
«اعتماد عمومی به دولت در ایالات متحده به پایینترین سطح خود در دهههای اخیر رسیده است.» این نتیجه مطالعهای از مرکز تحقیقات پیو است که نشان میدهد تنها ۱۶ درصد از مردم آمریکا به دولت فدرال اعتماد دارند. کاهش اعتماد به سیاستمداران و نهادهای سیاسی، همراه با نگرانیها درباره تأثیر پول در سیاست و قطببندی حزبی، موجب انتقاد شدید مردم از نظام سیاسی این کشور شده است.
۲۲ درصد آمریکاییها به دولت اعتماد ندارند!


به نظر میرسد آمریکاییها دیگر به دولت اعتماد ندارند. این نتیجه نظرسنجیهای انجامشده توسط مرکز تحقیقات پیو است. در سال 2022، تنها 22 درصد از پاسخدهندگان گزارش دادند که به دولت فدرال (مرکزی) اعتماد دارند تا کارهای درست را در بیشتر مواقع یا تقریباً همیشه انجام دهد.
این آمار با سال 1958 فاصله زیادی دارد. زمانی که محققان در مطالعه ملی انتخابات برای اولینبار شروع به پرسیدن این سؤال کردند. در آن زمان، 73 درصد از آمریکاییها اعتماد خود را به دولت تأیید کردند. سطح اعتماد به دولت سال 1964 به بالاترین حد خود یعنی 77 درصد رسید. پس از آن، علیرغم بازگشتهای لحظهای در دهههای 1980 و اوایل دهه 2000، یک کاهش طولانی مدت ایجاد و سپس متوقف شد.
آمریکاییها مدتهاست که از سیاستمداران انتقاد میکنند و نسبت به دولت فدرال بدبینند، اما امروز دیدگاههای آمریکاییها نسبت به سیاست و مقامات منتخب بیوقفه منفی است و امید چندانی به بهبود وجود ندارد.
در یک مطالعه جامع جدید مرکز تحقیقات پیو در مورد وضعیت سیاسی آمریکا انتقادهای گستردهای از سه شاخه حکومت، احزاب سیاسی و رهبران سیاسی و نامزدهای انتخابات وجود دارد.
شایان ذکر است نارضایتی آمریکاییها از سیاست در زمانی رخ میدهد که از نظر تاریخی سطح بالای مشارکت رایدهندگان در انتخابات ملی وجود دارد. انتخابات سالهای 2018، 2020 و 2022، سه مورد از بیشترین میزان مشارکت در انتخابات ایالات متحده در دهههای اخیر بودند. اما رأی دادن در انتخابات با رضایت از وضعیت سیاسی بسیار متفاوت است و عموم مردم عمیقاً ناراضیاند.
فقط 4 درصد از بزرگسالان آمریکایی میگویند سیستم سیاسی بسیارخوب کار میکند. 23 درصد دیگر میگویند تا حدودی خوب کار میکند. تقریباً از هر 10 نفر، شش نفر (63 درصد) نسبت به آینده نظام سیاسی آمریکا چندان یا اصلاً اعتماد ندارند. (نمودار شماره 1)
دیدگاههای مثبت به نهادهای دولتی و سیاسی در پایینترین سطح تاریخی قرار دارند. فقط 16 درصد از مردم میگویند همیشه یا بیشتر اوقات به دولت فدرال اعتماد دارند. درحالیکه اعتماد در بخش اعظم 20 سال گذشته نزدیک به پایینترین سطح تاریخی بوده، امروز در میان پایینترین سطوح با قدمت نزدیک به هفتدهه قرار دارد و تعداد بیشتری از آمریکاییها نظری نامطلوب نسبت به دیوان عالی دارند.
سهم فزایندهای از مردم، هر دو حزب سیاسی آمریکا را دوست ندارند. تقریباً از هر 10 نفر (28 درصد) سه نفر نظرات نامطلوب درباره هر دو حزب ابراز میکنند که بالاترین سهم در سه دهه نظرسنجی است و سهم قابلمقایسهای از بزرگسالان (25 درصد) احساس میکنند که هیچیک از طرفین بهخوبی آنها را نمایندگی نمیکنند.
با داغ شدن مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری، 63 درصد از آمریکاییها گفته بودند از نامزدهایی که ثبتنام کرده بودند، ناراضیاند. با کنار گذاشتن مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری، دیدگاهها نسبت به کیفیت همه نامزدهای سیاسی روند نزولی داشته است. تنها 26 درصد کیفیت نامزدهای سیاسی را بسیار یا تا حدودی خوب ارزیابی میکنند که از سال 2018 حدود 20 درصد کاهش یافته است.
اکثریت با محدودیت سنی و دوره و حذف الکترالکالج هم نظرند. با انعکاس ناامیدی عمومی از دولت فدرال و رهبران سیاسی، سهم بزرگی از آمریکاییها از تغییرات مختلف در نظام سیاسی، ازجمله پیشنهادهای طولانیمدتی مانند تعیین محدودیت دوره برای اعضای کنگره و کنار گذاشتن الکترالکالج حمایت میکنند. محدودیتهای سنی هم برای مقامات منتخب فدرال و هم برای اعضای دیوان عالی حمایت گستردهای را بهدنبال دارد. این مطالعه جدید پیو دیدگاههای آمریکاییها را در مورد وضعیت نظام سیاسی این کشور در 10 تا 16 ژوئیه 2023 در میان هشت هزار و 480 بزرگسال بررسی کرده است.
کمی بیش از یکسال قبل از انتخابات ریاستجمهوری، نزدیک به دوسوم آمریکاییها (65 درصد) میگفتند همیشه یا اغلب هنگام فکر کردن به سیاست احساس خستگی میکنند، درحالی که 55 درصد احساس عصبانیت داشتند در مقابل فقط 10 درصد آنها میگفتند همیشه یا اغلب نسبت به سیاست امیدوارند و حتی کمتر (4 درصد) هم هیجانزده بودند.
این نظرسنجی همچنین فرصتهای متعددی را در اختیار مردم قرار داد تا احساسات خود را در مورد نظام سیاسی و مقامات منتخب به زبان خودشان توصیف کنند. وقتی از آنها خواسته شد احساساتشان را در مورد سیاست در یک کلمه یا عبارت خلاصه کنند، تعداد بسیار کمی (2 درصد) از اصطلاحات مثبت استفاده کردند، 79 درصد از کلمات منفی یا انتقادی استفاده کردند که کلمه فاسد اغلب مورد استفاده قرار گرفته بود.
همچنین از مردم خواسته شد نقاط قوت نظام سیاسی و همچنین نقاط ضعف آن را شناسایی کنند. در میان پاسخهای مثبت، تقریباً یک در 10 به ساختارهای دولت ایالاتمتحده، ازجمله سیستم کنترل و تعادل (12 درصد)، آزادیها و ارزشهای دموکراتیک (9 درصد) و فرصت رأی دادن در انتخابات (8 درصد) اشاره کردند.
بااینحال، نتایج گویای این است که اکثریت آمریکاییها قادر نیستند یا نمیخواهند نقاط قوت نظام سیاسی کشور را شناسایی کنند. درحالیکه حدود یکسوم پاسخی ندادند، 22 درصد دیگر نوشتند هیچ، به این معنی که از نظر آنها، سیستم سیاسی هیچ نقطه قوتی ندارد.
این دیدگاهها و سایر احساسات منفی بهطور گسترده در میان آمریکاییهای مسنتر و جوانتر، سفیدپوستان، سیاهپوست، اسپانیاییتباران و بزرگسالان آسیایی، افرادی که به شدت درگیر سیاستند و افرادی که کمتر درگیرند، مشترک است و در بیشتر موارد، تفاوتهای حزبی در این نگرشها نسبتاً کم است.
در دورانی که با قطببندی حزبی تعریف میشود، احزاب از نظر سیاسی نقاط مشترک کمی دارند. اما آنها در ناخشنودی عمیقی از وضعیت کنونی سیاست شریکند.
نگرانیهای مداوم در مورد پول در سیاست
باور عموم مردم مبنیبر اینکه منافع ویژه و اهداکنندگان کمپینهای انتخاباتی تاثیر زیادی بر سیاست دارند، امری جدید نیست. از دهه 1970، اکثریت مردم گفتهاند دولت بهجای منافع همه مردم، فقط توسط چند نفع برنده بزرگ اداره میشود.
اما این باور که پول زیادی در سیاست وجود دارد، بسیار رایج است. ارجاع به نفوذ پول و نگرانی در مورد فساد برخی انتقادهای مکرر از نظام سیاسی است و بسیاری از آمریکاییها سود پولی را دلیلی میدانند که چرا اکثر مقامات منتخب در ابتدا بهدنبال مناصبند.
با اینحال پول در سیاست بارها و بارها بهعنوان منبع اصلی ناامیدی عمومی ظاهر شده است. اکثر مردم میگویند هزینه کمپینهای انتخاباتی باعث میشود نامزدهای خوب در انتخابات شرکت نکنند. اکثریت قریب به اتفاق (85 درصد) بر این عقیدهاند هزینه کمپینهای سیاسی، نامزدی افراد خوب را دشوار میکند. (نمودارشماره 3)
به نظر میرسد اعضای کنگره منافع مالی را با کار خود ترکیب میکنند. حدود هشت نفر از هر 10 آمریکایی (81 درصد) میگویند اعضای کنگره کار بسیار یا تا حدودی بدی را انجام میدهند که منافع مالی و شخصی خودشان را از کار در کنگره جدا نگه میدارند.
آمریکاییها احساس میکنند حامیان اصلی، نفوذ زیادی بر نامزدهای انتخاباتی دارند. اکثریت از مردم میگویند حامیان بزرگ کمپینهای انتخاباتی (80 درصد) و لابیها و ذینفعان خاص (73 درصد) تأثیر زیادی بر تصمیمات اتخاذشده توسط اعضای کنگره دارند.
اکثریت قابلتوجهی (72 درصد) ازجمله اکثریت قابلمقایسه در هر دو حزب، از محدودیتهایی در میزان پولی حمایت میکنند که افراد و سازمانها میتوانند برای مبارزات سیاسی خرج کنند و 58 درصد معتقدند میتوان قوانینی داشت که نقش پول را در سیاست کاهش دهد.
دموکراتها بیشتر از جمهوریخواهان میگویند ممکن است قوانینی وجود داشته باشد که تأثیر پول بر سیاست را کاهش دهد. حدود دوسوم دموکراتها میگویند این امکانپذیر است (66 درصد)، درحالیکه تنها 16 درصد میگویند چنین نیست. تقریباً نیمی از جمهوریخواهان (52 درصد) فکر میکنند این امکانپذیر است، درحالیکه 29 درصد میگویند چنین نیست.
دیدگاه احزاب و تغییرات احتمالی در نظام دوحزبی
هیچیک از دو طرف محبوبیت خاصی در بین مردم ندارند. تنها از هر 10 بزرگسال، چهارنفر نظر مساعدی نسبت به حزب دموکرات دارند (37 درصد)، درحالیکه تقریباً همین تعداد (36 درصد) تصور مطلوبی از حزب جمهوریخواه دارند. (نمودار شماره 4)
تعداد بسیاری از آمریکاییها نظرات منفی را نسبت به هر دو حزب ابراز میکنند. درحالحاضر، 28 درصد از مردم نظر نامطلوب نسبت به دو حزب جمهوریخواه و دموکرات دارند. این میزان نسبت به یک سال قبل تغییر چندانی نکرده، با وجود این بیشترین میزان ابراز نارضایتی از هر دوطرف در نزدیک به سه دهه گذشته است. در سال 1994، تنها 6 درصد از آمریکاییها به هر دو حزب نگاه منفی داشتند.
بسیاری از مردم تمایل به داشتن احزاب سیاسی بیشتر دارند؛ 37 درصد میگویند عبارت اغلب آرزو میکنم احزاب بیشتری وجود داشته باشند، دیدگاههای آنها را بسیار یا بسیار خوب توصیف میکند. تقریباً نیمی از مستقلها و کسانی که با احزاب دیگر همذاتپنداری میکنند (47 درصد) ازجمله 56 درصد از مستقلهای با گرایش دموکرات، این عبارت را میگویند.
بااینحال، شک و تردید قابلتوجهی وجود دارد که وجود احزاب بیشتر، حل مشکلات آمریکا را آسانتر میکند. حدود یکچهارم (26 درصد) میگویند حل مشکلات آسانتر میشود، درحالیکه تقریباً به همان اندازه (24 درصد) میگویند این کار را دشوارتر میکند و یکچهارم میگویند تأثیر زیادی نخواهد داشت. (نمودار شماره 5)
این نظرسنجی شامل تعدادی پیشنهاد برای تغییر شیوه اداره سیاست در آمریکاست. برخی در این دو حزب سالها حمایت اکثریت عمومی را به خود جلب کردهاند، ازجمله پایان دادن به سیستم کالج انتخاباتی، محدودیتهای دورهای برای اعضای کنگره، ثبتنام خودکار همه شهروندان برای رأی دادن و الزام همه رایدهندگان به نشان دادن عکسهای شناسایی صادر شده توسط دولت برای رأی دادن. (نمودار شماره 6)
محدودیت سنی برای مقامات منتخب فدرال در میان نگرانیهای گسترده در مورد سن بالای بسیاری از رهبران سیاسی، ازجمله جو بایدن، رئیسجمهور سابق، دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب و برخی اعضای کنگره. 79 درصد از مردم از تعیین حداکثر سن برای مقامات منتخب در واشنگتن دیسی حمایت میکنند.
حمایت از محدودیت سنی برای دیوان عالی کشور تقریباً به همان اندازه آمریکاییها (74 درصد) از اعمال محدودیتهای سنی برای قضات دیوان عالی است. دموکراتها (82 درصد موافق) بیشتر از جمهوریخواهان (68 درصد) از ایجاد محدودیت سنی برای قضات حمایت میکنند.
پیشنهاد دیگری که بهطور چشمگیری بر دیوان عالی تأثیر میگذارد افزایش تعداد قضات است که بهطور قابلتوجهی از حمایت عمومی کمتری برخوردار است.
کمی بیشتر آمریکاییها مخالف (51 درصد) نسبت به (46 درصد) افزایش تعداد قضات در دادگاهند. شکاف حزبی گستردهای در این دیدگاهها وجود دارد؛ دموکراتها (66 درصد) بیش از دوبرابر جمهوریخواهان (27 درصد) از گسترش دادگاه حمایت میکنند.
گزارش کامل مائده زمان فشمی، خبرنگار را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.
