

فرهیختگان: واکنش کشورهای عربی به بازگشت دونالد ترامپ به قدرت عموماً مثبت بوده است. بسیاری از سران کشورهای عربی مانند پادشاه عربستان، امیر قطر و امیر کویت پیروزی او را تبریک گفتند و از روابط استراتژیک خود با آمریکا سخن به میان آوردند اما در این بین روابط عربستان و آمریکا بیش از دیگر کشورهای عربی منطقهای حائز اهمیت و توجه است. در سال 2017 و در دور اول ریاستجمهوری ترامپ، ریاض اولین مقصد سفر خارجی او بود؛ سفری که نشاندهنده اهمیت عربستان بهعنوان یک شریک راهبردی در منطقه برای آمریکا بود و در تمام دوره چهارساله حضور ترامپ در قدرت، روابط دو کشور در حوزه همکاریهای اقتصادی، سیاسی و نظامی رشد قابلتوجهی داشت.
در حال حاضر نیز حضور مجدد ترامپ در دفتر بیضیشکل و پاسخ او به سؤال خبرنگاران درخصوص اولین مقصد سفر خارجی نشان داد در صورتی که ریاض مانند دوره اول ریاستجمهوری وی قصد انجام مبادلات تجاری با واشنگتن را داشته باشد، این کشور همچنان میتواند اولین مقصد سفر خارجی او باشد. همچنین ترامپ پس از اولین گفتوگوی تلفنی با محمد بن سلمان، اعلام کرد: «عربستانسعودی باید حداقل ۶۰۰ میلیارد دلار در آمریکا سرمایهگذاری کند.» این مواضع نشان از آن دارد که روابط دو کشور در دور دوم ریاستجمهوری ترامپ بیش از هر چیز متأثر از روابط و همکاریهای اقتصادی خواهد بود و با توجه به رویکرد اقتصادمحور رئیسجمهور آمریکا، این موضوع بهتنهایی میتواند متغیر تعیینکنندهای در ترسیم روابط در سایر حوزههای همکاری باشد؛ از طرفی برای عربستانسعودی نیز ایالاتمتحده شریک استراتژیک محسوب میشود و از آنجا که سعودیها آشنایی خوبی با ترامپ و رویکرد معاملهمحور او دارند، در گذشته توانستند ترامپ را به شریک حمایتی خود تبدیل کنند، اکنون نیز سعودیها امیدوارند تداوم رویکرد پیشین سبب همکاری مولد در بخشهای مختلف بین دو کشور شود.
ریاض اولین مقصد سفر ترامپ در دور اول ریاستجمهوری و بنسلمان اولین رهبر خارجی بود که ترامپ با وی دیدار کرد. این سفر و دیدار نویدبخش روابط تازهای بین دو کشور بود؛ روابطی که بیش از هر چیز بر منافع اقتصادی استوار بود، بهطوریکه دوماه پس از این دیدار یک قرارداد تسلیحاتی به ارزش بیش از 300 میلیارد دلار بین دو کشور به امضا رسید. سعودیها درصدد بودند در مقابل سرمایهگذاریهای میلیاردی در ایالاتمتحده، همراهی دولت جدید آمریکا را در مسائلی چون کاهش توان نظامی انصارالله یمن و مقابله با آنها، کاهش قدرت منطقهای ایران، حمایت از تغییر قدرت سیاسی سوریه، کاهش قدرت شیعیان در عراق، حمایت از طرح عربستان برای راهاندازی و توسعه برنامه هستهای خود و رسیدن به یک توافق دفاعی–امنیتی کسب کنند. در مقابل ترامپ با درپیش گرفتن رویکرد معاملهای خود ضمن درنظر گرفتن منافع و ملاحظات اقتصادی - امنیتی، اقدام به حمایت از چشمانداز 2030 عربستان، انجام معاملات تسلیحاتی میلیارد دلاری با این کشور و مقابله با قدرت و نفوذ منطقهای ایران کرد. اما شرایطی که اولین دوره ریاستجمهوری ترامپ را شکل میداد با چشمانداز ژئوپلیتیک امروز متفاوت است و تغییرات و حوادث رخ داده طی سالهای اخیر سبب شده از یکسو برخی از این اهداف و اولویتها تغییر یابند و از سوی دیگر تداوم همان رویکرد دور اول ریاستجمهوری دشوار شود.
چالشهای نفتی
دونالد ترامپ در سخنرانی روز پنجشنبه خود در نشست سالانه مجمع جهانی اقتصاد در داووس، ضمن اشاره به کاهش قیمت نفت، از عربستان و اوپک خواست تا قیمت نفت خام را کاهش دهند و حتی تداوم جنگ اوکراین را در ارتباط با بالا بودن قیمت نفت عنوان کرد. این درخواست ترامپ درصورتی مطرح میشود که دولت او از رهگذر کاهش قیمت نفت و افزایش عرضه آن، درصدد افزایش تولید و صادرات آمریکا و مبارزه با تورم است. در این بین باید توجه داشت عربستانسعودی پس از آمریکا بالاترین میزان تولید روزانه نفت در جهان را دارد. این کشور در همسویی با دیگر اعضای سازمان اوپک، تلاش کرده از کاهش قیمت نفت جلوگیری کند؛ چراکه تحقق چشمانداز 2030 عربستان در گرو افزایش قیمت نفت است و هرگونه تغییری در افزایش عرضه و کاهش قیمت، چالشهایی را در تنظیم بودجه این کشور ایجاد خواهد کرد، بنابراین این احتمال وجود دارد که استراتژی ترامپ برای بهبود اقتصاد آمریکا باعث افزایش تولید نفت این کشور شود. موضوعی که میتواند اثرات نامطلوبی بر عربستانسعودی داشته باشد، چالشی در مسیر برنامه توسعه 2030 این کشور باشد و رقابت دو کشور برای تصاحب سهم بازار را تشدید کند. وزیر اقتصاد عربستان در حاشیه اجلاس داووس در پاسخ به خبرنگاران مبنیبر درخواست ترامپ برای کاهش قیمت نفت توسط این کشور اعلام کرد موضع عربستانسعودی و اوپک، حفظ ثبات بازار نفت در بلندمدت است.
مسئله ایران
برخلاف دوره اول ریاستجمهوری ترامپ که پادشاهی سعودی بر مهار و تضعیف ایران توسط آمریکا تأکید داشت و بهطور صریح از مواضع سختگیرانه آمریکا درقبال ایران و اعمال فشار حداکثری از آن حمایت میکرد، اما پس از عادیسازی روابط تهران- ریاض پس از هفتسال، این کشور بر اتخاذ رویکرد محتاطانهتری در مقابل ایران تأکید دارد. نشانههای این تغییر در رویکرد را میتوان در اجلاس سران عربی– اسلامی به میزبانی عربستانسعودی دید که در این اجلاس محمد بنسلمان با محکومیت اسرائیل، از این رژیم خواست به حاکمیت جمهوری اسلامی ایران احترام بگذارد و به حملات خود علیه این کشور پایان دهد، همچنین این کشور تلاش کرد در جریان بالا گرفتن تنشها بین ایران و رژیمصهیونیستی، مانع از همسویی و جانبداری سایر کشورهای عربی با اسرائیل در مقابل ایران شود. این تغییر رویکرد در راستای ثبات منطقهای و بهموازات آن دستیابی به اهداف توسعهای و تحقق چشمانداز 2030 این کشور است، لذا در چنین شرایطی بروز هرگونه بحران بین ایران و آمریکا یا تحریک ترامپ برای مقابله با ایران که میتواند منجر به ناآرامی در منطقه و تشدید تنشها شود، مانعی برای تحقق اهداف توسعهای و رشد اقتصادی این پادشاهی است و درعینحال هرگونه توافق و مذاکرهای بین تهران– واشنگتن در این دوره که بتواند برنامه هستهای ایران را محدود و تنشها را کاهش دهد، در راستای منافع عربستان خواهد بود.
متن کامل گزارش سعیده اسدی، خبرنگار را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.
