حجت میان‌آبادی، پژوهشگر دیپلماسی آب در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
میان‌آبادی با اشاره به ارزنده و سازنده بودن آخرین اظهارات امیرخان متقی درباره هیرمند گفت: اظهارنظر امیرخان متقی بسیار مهم است که مناسبات هیدروژیکی دو کشور از مسائل سیاسی و در سطحی پایین‌تر، مسائل حقوقی، به مسائل انسانی و سپس به مباحث مبتنی بر شریعت، ایدئولوژی شریعت و باورهای مذهبی مشترک مبتنی بر اسلام گره بخورد.
  • ۱۴۰۳-۱۱-۱۳ - ۰۹:۴۴
  • 10
حجت میان‌آبادی، پژوهشگر دیپلماسی آب در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
باید بین خودمان و طالبان مسئله مشترک ایجاد کنیم
باید بین خودمان و طالبان مسئله مشترک ایجاد کنیم
علی ملکیخبرنگار

«مردم سیستان‌وبلوچستان هم برادران ما هستند و ما بین مردم هیرمند و نیمروز با این مردم فرقی نمی‌گذاریم.» این اولین موضع «مولوی امیرخان‌متقی» وزیر خارجه حکومت سرپرستی افغانستان درباره حقابه هیرمند پس از سفر عباس عراقچی به این کشور بود. متقی در این نشست با اشاره به درگیری افغانستان با خشکسالی گفت که حتی اگر توافق و معاهده‌ای هم در کار نبود ما براساس «اسلامیت و انسانیت» این را وظیفه خود می‌دانستیم که به مردم سیستان‌وبلوچستان آب برسانیم. این دیدگاه بسیار ارزشمند است و با مشارکت دو طرف می‌تواند نقطه پایانی بر اختلافات دو کشور باشد.

وقتی کشوری در بالادست رودخانه قرار دارد، تصمیماتش تنها به مرزهای خودش محدود نمی‌شود و مستقیما بر حیات کشور پایین‌دست اثر می‌گذارد. «پایبندی به اصول اسلامی و انسانی» به‌جای معاهداتی که در بسیاری از نقاط جهان بارها زیر پا گذاشته شده‌اند بسیار ارزشمند است. با این‌حال اما این نگرانی وجود دارد که این گفته‌ها صرفا در همان محافل رسمی رد و بدل شوند و در عرصه عمل درخت امید مردم رنج‌کشیده نقاط پایین‌دست، روزبه‌روز خشک‌تر و خشک‌تر شود. حجت میان‌آبادی، پژوهشگر دیپلماسی آب و عضو هیئت‌علمی دانشگاه تربیت مدرس معتقد است تعریف مسئله مشترک می‌تواند نقاط آسیب‌دیده دو کشور را از قحطی نجات دهد. در ادامه متن‌ کامل گفت‌وگوی وی با «فرهیختگان» را از نظر می‌گذرانید.

نظر امیرخان متقی امیدوارکننده است
میان‌آبادی با اشاره به ارزنده و سازنده بودن آخرین اظهارات امیرخان متقی درباره هیرمند گفت: «اظهارنظر امیرخان متقی بسیار مهم است که مناسبات هیدروژیکی دو کشور از مسائل سیاسی و در سطحی پایین‌تر، مسائل حقوقی، به مسائل انسانی و سپس به مباحث مبتنی بر شریعت، ایدئولوژی شریعت و باورهای مذهبی مشترک مبتنی بر اسلام گره بخورد. این رویکرد بسیار ارزنده و سازنده است. اینکه یک حکومت یا یک سیستم، تأمین امنیت آب کشور پایین‌دست را نه صرفا مبتنی بر معاهدات، بلکه حتی بر پایه مسائل انسانی تضمین کند، نکته‌ای بسیار ارزشمند است. در مناقشات آبی میان کشورهای اتحادیه اروپا نیز گاه اختلافات آبی منجر به تلفات جانی می‌شود و همکاری‌های آبی آن‌ها لزوما بر این اصولی که میان ما مطرح است، استوار نیست. بنابراین، این اظهارنظر بسیار سازنده و امیدوارکننده به نظر می‌رسد.»
اما در داخل ایران یک نگرانی وجود دارد؛ آیا این اصول، یعنی پایبندی به معاهده، تأمین آب برای انسان‌های پایین‌دست و حفظ محیط‌زیست، در عمل و به‌طور واقعی رعایت خواهد شد؟ از این مرحله به بعد است که اختلافات آغاز می‌شود.

ایران حتی در زمان کم‌آبی آب «زرنج» افغانستان را تأمین می‌کرد
هرکدام از افراد، گروه‌ها و نهادها باید نقشی تعریف‌شده در رفع این اختلافات داشته باشند. این پژوهشگر مسائل دیپلماسی آب درباره نقش «هیدروپولیتیسین‌ها» در قبال این مسائل توضیح داد: «ما وظیفه داریم آنچه را که به‌عنوان مبنا و پایه همکاری آبی مطرح شده، یعنی همکاری مبتنی بر مبانی انسانی و اسلامی، به‌درستی بررسی کنیم. اگر این فوندانسیون محکم و واقعی باشد، می‌تواند حتی بهتر از بسیاری از معاهدات عمل کند و برای کشورهای حوزه آبی مفیدتر باشد. اما نگرانی اینجاست که علی‌رغم این نگاه مشترک میان مسئولان دو کشور همچنان موانعی در مسیر همکاری نهایی آبی وجود دارد. از یک‌سو، مقامات دو کشور بر مسائل انسانی و اسلامی تأکید دارند و هر دو، مردم دو سوی مرز را از خود می‌دانند. ایران می‌گوید «زرنج» افغانستان همان زابل ایران است و علی‌رغم کم‌آبی زابل، سال‌ها آب آشامیدنی زرنج را تأمین کرده است. از سوی دیگر مقامات افغانستان نیز تأکید دارند که سیستان ایران با زابل و زرنج تفاوتی ندارد و هر دو، انسان‌هایی هستند که نیاز به آب دارند. این نگاه بسیار ارزشمند است. پس مشکل کجاست؟»

مهم‌ترین مسئله «طرح درست مسائل» است
میان‌آبادی با اشاره به اهمیت «طرح درست مسائل» در حل اختلافات گفت: «چرا علی‌رغم این فوندانسیون قوی و بستر مناسب، این باور و نگاه عمیق منجر به همکاری نهایی آبی نمی‌شود؟ در اینجا باید به سمت ایجاد «شبکه مسائل» حرکت کرد. پژوهشگران، متخصصان، سیاست‌گذاران و مسئولان هر دو کشور باید مسائل خود را مطرح کنند و به یک درک مشترک از چالش‌های موجود برسند. سؤالات اساسی که باید مطرح شوند عبارتند از اینکه آیا در افغانستان واقعاً تغییر اقلیم رخ داده است؟ میزان کاهش منابع آبی ناشی از تغییر اقلیم در این کشور چقدر است؟ مطالعات اخیر، که در مجله Scientific Nature  منتشر کرده‌ایم، نشان می‌دهد که عدم تأمین آب در پایین‌دست ایران بیش از آنکه ناشی از تغییر اقلیم باشد به‌شدت تحت‌تأثیر تصمیمات سیاسی در کشور بالادست هیرمند بوده است. بنابراین این موضوع به اراده سیاسی نیاز دارد. با توجه به خشکسالی‌های اخیر که در همه کشورها رخ داده، آیا میزان سطح زیر کشت و گسترش کشاورزی در افغانستان نیز کاهش یافته است یا برعکس، افزایش داشته است؟»

سد کمال‌خان حتی مردم افغانستان را هم محروم می‌کند
پس از مشخص‌شدن نقش هر یک از عوامل نوبت به ابزارهای مواجهه با این مسئله می‌رسد. میان‌آبادی در این باره گفت: «آیا نمی‌توان آب را به گونه‌ای مدیریت کرد که از هدررفت آن جلوگیری شود؟ آیا نمی‌توان سازه‌ سد کمال‌خان را اصلاح کرد تا آب به شوره‌زارهای گوده‌زره نرود، تبخیر نشود و در عوض، برای تأمین آب مردم زرنج و زابل مورد استفاده قرار گیرد؟ چون آبی که از کمال‌خان منحرف و وارد شوره‌زار گوده‌زره می‌شود، نه‌تنها مردم ایران، بلکه مردم زرنج افغانستان را نیز محروم می‌کند. آیا امکان اصلاح این سازه وجود ندارد؟ آیا هیچ راهکار فنی دیگری برای حل این مشکل در دسترس نیست؟ آیا هیچ سازوکار علمی‌ای برای مواجهه با این مسئله وجود ندارد؟
وی افزود: اینجاست که من بر یک موضوع بجد تأکید می‌کنم: «تعریف مسئله‌ واحد و مشترک» این موضوع نیاز امروز همکاری‌های آبی ایران و افغانستان است. بنابراین تعریف مسئله‌ مشترک باید گام بعدی باشد، آن هم بر مبنای این بستر همسان. اکنون که بستر مشترک انسانی و اسلامی بین مسئولان دو کشور به‌درستی مورد تأیید قرار گرفته است، باید سراغ تعریف مسئله‌ مشترک برویم. آیا واقعاً مشکل اصلی، تبخیر و نفوذ آب است؟ اگر نیست، چه عوامل دیگری در این مسئله نقش دارند؟ حتی اگر این عوامل فقط ۲ درصد یا ۲۰ درصد تأثیر داشته باشند، عوامل چیستند؟ علم چگونه می‌تواند به این پرسش‌ها پاسخ دهد؟ اما به یک شرط: سیاستمداران دو کشور همچنان باور داشته باشند که مردم زرنج و زابل یکی هستند. سیستان ایران و سیستان افغانستان یک هویت دارند.»

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱
م ش ش
1403/11/13 - 11:59

اشرف غنی خیلی وقته که رفته