گروه موسوم به «اتحاد علیه ایران هستهای» (UANI) به تازگی توصیهنامه هفت صفحهای خطاب به دولت آینده دونالد ترامپ منتشر کرده تا با بهکارگیری آن، سیاست ایالات متحده علیه ایران در 100 روز نخست «بازسازی اساسی» و «تقویت» شود. این سند که در چند محور تبیین شده، از دولت ترامپ میخواهد از همه «ابزارهای اصلی قدرت ملی آمریکا» علیه ایران استفاده کند. به عبارت سادهتر، این سند خواهان تداوم کمپین «فشار حداکثری» دولت پیشین ترامپ علیه ایران و بهشکلی تکرار نامهای است که هشت سال پیش 30 فردی که خود را ایرانی مینامیدند چند روز مانده به آغاز ریاستجمهوری ترامپ، خطاب به او نوشتند. در آن نامه اپوزیسیون ایرانی از ترامپ خواسته بودند ضمن «تجدید نظر در توافق هستهای»، «تحریمهای تازهای علیه ایران وضع کند و ائتلافی نیز برای فشار بر ایران با هدف پایان دادن به برنامه موشکیاش شکل دهد.» آنها حتی تلویحاً جمهوری اسلامی ایران را متهم به اقدامات تروریستی چون شارلی ابدو خواندند و با کنار هم قرار دادن داعش و جمهوری اسلامی از رئیسجمهور منتخب آمریکا خواستند «این پیام آشکار را بفرستد که ایالات متحده افزایش تهدیدهای جمهوری اسلامی ایران علیه شهروندان خود و همسایگانش را تحمل نخواهد کرد.» سند گروه اتحاد علیه ایران هستهای واگویه همین ادعاهاست. از آن 30 نفری که آن متن را برای ترامپ نوشتند، 18 نفرشان دوسال بعد تشکیلاتی به نام «فرشگرد» را ایجاد کردند تا از طریق آن به ایده سرنگونی جمهوری اسلامی آن هم با کمک کشورهای دیگر دست پیدا کنند.
جدا از شباهت سند و نامه، در سند اخیر بندی وجود دارد که بیانگر نقشآفرینی اپوزیسیون ایرانی در تهیه آن است. در این بند از دولت ترامپ خواسته شده از داراییهای مسدود شده ایران صندوقی برای حمایت مالی از آنچه آرمانهای دموکراتیک مردم ایران خوانده میشود، ایجاد کند. بهعبارت سادهتر این منابع به بهانه مبارزه با ایران، قرار است به جیب اپوزیسیون ایرانی ریخته شود تا آنها هم ازکار و کاسبی سکهای داشته باشند.
این البته موضوعی پیچیده نبوده و در سالهای اخیر، اپوزیسیون ایرانی تلاش کرده به هر شکل ممکن به اندیشکدهها و اتاقهای عملیات ضدایران نفوذ کنند و از آن طریق با اطلاعات و مشورتهای دروغین، مقامات غربی را برای اقدام علیه ایران به جمعبندی برسانند. یکی از این اندیشکدهها، بنیاد موسوم به دفاع از دموکراسیها (FDD) است. در این اندیشکده، سعید قاسمینژاد یکی از اپوزیسیون ایرانی که مشاور ارشد امور ایران است، همواره تلاش کرده ضمن شناسایی راههای دور زدن تحریمها، بامقالاتش به دولت آمریکا در تشدید تحریمها علیه ایران مشورت بدهد. او حامی تحریم همهجانبه ایران است و با رویکار آمدن ترامپ در سال 2016، با مقالاتش ضمن کمک به جمعبندی ترامپ برای خروج از برجام، راهکارهایی نیز برای بستن تمام شریانهای اقتصادی ایران به دولت آمریکا میداد. قاسمینژاد و FDD پس از اینکه وزارت امور خارجه آمریکا پروژه موسوم به «ایران دیساینفو» (پروژه مبارزه با تحریف اطلاعات ایران) را به مبلغ 1.5 میلیون دلار به آموزشکده توانا سفارش داد، تلاش کرد از این طریق به وزارت امور خارجه آمریکا نزدیکتر شود و قاسمینژاد را به میز ایران در وزارت امور خارجه اضافه کند و پروژه تحریمها را با شدت بیشتری پیش ببرد. تأثیرگذاری قابلتوجه FDD بر تصمیمات دولت ترامپ باعث شد حتی تشکیلات فرشگرد نیز به این ساختار بپیوندد و بهعنوان بازوی کمکی قاسمینژاد به مسیرهای تشدید تحریم ایران کمک کند.
درکنار اپوزیسیون ایرانی، یک تشکیلات قدرتمند نیز وجود دارد که به اعتقاد برخی تحلیلگران، این تشکیلات حتی برخی هزینههای جانبی اپوزیسیون ایرانی را نیز تأمین میکند. این تشکیلات سازمان مجاهدینخلق (منافقین) است. آنها با دعوت از مقامات غربی در نشستهایشان، مبالغ هنگفتی به آنها میدهند تا از این طریق از ظرفیت لابی این افراد استفاده کنند. یکی از محبوبترین افراد برای این گروهک جان بولتون، مشاور امنیت ملی دولت ترامپ است. منافقین برای سخنرانی در نشستهایشان به بولتون نزدیک به 200 هزار دلار دادهاند. دلیل انتخاب او جدا از مواضع ضدایرانیاش، ریاستش بر اندیشکدهای به نام «گیتستون» از سال 2013 تا مارس 2018 بوده است. پس از پیوستن بولتون به دولت ترامپ، امیر طاهری اپوزیسیون سلطنت طلب ایرانی ریاست این مؤسسه را برعهده گرفت. مجید رفیعزاده، یکی از عناصر گروهک تروریستی منافقین از اصلیترین نویسندگان این اندیشکده است. عمده مقالات رفیعزاده، مربوط به حوزه هستهای ایران بهویژه در دولت بایدن است که زمزمه احیای برجام قوت گرفته بود.
بررسی روند مطالب منتشرشده درباره برنامه هستهای ایران نشان میدهد رفیعزاده پس از سال 2020 یعنی روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا و احتمال احیای توافق هستهای، تلاش کرده با نوشتن گزارشهای متعدد و اساساً دروغ، در حد توان مانع بازگشت آمریکا به این توافق شود. در سال 2023 رفیعزاده 42 مقاله نوشته که 15 مورد آن بهطور ویژه درباره برنامه هستهای ایران است. او پس از انتخابات ریاستجمهوری 2020 تا اسفند سال گذشته، جمعا 144 مقاله نوشته که 42 مورد آن درباره برنامه هستهای ایران بوده است. (42 گزارش در سهسال) این درحالی است که پیش از این تاریخ یعنی از سال 2016 تا روز پیش از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در 2020 (چهارسال)، او درمجموع 15 مقاله در این حوزه نوشته بود. بهعبارت سادهتر پس از روی کارآمدن بایدن، در هر سال به اندازه تمام چهار سال (2020-2016) علیه ایران مقاله نوشته است.