

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، بیستم فروردین سال جاری بود که با اعلام دولت، نرخ دلار برای تمام فعالان اقتصادی، مسافران، دانشجویان و... به صورت تکنرخی و به قیمت 4200 تومانی عرضه شد. ارز تکنرخی در حالی از سوی دولت عرضه شد که همزمان در بازار ثانویه به قیمت 7500 تا 8000 تومان خرید و فروش میشد. بهعبارت دیگر تفاوت بین ارز دولتی و بازار ثانویه حدود 3800 تومان بود که این میزان به گواهی آمارهای ثبت سفارش، موجب ترغیب افراد برای دریافت ارز و عرضه آن در بازار غیررسمی شده است. حال فعالان اقتصادی و کارشناسان معتقدند دولت نباید در شرایط محدودیت ارزی کشور، ارز دولتی را به همه کالاهای وارداتی اختصاص دهد که خود هم رانتهای عظیمی را شکل میدهد و هم موجب هدررفت ارز محدود کشور میشود. همچنین گفته میشود در شرایطی که دولت با محدودیت ارزی مواجه است، این امکان وجود دارد که برخیها با سندسازی و جعل فاکتور خرید، اقدام به خارج کردن ارز کنند که نمونه آن خروج حدود 30 میلیارد دلار ارز در روزهای پایانی سال 96 است. «فرهیختگان» در گفتوگو با منصور نجفیشوشتری، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی رشت به تحلیل و بررسی پیامدهای این تصمیم دولت پرداخته است که متن کامل آن در ادامه میآید.
در بازار ثانویه تولیدکنندگان و صادرکنندگان به رقم هشتهزار تومان رسیدهاند. نظر شما درباره بازار ثانویه و رقم هشتهزار تومان چیست؟
اصولا این روشها غلط است، یا باید اجازه دهند بازار بدون کنترل شکل گیرد یا اگر میخواهند کنترلشده باشد، باید شفاف شود که ارز برای چه گرفته میشود. از ابتدای سال جاری مقدار بسیاری ارز بهصورت بیهوده خرج واردات شده است که کشور توان این خرجها را ندارد. اگر این روند ادامه داشته باشد قطعا برای تامین مایحتاج و کالاهای اساسی میمانیم.
بحثی وجود دارد که دولت در کالاهای اساسی همان ارز 4200 تومان را بدهد و برای سایر کالاها در بازار ثانویه براساس عرضه و تقاضا باشد. نظر شما دراینباره چیست؟
اگر دولت کاری به ارز نداشته باشد و دخل و تصرفی نکند، از نظر منطق اقتصادی صحیح است. اگر دخالت کند، بازار خراب میشود. پیشنهاد فولاد مبارکه این است که جنس بگیرد و فکر میکنند هرچه بگویند قبول میکنند، اینچنین نیست. چرخه اقتصادی متوقف شده است. هر کاری کنند دیگر نمیتوان تولید خود را داشت. سیم جوشکاری به من نرسد کاری نمیتوانم انجام دهم. من تولیدکننده اگزوز اتومبیل هستم، باید قطعات را به هم جوش بزنم و نمیتوانم انجام دهم. اگر مواد اولیه هم داشته باشم چه فایدهای دارد؟
با ارز 4200 تومانی تا الان مشکل داشتید؟
بنده مخالف این عملکرد هستم و وارد این جرگه نشدم، چون همه بوی فساد میدهد. برای مثال اگر شرایطی وجود دارد که میتوان برای خرید یک کالایی با قیمت 10 هزار دلار، 20 هزار دلار فاکتور تهیه و دلار 4200 تومانی دریافت کرد.
شما با چه روشی مواد اولیه را تهیه میکنید؟
از داخل تهیه میکنیم.
الان کسانی که نیاز به واردات از خارج داشته باشند، چه میکنند؟
اینکه با ارز 4200 تومانی کالاهای دیگر وارد میشود یعنی فساد وجود دارد. اینکه میگوییم واردات برای صنایع داریم باید صنایع تایید کنند که این برای من تولیدکننده است یا برای بازار. درست است که براساس کارت بازرگانی میتوانیم واردات و صادرات داشته باشیم، ولی باید ضوابطی باشد که هر فرد در رشته کار خود واردات انجام دهد. برای مثال الان اعلام میشود یک سازمانی خوراک دام وارد کرده و این اشتباه است. من که 45 سال است در صنعت کار میکنم، چه زمان قبل از انقلاب که مدیر بودم و چه الان، هرکجا بوی فساد باشد وارد نمیشوم.
تیم اقتصادی دولت تصمیمات خود را تغییر میدهد. علت این تغییرات چیست؟
این ناشی از عدم تخصص و تجربه است. وزیر صنایع یا وزیر اقتصاد هم باید در زمینه اقتصاد تخصص داشته باشند و هم تجربه و هم مدیری در رده کلان بر آنها نظارت داشته باشد، در غیر این صورت نمیتوانند موفق باشند. اینها باید حل شود و رئیسجمهور مسئول است و باید این مشکلات را حل کند.
افرادی مانند نیلی میگویند آقای نهاوندیان در اتاق بازرگانی بود و از مشکلات خبر دارد.
آقای نهاوندیان اینکاره نبود. من در اتاق ایران هم بودم ایشان با یک کارت بازرگانی وارد و رئیس اتاق شد. این تخصصی نیست. دو کتاب خواندهاند و فکر میکنند مسائل اقتصادی کشور را میتوانند حل کنند. باید متخصصان واقعی وارد شوند تا مشکلات بهدرستی حل شود. آقای نیلی خیلی وقت پیش اذعان داشت مملکت به بنبست رسیده است و کاری نمیتوانند انجام دهند.
الان استعفا دادهاند؟
کاری نمیتوانند انجام دهند. وقتی از نظر اقتصادی نمیتوانند کاری کنند راهکاری ندارند. اگر راهکار داشته باشد مدیران باید حمایت کنند تا راهکارها اجرایی شود.
چند هفته پیش آقای پورابراهیمی بحثی را مطرح کرد که در سال گذشته حدود 30 میلیارد دلار فرار سرمایه از کشور وجود داشته است. برخی از کارشناسان اذعان دارند این فرار سرمایه از دو طریق است، یکی اینکه کالا صادر میشود ولی ارز آن وارد کشور نمیشود. دیگر اینکه کالاهایی ثبت سفارش میشود و ارز تعلق میگیرد ولی کالایی وارد نمیشود. این را قبول دارید؟
اگر گشایش اقتصادی باشد، قطعا منجر به واردات کالا میشود و ارزی که تعلق میگیرد، دقیقا صرف واردات میشود؛ اما اگر اقتصاد رونق نداشته باشد، برخی با شیوههایی همچون دوفاکتوری کردن کالا ارز را میگیرند و مقدار مازاد در حساب فرد باقی میماند و این همان فرار سرمایه است. فرار سرمایهای که از چارچوب قانونی با نرخ پایین اتفاق افتاده است.
در حال حاضر کمی امنیت اجتماعی متزلزل شده و بهدنبال این، هر کسی دنبال خارج کردن ارز بوده و این اشتباه است. ما همه ایرانی هستیم و باید برای وطن خود با تعصب کار کنیم. هیچ سرمایهای هم نداریم و فقط سرمایه معنوی داریم.
تغییر تیم اقتصادی دولت را مفید میدانید؟
بهنظرم رئیس بانک مرکزی را باید زودتر از اینها برمیداشتند. خود آنها چون در بانکهای دیگر سهامدار هستند، ناخودآگاه تصمیماتی میگیرند که جیب خود را پر کنند. باید او عوض شود و نباید تعلل کنند. کسی مانند مظاهری خیلی خوب میتوانست کنترل کند. تمام بانکها را چزانده بود که بدون ضابطه بانک مرکزی کاری نکنند. الان به سیف توجهی نمیکنند. حرف رئیسجمهور اگر از نظر منطق علم اقتصاد غلط بود، ایشان گوش نمیداد اما الان اینطور نیست.
