


ترامپ این روزها پس از مراسم تحلیف، به سرعت در حال عملیاتی کردن وعدههای انتخاباتی خود است. بامداد جمعه 13 بهمن (31 ژانویه) وی اعلام کرد ظرف یک هفته پیش رو تعرفه 25 درصدی را بر واردات کانادا و مکزیک اعمال خواهد کرد و البته وعده داد نوبت به چین هم خواهد رسید.
ترامپ هدف خود از اعمال این جنگ تجاری علیه دو کشور کانادا و مکزیک را بیتوجهی دو کشور مذکور به ورود مواد مخدر به آمریکا و جلوگیری از ورود مهاجران غیرقانونی بیان کرد. با این حال بررسیها نشان میدهد گرچه این موضوع به عنوان یکی از اهداف اصلی ترامپ برای جنگ تعرفهای است، اما وی بارها نسبت به کسری تراز تجاری ناعادلانه در تجارت آمریکا با این کشورها هشدار داده است.
ترامپ و بازگشت به حمایتگرایی
این بار دونالد ترامپ در دور دوم ریاستجمهوری خود، با ورود به عرصه سیاستهای اقتصادی قصد دارد دست به تحولات اساسی در نظام تجاری ایالات متحده بزند. یکی از اصلیترین برنامههای او در قالب برنامههای 5گانه، اعمال تعرفههای مرزی بر کالاهای وارداتی است. این اقدام نهتنها نشاندهنده تغییر رویکرد ترامپ نسبت به تجارت جهانی بود، بلکه به عنوان یک استراتژی برای حمایت از صنایع داخلی و ایجاد شغلهای جدید نیز مطرح شد.
از مهمترین وعدههای ترامپ در زمان انتخابات نیز اعمال تعرفههایی بین ۱۰ تا ۲۰ درصد بر تمامی شرکای تجاری ایالات متحده و همچنین تعرفه ۶۰ درصدی علیه چین بود. این رویکرد ترامپ به وضوح حاکی از تفاوتهای اساسی او با سیاستهای جمهوریخواهان سنتی دارد. بررسیها نشان میدهد رؤسایجمهور جمهوریخواه تا زمان تأثیر مخرب قانون تعرفه اسموت هاولی، همواره طرفدار حمایت از تجارت بودند. بااین حال از دهه 1930 تا شروع دولت اول ترامپ، جمهوریخواهان چندان به سراغ جنگ تعرفهای به صورت گسترده نرفته و به جای آن، به حمایت از توافقنامههای تجارت آزاد روی آوردند.
قانون تعرفه اسموت هاولی که در سال ۱۹۳۰ توسط رئیسجمهور هربرت هوور امضا شد، بهعنوان یک قانون حمایتگرایانه، تعرفههای ایالات متحده را بر بیش از ۲۰ هزار کالای وارداتی افزایش داد. این اقدام نه تنها باعث واکنشهای تلافیجویانه از سوی کشورهای دیگر شد، بلکه بهطور مستقیم بر اقتصاد ایالات متحده تأثیر گذاشت.
گفته میشود که این قانون دلیل اصلی کاهش ۶۷ درصدی صادرات و واردات آمریکا در طول رکود بزرگ بود. اقتصاددانان و مورخان اقتصادی بر این باورند که تصویب تعرفه اسموت هاولی تأثیرات رکود بزرگ را تشدید کرد و به عمق بحران اقتصادی افزود.
شوک تعرفهای ترامپ بر کانادا
شوک اولیه اعلام افزایش تعرفه بر واردات کانادا در همان ساعات ابتدایی اتفاق افتاد و پس از مصاحبه ترامپ، نرخ برابری دلار کانادا در مقابل دلار آمریکا حدوداً بین 0.5 تا 0.6 درصد کاهش پیدا کرد. با وجود آنکه ترامپ در زمان اعلام رسمی این خبر هدف خود را صرفاً جلوگیری از ورود مهاجران غیرقانونی و ممنوعیت قاچاق مواد مخدر ذکر کرده اما به نظر میرسد از اصلیترین اهدافی که ترامپ از اعمال تعرفه 10 تا 30 درصدی داشته، مربوط به تراز تجاری این کشورهاست.
تراز تجاری، اختلاف بین صادرات و واردات هر کشور است. (در نمودار نیز خط قرمز رنگ به تراز تجاری مربوط است). بررسیهای «فرهیختگان» از وضعیت تجارت آمریکا با کانادا نشان میدهد از سال 2000 تا 2024 آمریکا همواره حجم تجارت دو کشور در سال 2024 حدود 700 میلیارد دلار بوده که 377 میلیارد دلار مربوط به واردات آمریکا از کانادا و 322 میلیارد نیز صادرات آمریکا به کاناداست.
براساس آمارهای مرکز ملی آمار آمریکا، بین سالهای 2000 تا 2024 این کشور همواره دارای تراز تجاری منفی در تجارت با کانادا بوده و طی این مدت، حجم کسری تراز تجاری آمریکا در قبال کانادا به طور میانگین حولوحوش 30 تا 50 میلیارد دلار بوده و در سال 2024 به 55 میلیارد دلار رسیده است. البته این مقدار در دوره اول ترامپ به جزء سالهای کرونایی، در سالهای 2016 تا 2019 به 16 تا 25 میلیارد دلار کاهش یافته است.
طوفان افزایش تعرفه به مکزیک رسید
با اعمال تعرفه 25 درصدی بر مکزیک احتمالاً فصل جدیدی از روابط تجاری بین آمریکا و مکزیک رقم خواهد خورد. مکزیک یکی از بزرگترین شرکای تجاری آمریکاست. طبق دادههای مرکز آمار ایالات متحده، این کشور در سال 2024 حدود 467 میلیارد واردات از مکزیک داشته و در قبال آن، 309 میلیارد دلار نیز به این کشور صادرات داشته است.
به عبارتی، حجم تجارت دو کشور در سال گذشته 776 میلیارد دلار بوده است. چند ساعت پس از اعلام خبر جنگ تجاری ترامپ، مکزیک با شوک سقوط تقریبی 1.2 درصدی ارزش پزو (واحد پول مکزیک) در مقابل دلار آمریکا مواجه شد.
بر اساس بررسی وضعیت تجارت آمریکا با مکزیک از سال 2000 تا 2024، همواره آمریکا در این دو دهه دارای کسری تراز تجاری بوده و میزان کسری از 24 میلیارد دلار در سال 2000 به 157 میلیارد دلار در سال 2024 رسیده است. همچنین نکته قابل تامل اینکه، بیشترین افزایش این ناترازی مربوط به سالهای پس از 2016 است، بهطوریکه کسری تجاری آمریکا از 63 میلیارد دلار سال 2016 به 157 میلیارد دلار در سال گذشته رسیده است.
چالشهای آمریکا
البته این اقدام آمریکا علیه کشورهای با تراز تجاری منفی قطعا اثرات متقابل میتواند داشته باشد؛ در وهله اول کاهش واردات از کشورهای با تراز تجاری منفی سپس میتوان آن را دریچهی برای ایجاد درآمد ارزی برای دولت آمریکا دانست؛ درنهایت میتوان گفت در پس اقداماتی برای ممنوعیت مهاجران و قاچاق مواد مخدر اثرات تجاری برای آمریکاییها وجود دارد.
گفتنی است کشورهای همسایه آمریکا، شامل کانادا و مکزیک، نقشهای حیاتی در تأمین غذاهای تازه، خودرو، بنزین و ملزومات صنعتی دارند. این کشورها بزرگترین شرکای تجاری ایالات متحده هستند. بدیهی است این اقدام آمریکا، اثر متقابل نیز دارد و بر اقتصاد ایالات متحده اثر میگذارد.
یکی از بخشهای مهمی که تحتتأثیر این تعرفههاست، نرخ تورم و GDP ایالات متحده است؛ بنابر پیشبینیها تورم تا دو درصد افزایش و نرخ تولید ناخالص داخلی نیز کاهش مییابد.
بخش بعدی صنعت مواد غذایی است که طبق گزارش انجمن صنعت غذا، هزینه مواد غذایی ۲۵ درصد بیشتر از سطح پیش از کرونا است و بهنظر نمیرسد که این روند کاهش یابد. کانادا و مکزیک از بزرگترین تأمینکنندگان مواد غذایی ایالات متحده هستند. مکزیک بهعنوان بزرگترین تأمینکننده میوه و سبزیجات که تامینکننده ۹۲ درصد از واردات کشاورزی آمریکاست. اعمال تعرفه ۲۵درصدی بر مکزیک میتواند منجر به افزایش قیمتها در بازار غذا شود، همچنین کانادا نیز بهعنوان یک شریک تجاری بزرگ برای ایالات متحده در زمینه واردات مواد غذایی بوده و ممکن است تحت تأثیر این تعرفهها، محصولات وارداتی مانند آبپرتقال و دیگر کالاهای کشاورزی با افزایش قیمت مواجه شوند.
گزارش کامل فاطمه سادات مرتضوی، خبرنگار را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.
