
حالا رئیسجمهور کشوری که در جنگ با منطقه کوچک غزه و ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار ساکنش شکست خورده، با فرافکنی و فرار رو به جلو با طرح مسائلی مانند خروج دائمی ساکنان این منطقه و اسکانشان در کشورهای دیگر و همچنین تهدید به اشغال غزه توسط قوای نظامی آمریکا، بر این ایده است که میتواند خاطره شکست را زدوده و آن را تبدیل به موفقیت کند.
ترامپ میخواهد هر روز ۷ اکتبر باشد


دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا نمیتواند از حقهبازی دست بکشد. او فکر میکند همین که رئیسجمهور جدید آمریکاست کفایت میکند و همه فراموش کردهاند که این آمریکا در همراهی با رژیمصهیونیستی در جنگ غزه شکست خوردند. رئیسجمهور و دولت آمریکا تغییر کردهاند وگرنه واشنگتن همچنان در تیم بازنده شامل خود این کشور و تلآویو قرار دارد.
حالا رئیسجمهور کشوری که در جنگ با منطقه کوچک غزه و 2 میلیون و 300 هزار ساکنش شکست خورده، با فرافکنی و فرار رو به جلو با طرح مسائلی مانند خروج دائمی ساکنان این منطقه و اسکانشان در کشورهای دیگر و همچنین تهدید به اشغال غزه توسط قوای نظامی آمریکا، بر این ایده است که میتواند خاطره شکست را زدوده و آن را تبدیل به موفقیت کند.
ترامپ مواضع خود در قبال غزه را روز گذشته (17 بهمن، 5 فوریه) در جریان دیدار با بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیمصهیونیستی تکرار کرده و ابعاد جدیدی از آن را افشار کرد. او همچنین اظهارات متناقضی در خصوص ایران داشت.
ادعای تصرف نظامیغزه توسط آمریکا
ترامپ ادعا کرده اگر لازم باشد ارتش آمریکا میتواند غزه را تصرف کند. در این باره موضوعاتی وجود دارد.
1- ارتش آمریکا در غزه قویتر از رژیمصهیونیستی عمل نمیکند
ارتش رژیمصهیونیستی در جنگ با غزه از ارتش آمریکا ضعیفتر عمل نکرد. پیش از جنگ نیروی زمینی ارتش تقریبا 130 هزار پرسنل داشت که پس از جنگ دولت فراخوانی برای جمعآوری 360 هزار سرباز دیگر منتشر کرد. درپی این فراخوان 220 هزار نفر به نیروی زمینی پیوستند تا تعداد اعضای آن به 350 هزار نفر برسد.
با وجود جمعآوری این نیروی عظیم، دو عامل باعث شد تمام آنها به غزه اختصاص پیدا نکنند. عامل نخست احتیاط در جبهههای لبنان، سوریه و کرانهباختری بود که نیازمند استقرار نیروهای بیشتری بود. همچنین منطقه کوچک غزه ظرفیت استقرار نیروهای رزمی زیادی را نداشت. از این رو تعداد نفرات زمینی در آن بین 20 تا 30 هزار نفر و در برخی مواقع بیش از این تعداد بود. ارتش رژیم هیچگاه بیشتر از یکششم قوای زمینی خود را در غزه به کار نگرفت.
محدودیت استفاده از قوای نظامی در نبردهای غزه به گونهای است که نمیتوان گفت اگر آمریکا وارد جنگ شود و قوای زمینیاش بیشتر از صهیونیستها باشد، پس در نبرد پیروز خواهد شد. ارتش آمریکا در این جنگ باید به همان 20 تا 30 هزار سرباز یا حداکثر دوبرابر آن اتکا کند.
به لحاظ هوایی، نیروی هوایی رژیمصهیونیستی نزدیک به 400 جنگنده در داخل سرزمینهای اشغالی دارد که تماما ساخت آمریکا هستند. ارتش آمریکا در صورت نبرد علیه غزه، این تعداد از جنگنده را در خاک سرزمینهای اشغالی مستقر نخواهد کرد و اساسا نیازی نیز به این مقدار هواگرد برای حمله به غزه نیست.
صهیونیستها که مراکز جمعیتی و تمام ارتششان در کنار غزه واقع شده بود، نتوانستند بر آن فائق شوند. قطعا اگر آمریکا روزی به فکر استفاده از قوای نظامی علیه غزه بیفتد، نفرات و امکاناتی به مراتب کمتر از رژیمصهیونیستی برای جنگ با غزه به این منطقه خواهد آورد. حتی امکان جمع این نیروها با نظامیان صهیونیست نیز وجود ندارد زیرا جغرافیای این منطقه کوچک اجازه استقرار و مانور نیروهای زیادی را نمیدهد.
نکته مهم آنکه طی جنگ طوفان الاقصی در مواردی نیروهای ویژه آمریکایی دوشادوش صهیونیستها جنگیدند و بهطور مستقیم در شکست حاصلشده، سهیمند.
2- شکستخورده افغانستان و عراق در غزه پیروز نمیشود
ارتش آمریکا در سالهای ابتدایی قرن بیستویکم با حمله به افغانستان و عراق این دو کشور را با صدها هزار سرباز اشغال کرد اما با وجود اعتراف به هزینه 7 تریلیون دلاری، در این دو کشور کار چندانی از پیش نبرد.
جنگیدن در غزه آسانتر از جنگیدن در شهرهای افغانستان و عراق نیست و شکستهای تکراری را برای آمریکا در پی خواهد داشت.
3- مشروعیتبخشی به تحرک نظامی علیه منافع آمریکا
هجوم آمریکا به کشورهای اسلامی در نمونه افغانستان و عراق با توجیهات مختلفی صورت گرفت. در آن برهه طالبان در افغانستان و صدام در عراق قدرت داشتند که هردو بر ضد منافع مردم کشورشان و همسایگان عمل کرده بودند. با اینحال چنین توجیهی در حمله آمریکا به غزه وجود ندارد و تبعات زیانباری بر منافع آمریکا در منطقه خواهد گذاشت و میتواند به بروز تحرکات خشن نظامی علیه آنها در جهان اسلام منجر شود.
