

محمدعلی یزدانیار: شبکههای اسرائیل، برخلاف آنچه ممکن است از اینجا به نظر برسد، طیف وسیعی از نظرات و رویکردهای سیاسی مختلف را در خود جایدادهاند. گیدیون لوی، روزنامهنگار، متفکر و ستوننویس هاآرتص در یک سخنرانی انتقادی علیه سیاستهای اسرائیل به همین نکته اشاره کرده بود که «بهعنوان یک یهودی شهروند اسرائیل، این حق را دارم که تقریباً هرچه دوست دارم بگویم و هزینهای بابت نظراتم متحمل نشوم.»
بنابراین یککاسه کردن عملکرد رسانههای فراگیر تصویری در اسرائیل امری است که ما را به خطا خواهد انداخت. همه اینها درست! اما این تمام تصویر نیست، برای بهرهبردن از این آزادی، چند شرط مهم وجود دارد. شما باید معتقد و ملتزم به سرزمین اسرائیل باشید، باید فقط و فقط یک یهودی باشید، سفیدپوست چهبهتر! باید اگر صهیونیست نیستید حرفتان را در دلتان نگه دارید و نهایتاً به چند اشاره یا نقد جزئی اکتفا کنید. همه اینها ما را بر آن داشت که بهعنوان نخستین موضوع در اولین شماره «وقایع اسرائیلیه» به بررسی و مرور اجمالی شبکههای مهم رژیم اسرائیل بپردازیم.
سوگیریهای سیاسی؟
طبیعتاً مثل هر رسانه دیگری، رسانههای اسرائیلی رویکردهای خودشان را دارند. گزارش آزادی رسانهای منتشرشده توسط بنیاد آزادی اسرائیل در سال 2017 اما ادعا میکند شبکههای اصلی تلویزیون اسرائیل، خودشان را از سوگیریهای شدید دور نگه داشتهاند. البته طبیعتاً این به معنی بیطرفی یا در خلأ فکری کار کردن نیست، بلکه به این نکته اشاره شده که این شبکهها سعی در تزریق طرز تفکری خاص - با هر قیمتی - به مخاطب را ندارند. البته نباید به بیراهه برویم و فکر کنیم در شبکههای مختلف ممکن است کسی پیدا شود که مثلاً اصل تهاجم به غزه را بد بداند.
شیوه کار در رسانههای اسرائیلی، بهصورت کلی و البته نه فقط در شبکههای تلویزیونی، همانطور که اشاره شد مبتنیبر یک جامعه یهودی صهیونیستی آزاد بنا شده است. دقت کنید هر سه عبارت بهصورت جداگانه مورد نیازند؛ یهودی بودن، صهیونیست بودن (یا حداقل مشکل مبنایی با صهیونیسم نداشتن) و بعد حرکت بهسمت آزادی در صحبت، یعنی مادامی که شما: 1- یهودی باشید و 2- موجودیت اسرائیل و نیاز به وجود چنین کشوری را بپذیرید - که یعنی باید حواستان باشد از چنین خط قرمز مهلکی نگذرید! - اجازه دارید تقریباً هرچه دل تنگتان میخواهد بگویید، یعنی این امکان واقعاً وجود دارد که در یک شبکه خاص، همزمان بشنوید یکی به نتانیاهو بابت مشکلات سیاسی بیوقفه حمله میکند و نفر دیگری همان جا ضمن دفاع از بیبی او را به این علت که تکتک مردم غزه را به خاک و خون نکشیده است، زیر سؤال میبرد. فارغ از این کلیات، سؤالات مهمی که همین الان بهوجود میآید، این است که «شبکههای مهم اسرائیل کدامند و چطور رفتار میکنند؟»
زیرورو شدن همهچیز در 2017
تا سال 2017 مسئولیت عمده رسانههای تصویری اسرائیل مستقیماً با دولت و زیرنظر سازمان پخش رسانههای اسرائیل بود. در همان سال و برای رقابت و آزادی رسانهای بیشتر این سازمان با «شرکت عمومی پخش رسانهای اسرائیل» جایگزین شد؛ شرکتی قانونی که در آن سهام دولت حفظ شده است؛ اما حوزه نفوذ آن به رسانههای اسرائیلی را بهشدت کاهش میدهد. یکی از بزرگترین مخالفان این تغییر بنیامین نتانیاهو بود که اجرای این تغییر را از سال 2014 تا 2017 عقب انداخت، اما بالاخره فشارهای کنست جواب داد و انقلابی بزرگ در شبکههای اسرائیلی رخ داد.
12 و 13 دو عدد نیستند، دو شبکهاند!
تا قبل از 2017 اسرائیل سه شبکه بزرگ داشت؛ شبکه 10، رِشِت و کِشِت که دو مورد آخر زیرنظر نام واحد شبکه 2 پخش میشدند. در سال 2017 شبکه 2 منحل شد و رشت و کشت تبدیل به دو شبکه مستقل با نامهای شبکه 12 و 13 شدند. شبکه 10 هم در سال 2019 دید کاسبی کساد است و با شبکه 13 ادغام شد. حالا اسرائیلیها دو شبکه بزرگ اصلی دارند، شبکه 12 و 13. نکته جالب اینکه هر دو شبکه سعی میکنند از نزدیکی به جناح راست یا چپ دوری کنند و گستره وسیعی از آرا و نظرات را درون خودشان جای دهند. البته باید توجه داشت این شبکهها هنگام وقایع مختلف مانند جنگ یا اعتراضات بزرگ، رویکردهای مستقیمی اتخاذ میکنند، به عنوان مثال در هر دو ماجرای اعتراضات علیه نتانیاهو برای تغییرات قانونی در سیستم قضایی اسرائیل و همچنین اعتراضات علیه او در مدیریت حمله به غزه و عدم آزادسازی اسیران، شبکه 12 اسرائیل تا آنجا پیشرفت که اعتراض مستقیم بیبی را درپی داشت. همچنین شبکه 10 اسرائیل که بابت درز دادن اطلاعات محرمانه دفتر نتانیاهو معروف است، همین روند را در زمان ادغام خود با شبکه 13 ادامه داد. درواقع این دو شبکه را میتوان دو شبکه اصلی در فضای رسانههای تصویری اسرائیل دانست. در این میان شبکه 12 با جذب 25 درصد مخاطبان اسرائیلی طی این مدت تبدیل به قدرت رسانهای اصلی اسرائیل شده است.
شبکه 11 و ماجراهایش با نتانیاهو
در کنار این دو شبکه به شبکه کان 11 هم میتوان اشاره کرد. شبکهای که تا سال 2017 با نام شبکه 1 فعالیت میکرد و درعین حفظ فضای بیطرفانه در سیاست، بهشدت به نتانیاهو میتاخت و درگیر افشاگریهای زیادی علیه او بود. آنها در سال 2017 و در آخرین برنامه خود، بهشدت نتانیاهو را بابت نقش او در فشار به شبکه 1 برای تعطیلی زیر سؤال بردند. شبکه کان 11 هنوز فضای سابق شبکه را حفظ و مستقل از فشار دولت عمل میکند.
ما قوم برگزیدهایم، پس ما چی؟
خودتان را یک یهودی محافظهکار و سنتی تصور کنید؛ کسی که معتقد است یهود، قوم برگزیده است و بر دیگران برتری دارد. کسی که باور دارد در ارض موعود زندگی کرده و بیجا میکند کسی بخواهد به ما بگوید چرا مدام دارید از چهار طرف روی نقشه، به شکل کاملاً زورکی کش میآیید! کسی که معتقد است حتی یک فلسطینی در غزه نباید زنده باقی بماند. چنین آدمی که نمیتواند مزخرفات لیبرالی شبکه 12 را تحمل کند. برای چنین آدمی در اسرائیل شبکه 14 وجود دارد. شبکه 14 به رویکردهای پاناسرائیلی، برتریجویانه، جنگطلبانه و تهاجمی خودش معروف است، بهحدیکه اهالی امور به شبکه 14 میگویند «شبکه فاکس اسرائیلی».
این شبکه در ابتدا بیشتر به موضوع «میراث یهود» و «حفظ فرهنگ یهودی» میپرداخت اما در ادامه تصمیم گرفت اخبار روز سیاسی را هم به فهرست برنامههای خود اضافه کند. شبکه 14 بهخاطر رویکردهای تندش مورد انتقاد رسانههای مختلف و فعالان اسرائیلی قرار دارد. در سال 2017 ایوب قرا، وزیر وقت ارتباطات اسرائیل با دفاع از این شبکه اعلام کرد همانطور که شبکههای دست چپی حق آزادیبیان دارند، این آزادی باید برای شبکههای دست راستی مانند شبکه 14 اسرائیل هم وجود داشته باشد و او از این حق برای آن شبکه دفاع خواهد کرد.
سخن پایانی
گیدیون لوی- که در ابتدای متن صحبتش رفت- در یکی از کنفرانسهای خود گفت که «بزرگترین دشمن پایان اشغالگری اسرائیل، سیاستمداران جناح چپ هستند، بیشتر از راستها، کسانی که اصل موضوع شهرکنشینی را شروع کردند، کسانی مانند آریل شیمون پرز و اسحاق رابین که جایزه صلح نوبل را هم بردهاند.» این البته شاید برای شما ربطی به گزارشی که خواندید نداشته باشد، ولی برای من ارتباط این گفته با گزارشی در مورد شبکههای اسرائیلی روشن است.
