


نتانیاهو با آتشبس در غزه حکومت حماس را تثبیت و نخستوزیری خود را لرزان کرد. حاکم دو دهه اخیر تلآویو اما قرار بود قضیهای برعکس بیافریند. نتانیاهو قرار بود حماس را نابود کند یا دستکم اگر تضعیفش میکند، آن را از حکومت غزه برکنار کند، اما نه تنها موفق به این کار نشد، بلکه در میز مذاکره امتیازاتی به این گروه داد که باید به قدرتمندان میداد. انعقاد آتشبس، خروج از غزه، بازگشت آوارگان به شمال این منطقه و مبادله نامتوازن اسرا شروطی بودند که تلآویو ناچار از پذیرش آنها شد.
در این گزارش به وضعیت موسوم به «روز پس از جنگ» پرداخته شده است؛ وضعیتی که نشان میدهد موقعیت مقاومت و حماس چه تغییری کردهاند.
نوع بازسازی
بازسازی غزه موضوع مهمی است که حکومت آینده غزه و نیروی مسلط بر این منطقه را میتوان از خلال بررسی آن دریافت.
1.آیا بازسازی امکانپذیر است؟ نمونههای تاریخی آن کداماند؟
شهرهای زیادی در جنگها ویران شده و بدون آنکه جمعیت آن آواره شود، به مرور و در سختترین شرایط بازسازی شدهاند. توکیو، هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن، برلین و درسدن در آلمان طی جنگ جهانی دوم و همچنین خرمشهر در ایران طی جنگ با رژیم صدام نمونههایی از تخریبهای وسیع و بازسازی سریع و کاملاند.
این شهرها پس از جنگ، به مرور بازسازی شدند؛ هرچند در نمونه ایران، به دلیل ۸ سال جنگ و امکان جابهجایی جمعیت در داخل کشور، برخی از ساکنان خوزستان به این استان بازنگشتند.
با این حال، وضعیت غزه به طور کلی شبیه دیگر نمونههای ذکر شده است، زیرا جایی برای جابهجایی این جمعیت وجود ندارد مگر آنکه آنها از سرزمین فلسطین اخراج شوند؛ امری که با وجود تلاشهای تلآویو امکانپذیر نشد.
هرچند کلیت غزه شبیه نمونههای ژاپنی و آلمانی است، اما احتمال میرود در شمال وضعیتی مانند خوزستان ایران رقم بخورد. امکان دارد به دلیل تخریب وسیعتر شمال غزه و سکونت کنونی شمالیها در مرکز و جنوب غزه، عدهای از آنها در این مناطق باقی بمانند. چیزی که میتواند مانع از ماندگاری جمعیت در مرکز و جنوب غزه شود، تراکم بالا در آنهاست. باید منتظر ماند و دید اوضاع داخلی و جابهجاییهای غزه چگونه خواهد بود. بازسازی و جابهجاییهای جمعیتی در غزه از آن رو اهمیت دارد که کاهش جمعیت در شمال، میتواند موازنه جمعیتی را با توجه به جنگ آتی، دستخوش تغییر کند.
هنگامی که جنگ آغاز شد، یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در شمال حضور داشتند که کار رژیمصهیونیستی برای اشغال این منطقه را دشوار ساختند. اگر در جریان بازسازی تعداد کمتری از ساکنان به آن بازگردند، کار تلآویو در نوبت بعد آسانتر به نظر میرسد.
در یک نتیجهگیری کلی میتوان تخمین زد درصد بالایی از جمعیت شمال به آن بازخواهند گشت؛ زیرا بسیاری از آنها در سختترین مقاطع جنگ در منطقه باقی مانده بودند. مردم غزه به مانند دیگر فلسطینیها خود را در جنگی بزرگ و تاریخی با صهیونیستها میدانند و تحرکاتشان، از جمله نرخ رشد جمعیتی بالا آن هم در شرایط دشوار معیشتی را بخشی از نبرد خود قرار دادهاند.
احتمال بروز جنگ در دوره بازسازی
صهیونیستها تهدید کردهاند به جنگ بازخواهند گشت. این تهدید ریشههایی داخلی دارد، زیرا آتشبس به معنای پذیرش شکست توسط تلآویو درک شده و میتواند پیامدهای داخلی سنگینی برای صهیونیستها داشته باشد.
علیرغم این مسئله، اما تلآویو از تهدیدات در خصوص آغاز مجدد جنگ، به دنبال اثرگذاری بر موضوعات بازسازی است. سازوکار بازسازی یک موضوع است و آنچه فلسطینیها از آن توقع دارند موضوعی دیگر. صهیونیستها با ادعای آغاز جنگ میکوشند شیرینی آتشبس و پیروزی را در مذاق فلسطینیها اندکی تلخ کنند. از سرگیری جنگ توسط تلآویو موانعی دارد.
1.حضور اتباع خارجی
در دوره بازسازی، احتمالاً تعداد زیادی از اتباع کشورهای جهان در غزه برای اقدامات مختلف حضور خواهند داشت و از این رو ضربه رژیم به روند بازسازی از طریق تحرکات نظامی ساده نخواهد بود.
2. فشار طرفهای حاضر در بازسازی
اگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و اروپا برای بازسازی متحمل هزینههایی شده و دستاوردهایی نیز کسب کنند، تلاش خواهند کرد از هردو حفاظت کنند. در هنگامی که این دو مجموعه در حال فعالیت در غزهاند، هجوم رژیمصهیونیستی به این منطقه یک سرشکستگی بزرگ برای آنها تلقی خواهد شد.
متن کامل گزارش سیدمهدی طالبی، پژوهشگر حوزه بینالملل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.
