه آن نمی‌تواند منجر به امتیازدهی تهران شود. این درحالی است که قلب طرح ترامپ برای

امتیازگیری از ایران، تهدیدات و اقدامات نظامی احتمالی بود. 
7. ایران بار‌ها اعلام کرده است که آمریکا را مسئول اقدام نظامی رژیم صهیونیستی علیه خود می‌داند. امروزه نیز بخش بزرگی از تهدیدات نظامی آمریکا علیه ایران به شکل غیرمستقیم توسط رژیم صهیونیستی مطرح می‌شود. از این رو تهران بار دیگر به واشنگتن هشدار داد اقدامات تل‌آویو به پای این کشور نیز نوشته خواهد شد. 

8. ورود به محیط سرزمینی آمریکا برای ضربه به امنیت این کشور هرچند با روش‌ها و ابزار‌های گوناگونی قابل اجراست اما برخی از اقدامات نیازمند سکو‌های منطقه‌ای هستند. در برخی از روش‌ها تحرک در فضای سرزمینی آمریکا نیازمند حضور در جغرافیا و کشور‌های اطراف این کشور است. به نظر می‌رسد ایران تلویحاً آمریکا را به تسلیح کشور‌های مخالفش با تسلیحات ویژه تهدید کرده است. 

چرا آمریکا می‌خواهد نقشه جهان را تغییر دهد؟ 
تحقق تغییر نقشه جهان و تسلط بر جغرافیایی بزرگتر برای آمریکا احتمالاً دست‌نیافتی است اما تعیین این هدف و گام برداشتن به سمت آن نشان‌دهنده ضرورت‌ها یا همان مشکلاتی است که واشنگتن به آن‌ها برخورد کرده است. 

1. ناتوانی در رقابت اصلی فناوری و اقتصادی
تلاش آمریکا برای مقابله ژئوپلیتیکی با دشمنانش که به وسیله ابزار‌های نظامی، سیاسی و اطلاعاتی انجام می‌شوند، نشانه‌ای از ناتوانی واشنگتن برای رقابت همتراز با چین در عرصه اقتصادی و فناوری است. چینی‌ها با وجود آنکه مقداری از آمریکا در این حوزه‌ها عقبند، به دلیل آنکه تمرکز خود را بر چنین حوزه‌هایی قرار داده‌اند، شانس بیشتری برای موفقیت دارند. حال آنکه آمریکا از تمرکز بر حوزه اصلی رقابت گریزان بوده و تلاش می‌کند از حوزه‌های کمکی مانند نظامی بهره گیرد. 

2. تغییر ریل به حوزه‌ای که واشنگتن برتری دارد
آمریکا می‌خواهد ریل رقابت خود با چین را از حوزه فناوری و اقتصاد به حوزه نظامی منتقل کند. این اقدام دلایلی دارد. نخست آنکه احساس می‌کند در این حوزه برتری دارد و در مقابل، چینی‌ها تجربه اندکی از تحرکات نظامی دارند. دومین دلیل می‌تواند تلاشی برای برهم زدن تمرکز چین از حوزه اصلی مرتبط باشد. واشنگتن می‌خواهد پکن نیز منابع خود را از رقابت اصلی منحرف کند تا منابع کمتری به حوزه فناوری و اقتصاد اختصاص دهد. آمریکایی‌ها تاکنون در تحقق این هدف ناکام مانده‌اند. 

3. تثبیت تسلط جغرافیایی برای حفظ آن 
آمریکا احساس می‌کند باید دستاورد‌هایش را تثبیت کند زیرا در غیر این صورت دستاورد‌ها از دست خواهند رفت. آمریکا تمام مناطقی را که در قالب ایالت به خاک خود ملحق کرده همواره تحت کنترل دارد؛ حتی مناطقی خارج از سرزمین اصلی آمریکا را نیز با این حربه حفظ کرده است که شامل پورتوریکو، هاوایی و گوام می‌شود. در مقابل، کشوری مانند شوروی که جمهوری‌های مستقلی در دل خود داشت، آنها را از دست داد. آمریکا خود نیز شاهد از دست رفتن تسلطش بر دولت‌هایی است که زمانی آن‌ها را تحت کنترل داشت. 

4. دستاورد ملموس برای نمایش
آمریکا در تلاش است با رقم زدن دستاورد‌های ملموس، جدید و بزرگ ارضی هیمنه خود بر جهان را به افکار عمومی و دولت‌ها اثبات کند. این اثبات در اوایل دهه 1990 میلادی با حمله به عراق رخ داد. در سال‌های آغازین قرن بیست‌ویکم این نمایش با اشغال افغانستان و عراق صورت گرفت. به نظر می‌رسد نمایش جدید آمریکا در میانه دهه 2020 شامل الحاق‌ها خواهد شد. 

5. ضعف متحدان
ایده ترامپ برای حضور مستقیم در غزه و تشدید کنترل‌هایش بر لبنان که هر دو در مجاورت رژیم صهیونیستی قرار دارند، نشانه‌ای از ناتوانی متحدان آمریکاست. غرب اساساً رژیم صهیونیستی را ایجاد و حمایت کرده تا هزینه کمتری در غرب آسیا داشته باشد اما حالا واشنگتن به این ارزیابی رسیده که باید خود آستین‌ها را بالا ‌زده و سربازانش بر خاک غزه گام نهند. 

6. تحریک رویای آمریکایی
احتمالاً بخشی از ایده ترامپ و تیمش بر این موضوع مبتنی است که «اگر بسیاری برای مهاجرت به آمریکا دست و پا می‌شکنند، پس از اینکه کشورشان بخشی از آمریکا شود، خوشحال‌تر خواهند شد.» به زعم آن‌ها این موضوع می‌تواند برای کانادا که کشوری مهاجرپذیر است، صادق باشد. طبق این محاسبات حتی شاید پانامایی‌ها نیز خوششان بیاید وضعیتی همانند پورتوریکو نسبت به آمریکا بیابند. این موارد خوشبینانه‌ هستند و واقعیت می‌تواند تحولی دیگر را در برابر واشنگتن بگشاید. 

7. تبدیل محور به کشور آنگلوساکسونی
دولت‌های اصلی آنگلوساکسون در غرب شامل آمریکا، انگلیس، کانادا و استرالیا به همراه دنباله‌هایشان در دیگر نقاط جهان، محوری را تشکیل داده‌اند که در مقابل شرق قرار دارد و مجزا از دیگر بخش‌های غرب عمل می‌کند. این کشور‌ها محور آنگلوساکسونی را شکل داده‌اند. با الحاق کانادا و گرینلند و الحاق‌های احتمالی بعدی، آمریکا قصد دارد برای تقویت موضع آنگلوساکسون‌ها، این محور را تبدیل به یک کشور کرده یا به عبارتی دیگر آن را در یک کشور خلاصه کند. اگر کانادا به آمریکا الحاق شود، گزینه بعدی می‌تواند استرالیا باشد. در این صورت محور آنگلوساکسونی در آمریکای گسترش‌یافته خلاصه خواهد شد و می‌توان انگلیس را نیز در آن نادیده گرفت. 

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران