هایپرمارکت اسباب‌بازی در خیابان حجاب
اسباب‌بازی‌فروشی‌ها این روزها تبدیل به تونل وحشتی برای والدین شده‌اند؛ جایی که قیمت‌های بالا و وضعیت اقتصادی دشوار، خرید برای کودکان را به دغدغه‌ای بزرگ تبدیل کرده است.
  • ۱۴۰۳-۱۱-۰۹ - ۱۰:۴۴
  • 00
هایپرمارکت اسباب‌بازی در خیابان حجاب
گزارش «فرهیختگان» از گشت و گذار در نمایشگاه اسباب‌بازی
گزارش «فرهیختگان» از گشت و گذار در نمایشگاه اسباب‌بازی
محمدحسین سلطانیخبرنگار

تونل وحشت والدین کجاست؟ با وضعیت فعلی قیمت‌ها می‌شود گفت تمام فروشگاه‌هایی که خط و ربطی به ملزومات داشتن فرزند دارند تونل وحشت پدر و مادرهاست، اما در میان این تونل‌های وحشت، اسباب‌بازی‌فروشی‌ها در یک سطح دیگر تونل وحشت جیب والدین هستند. فرقی نمی‌کند که عروسک‌ها چینی باشند یا ایرانی، چهره خندان و مظلوم عروسک‌ها از هر تونل وحشتی پدر و مادرها را بیشتر می‌ترساند.
البته ایرانی‌ها با ملاطفت بیشتری با پدر و مادرها برخورد می‌کنند و همین باعث شده در روندی تدریجی جایشان را در سبد خانواده‌ها باز کنند. روندی که دو عامل باعث آن شده است؛ اول تناسب بودجه مردم با اسباب‌بازی‌های ایرانی و دوم نمایشگاه‌های اسباب بازی‌ که در سال‌های اخیر برگزار شده.
یکی از همین نمایشگاه‌ها در حوالی خیابان حجاب در حال برگزاری است. مسئولان برگزاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نام این نمایشگاه را نهمین جشنواره ملی اسباب‌بازی گذاشته‌اند، جشنواره‌ای که چند سال اخیر جایش را میان تولیدکنندگان اسباب‌بازی پیدا کرده است؛ اما میان مردم چطور؟

نمایشگاه یا فروشگاه؟
حوالی ساعت سه بعدازظهر، به در ورودی محل برگزاری نمایشگاه رسیدم. چرخ فروش ذرت مکزیکی، پیرزن دست‌فروش و مرد میان‌سال بادکنک‌فروش، نشان می‌دادند که بازار نمایشگاه چندان هم کساد نیست. وارد سالن نمایشگاه شدیم. اولین احساسی که از نمایشگاه می‌شد گرفت یک هایپرمارکت بود. اگر غرفه‌های اطراف سالن را در نظر نگیریم، نمایشگاه ملی اسباب‌بازی چیزی فراتر از یک فروشگاه نسبتاً بزرگ نبود.
فروشگاهی که در قفسه‌هایش به‌جای لوازم خوراکی حجم عظیمی از اسباب‌بازی ریخته شده بود. تنها نقطه مثبت سالن در نگاه اول حضور یک ربات بود که بچه‌ها با بالارفتن از روی کول آن، حال‌وهوای نمایشگاه را تا حدودی عوض کرده بودند. اگر بخواهیم غرفه‌های دور ردیف قفسه‌ها را هم حساب کنیم، باز هم نمایشگاه نهم سروشکل منسجمی پیدا نمی‌کند. با تمام این تفاصیل استقبال برای یک روز غیرتعطیل خوب است.
برای‌آنکه بفهمم ماجرا در روزهای دیگر هم همین‌طور است یا نه سراغ خریداران را از یکی از فروشنده‌ها می‌گیرم. فروشنده‌ای که توضیحات زیر بسته‌بندی اسباب‌بازی‌هایش به عربی ترجمه شده، گویا شیوخ خلیج‌فارس‌نشین هم اسباب‌بازی ایرانی استفاده می‌کنند!
فروشنده که به‌زور سنش به 30 می‌رسد با چشمانی مشتاق به میکروفن نگاه می‌کند و با این جمله کلیشه‌ای مصاحبه را آغاز می‌کند: «فقط سؤال سخت نپرس.» فروشنده 30‌ساله‌مان ادامه می‌دهد: «برگزاری به لطف خدا خوب بود. نتیجه مطلوب حاصل شد، سال گذشته هم در نمایشگاه فعالیت داشتیم. فرقمان در سال جدید در کارهای نویی است که آورده‌ایم؛ یعنی عروسک‌های مفصل‌دار. ما نزدیک به ۱۰۰ مدل جدید عروسک مفصل‌دار طراحی کرده‌ایم و مجموعه داستانی آن‌ها هم منتشر شده که در کنار هر عروسک به فروش می‌رسد.»

حاشیه سودها کم و کم و کمتر می‌شود
از دیگر نکات مثبت نمایشگاه اسباب‌بازی حضور تماماً ایرانی تولیدکنندگان است، البته بخش مهمی از اسباب‌بازی‌های تولیدشده، به دلیل محصول پتروشیمی بودن مواد اولیه کاملاً داخلی ندارند. کالاهای خارجی بسیار کمند و به نظر در کل این جشنواره همه تولیدکنندگان داخلی حضور داشتند. تولیدکنندگانی که پرسش مهم درباره آن سودی است که نصیبشان می‌شود.
با نگاهی به قیمت ثبت‌شده روی اسباب‌بازی‌ها رنج قیمتی از چندده‌هزار تومان آغاز می‌شود تا حدود دو میلیون تومان برای اسباب‌بازی‌های بزرگ. بااین‌حال قیمت‌ها با فروشگاه‌های بیرون از نمایشگاه تفاوتی چشمگیر دارد. این تفاوت چشمگیر نشان می‌دهد که حاشیه سودها به طرز چشمگیری تغییر کرده و کم شده. با مونا عمادی مدیر اجرایی نمایشگاه صحبت کردم، مدیری که چندین دوره می‌شود مسئولیت برگزاری نمایشگاه اسباب‌بازی بر عهده او افتاده است: «به علتِ ارتباطی که با تولیدکنندگان داریم، درخواست کردیم باتوجه‌به اینکه هم بحرانِ شرایط اقتصادی هم فروش برای تولیدکنندگان وجود دارد، اگر امکان دارد -چون نمایشگاه، جشنواره ملی و مردمی است- افزایش قیمت زیادی را برای ما نگذارند تا ما بتوانیم در نمایشگاه کالاها را ارائه بدیم.
می‌شود گفت ۸۰ درصد تولیدکننده‌ها همکاری کردند و قیمت‌ها را در محدوده‌ای قرار دادند که مطلوب بود و این قیمت‌ها را خودشان پیشنهاد دادند، ما هم همان را برای مشتریان گذاشتیم.»
البته صحبت‌های عمادی را باید در کنار صحبت‌های غرفه‌داران قرار داد تا وضعیت تولیدکنندگان در نمایشگاه شفاف شود. اکثریت تولیدکنندگان با آنکه از فروششان در نمایشگاه رضایت داشتند؛ اما وضعیت صنعتشان را در شرایط مطلوبی نمی‌دیدند. یکی از این افراد تولیدکننده عروسک کاموایی بود، تولیدکننده‌ای که به نظر می‌رسید چندان سن‌و‌سال‌دار نباشد؛ اما شقیقه‌هایش تمام سفید شده بود.
تولیدکننده عروسک کاموایی می‌گوید: «متأسفانه باوجود افزایش قیمت مواد اولیه، مجبوریم به‌عنوان تولیدکننده، چرخه تولید را حفظ کنیم. برای تشویق مردم به خرید، سود را کاهش داده‌ایم تا قیمت نهایی مناسب‌تر باشد. درواقع، حتی اگر از ابتدا سود مناسبی برای خود در نظر بگیریم، به دلیل ضرورت تخفیف به فروشندگان یا مصرف‌کنندگان نهایی (برای جذب خرید عمده یا خرده)، درنهایت حاشیه سود به‌شدت کاهش می‌یابد.»
تولیدکننده عروسک کاموایی که می‌بیند با او همراه هستم و صحبت‌هایش را می‌فهمم، جملاتش را این‌طور ادامه می‌دهد: «مسئله اینجاست که وقتی در مرحله بعدی تولید، قیمت مواد اولیه ناگهان افزایش می‌یابد، عملاً سودی باقی نمی‌ماند. این چرخه تنها برای بقا ادامه می‌یابد، نه برای سودآوری.
مثلاً عروسک‌هایی که قبلاً با قیمت ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان عرضه می‌شدند، اکنون به دلیل افزایش هزینه‌ها نمی‌توانند با همان قیمت به فروش برسند. از طرفی، رقابت با محصولات خارجی که با قیمت پایین‌تر وارد بازار می‌شوند، وضعیت را پیچیده‌تر می‌کند. مصرف‌کننده ترجیح می‌دهد عروسک ارزان‌تر خارجی بخرد، درحالی‌که تولید داخلی نیازمند زحمت و هزینه بیشتری است (اغلب این محصولات حتی بدون حمایت دولتی و در کارگاه‌های کوچک تولید می‌شوند)».
به عروسک کاموایی ساز می‌گویم: «به نظرم فضای نمایشگاه بیشتر شبیه یک فروشگاه بزرگ بود تا یک نمایشگاه حرفه‌ای.»
او هم ادامه می‌دهد: «البته حمایت از تولیدکننده در همین نمایشگاه هم تا حدی اتفاق افتاده؛ مثلاً محصولات در معرض دید قرار گرفتند و تبلیغات شد، اما تأثیر نهایی محدود بود. اگر کسی چیزی نخرد، صرفاً با دیدن محصولات، ممکن است ورشکستگی در آینده به سراغ برند ما بیاید. من سال اولی است که در این نمایشگاه شرکت می‌کنم، جو آن همواره متمرکز بر فروش مستقیم بوده است تا واسطه‌ها حذف شوند.»
حرف‌های عروسک‌ساز برایم قابل‌درک است؛ ولی اگرچه افزایش حجم فروش برای تولیدکننده مفید است، اما ذات یک نمایشگاه باید فراتر از «فروش فوری» باشد و به معرفی، شبکه‌سازی و برندینگ کمک کند. اتفاقی که در نمایشگاه اسباب‌بازی چندان خبری از آن نیست. وقتی به غرفه‌ها نگاه می‌اندازیم به‌جای آنکه پروژه‌ای برای فروش و معرفی آثارشان داشته باشند، منتظر هستند محصولاتشان از میان قفسه‌ها انتخاب شود. کوچکی غرفه‌ها(اکثر غرفه‌ها 6 متر و حتی کمتر بودند» و نیروی محدود در آن‌ها شاید دلیل دیگری است که باعث می‌شود نمایشگاه اسباب‌بازی را نتوان یک رویداد بالغ ارزیابی کرد.
با آنکه وضعیت مالی نمایشگاه از سمت عروسک کاموایی ساز ما مناسب ارزیابی نمی‌شد؛ اما یکی از تولیدکنندگان هم مانند تولیدکننده عروسک مفصل‌دار از حاشیه سود خوب در برخی از محصولاتشان می‌گفت: «درمورد قیمت‌ها، بالاترین سود ثبت‌شده برای یک کالا ۸۸ درصد بود. قیمت‌ها بسیار مناسب تعیین شده و از نظر افزایشی، چشم‌انداز خاصی نداشتیم.
اما مزیت آن این است که نقدینگی تا حدی بازمی‌گردد. به نسبت نمایشگاه‌های قبلی، بد نیست. البته دو نکته وجود دارد: اولاً تبلیغات و اطلاع‌رسانی خوبی انجام شد و استقبال مناسبی داشتیم. ثانیاً باتوجه ‌به افزایش قیمت مواد اولیه، توان خرید مردم کاهش ‌یافته و این موضوع تا حدی بر استقبال عمومی تأثیر گذاشت. ما ترجیح می‌دهیم محصولات را با قیمت بالاتری عرضه کنیم، اما تقاضای مردم و مسئولان جشنواره این اجازه را به ما نمی‌دهد. در کل، اینجا بیشتر شبیه یک هایپرمارکت اسباب‌بازی است که همه برای فروش آمده‌اند. سبک نو و جالبی بود، اما حالت کلی به‌گونه‌ای است که گویی نهایتاً تبدیل به یک فروشگاه بزرگ شده است.»

گزارش کامل محمدحسین سلطانی، خبرنگار  را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰