

مازیار وکیلی، خبرنگار: شاید ساختن فیلم درباره قهرمانان ملی سختترین کار برای کارگردانان ایرانی باشد. سایه سیاست (مانند سایر حوزهها) بهشدت روی سر سینمای ایران سنگینی میکند و همه جناحهای سیاسی میکوشند با مصادره کردن قهرمانان ملی برای حزب و گروه سیاسی خود اعتبار بخرند. دقیقاً به همین خاطر است که ساختن فیلم درباره چهرههای ملی بدون اینکه آلوده به اغراض سیاسی شود کار بسیار سختی است. تا به امروز فیلمهای زیادی درباره شهدا و فرماندهان بزرگ دفاع مقدس ساخته شده است اما تعداد اندکی از این فیلمها ماندگار شدهاند. شاید یکی از دلایل مهم عدم ماندگاری فیلمهایی که با محوریت قهرمانان جنگ ساخته شدهاند این باشد که سازندگان این فیلمها نتوانستهاند افق دید خود را چنان گسترده کنند که تمام مردم ایران را در بگیرد. اکثر قهرمانان ملی در وهله اول توانستند چنین کاری انجام دهند که ماندگار شدند.
برای آنها تمام مردم ایران فارغ از گرایشی که دارند مهم بود و همین نگاه بود که باعث شد که نام آنها در تاریخ ایران ماندگار شود که اگر جز این بود امروز همه از شهید صیاد شیرازی به نیکی یاد نمیکردند و او را دوست نداشتند. بدون شک چنین قهرمانی شایسته فیلمی است که بتواند عظمت او را نشان دهد. حال پرسش اصلی این است که آیا «صیاد» ساخته جواد افشار توانسته فیلمی در خور نام قهرمان بزرگی مانند شهید صیاد شیرازی باشد؟
متاسفانه پاسخ سوال بالا منفی است. بزرگترین مشکل فیلم «صیاد» تعدد موضوعاتی است که در فیلم مطرح میشود و بدون نتیجهگیری خاصی رها میشود. علت این موضوع هم به سابقه سریالسازی جواد افشار برمیگردد. ظاهراً افشار برای قوام آوردن یک داستان به مدت زمان زیادی (اندازه یک سریال) احتیاج دارد و نمیتواند تمام ابعاد یک داستان را در مدت زمان کوتاه یک فیلم سینمایی نمایش دهد. در بسیاری از سکانسهای صیاد شاهد این هستیم که تصویر ناگهان کات میخورد به سکانس بعدی که هیچ ارتباط تماتیکی با سکانس ماقبل خود ندارد. دلیل وقوع چنین اتفاقی چیزی نیست جز تمایل کارگردان برای بیان موضوعات متعددی که ظرفیت آنها بسیار بیشتر از یک فیلم سینمایی است.
نتیجه این رویکرد تشتت و پراکندگی داستان است که باعث گیج شدن تماشاگر میشود. از طرف دیگر افشار درک درستی از چگونگی روایت یک داستان حماسی و قهرمانمحور نداشته است. فیلمهای حماسی فیلمهای لانگشات و تصاویر باشکوهند نه کلوزآپ و مدیومشاتهایی که باعث حقیر شدن فیلم میشوند.
متاسفانه «صیاد» ساخته افشار شکوه و عظمت کم دارد و همین کمبود شکوه و عظمت است که باعث میشود «صیاد» فیلم نه یک قهرمان عملگرا که مرد منفعلی تصویر شود که فقط به دنبال انجام وظیفه است. این صیادی نیست که میشناسیم. «صیاد» بسیار باشکوهتر و بزرگتر از «صیاد» منفعل فیلم جواد افشار است. اگر این عظمت و شکوه به چشم مخاطب نمیآید بهخاطر فیلمنامه ضعیفی است که سوژه خود را حرام کرده و نتوانسته تمام ابعاد زندگی او را به تصویر بکشد. تماشای «صیاد» یک حسرت است. حسرت بابت این که چرا باید درباره چنین قهرمان بزرگی چنین فیلم کوچکی ساخته شود.
پرونده ویژهٔ فرهیختگان درباره «صیاد» ساخته جواد افشار را در لینکهای زیر بخوانید:
- صیاد؛ آخرین قربانی پرترهسازی در سینمای ایران
- حیف از سوژههایی که میسوزند!
- گاهی خوابآور، گاهی مهیج
- سینما، تاریخ معاصر و ارگانها
- رگهای آبی؛ چند قدم عقبتر از سینما
