مهدی کوچکزاده، نمایندهای که بارها بروز و ظهورش در صحن مجلس را با فریاد علنی کرده است. روز یکشنبه بار دیگر در صحن علنی با اشاره به صحبتهای عبدالعلیزاده، نماینده ویژه رئیسجمهور در اقتصاد دریامحور که گفته بود: «ما گفتوگو میکنیم باید برویم مذاکره کنیم، بالاخره نمیشود که مسائل مملکت را روی هوا نگه داشت.» نسبت به اقبال دولت چهاردهم برای مذاکره معترض شد و این تمایل به مذاکره را تمایل به تصویب نوکری آمریکا خواند و از قالیباف خواست تا بهواسطه سابقه رفاقتش با شهید سلیمانی در مقابل جریان مذاکره بایستد یا به تعبیر کوچکزاده «در دهن آنها بزند».
فارغ از تمام انتقادهایی که به رویکرد عبدالعلیزاده و موضع ضعف او وارد است که دست تیم مذاکرهکننده را خالی میکند و در شماره روز دوشنبه 24 دی «فرهیختگان» نیز مفصل به آن پرداخته شد، مواجهه کوچکزاده که سابقه مخالفت با دولت رئیسی را نیز داشته برخلاف اصل رواداری است. اصلی که ارکان حاکمیت بهویژه قوای سهگانه برای پیشبرد منافع ملت باید به آن پایبند باشند و شهید رئیسی نیز به آن پایبند بود. حتی سردار سلیمانی که کوچکزاده با متوسل شدن به نام او، مخالفان را مورد هجوم قرار میدهد نیز در مواجهه با جناحهای سیاسی منفعت ملی را مدنظر قرار داده و از در تعامل با دولت وارد میشد و نه تقابل با آن.
کوچکزاده صحبتهای گذشته را تکرار کرد
کوچکزاده در صحن علنی مجلس جملاتی را به کار برد که سال 99 نیز مشابه آن را گفته بود: «آقای قالیباف، من به شما عرض کردم امام به فرماندهان گفت اگر احتمال دادید این رفتاری که دارن میکنن و در روزنامهها میبینید برای این باشد که میخواهند مملکت را هل بدهند در بغل آمریکا، باید در مقابل آن بایستید. آقای قالیباف، من شاگرد تو در جبهه بودم تو احتمال نمیدی میخوان مملکت رو هل بدن تو بغل آمریکا.» کوچکزاده درحالی خود را شاگرد قالیباف میداند که سال 99 در یک نشست دانشجویی شدیداً با ثبتنام قالیباف و رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری مخالفت کرده و اقدام آنها در این باره را ناشی از نفسانیت خوانده بود.
او پس از چنین تهاجمی به رئیس وقت مجلس و شهید رئیسی که آن موقع رئیس قوه قضائیه بود همین عباراتی را به نقل از امام در مورد غلتیدن به دامان آمریکا مطرح کرد که مشابهش را روز یکشنبه این هفته گفته است. این رویکرد نشان میدهد کوچکزاده هرگونه مذاکرهای را به معنی غلتیدن به بغل آمریکا توصیف کرده و فارغ از اینکه چه دولتی با چه اصولی سر کار است آن را مورد هجمه قرار میدهد و به افرادی که خود را شاگرد آنها میداند نیز در این باره بیاعتماد است.
از حاجقاسم و شهید رئیسی رواداری را هم بیاموزید
کوچکزاده درحالی با توجیه رفاقت بین قالیباف و شهید سلیمانی از او میخواهد برخورد سخت با اعضای دولت انجام دهد که شهید سلیمانی هیچگاه در تقابل با دولت وقت که خواهان مذاکره بود قرار نداشت و حتی پس از آنکه روحانی مواضع ضدآمریکایی اتخاذ کرد در نامهای تشکرش را با تعبیری تعارفگونه اینگونه به او ابلاغ کرد: «دست شما را میبوسم.» چنین تشکری که بیشتر جنبه تشویق دولت وقت برای استواری در برابر سیاستهای ضد ایرانی ترامپ داشت هم از جانب برخی چهرهها تحمل نشد. رسایی در توییتی با تشبیه روحانی به ابوموسی اشعری نسبت به این جمله حاجقاسم اینگونه معترض شد که مالکاشتر هیچوقت دست ابوموسی اشعری را نبوسید.
شهید رئیسی نیز همچون شهید سلیمانی همواره بر همین مشی تعامل با سلایق و نگاههای مختلف تأکید داشت، به همین دلیل نیز در زمان مسئولیتش در قوه قضائیه کمترین تنش را با دولتی داشت که در انتخابات سال 96 با او رقابت کرده بود. ایشان بعد از انتخاب به عنوان رئیسجمهور در سال 1400 نیز بارها با مسئولان رسانههای غیرجناح خود دیدار کرده و از باب تعامل با آنها وارد عمل شد. رئیس جمهور شهید سال 1402 حین سفر به نیویورک در پاسخ به سوال شبکه تلویزیونی سیانان درباره اینکه آیا تعامل اخیر ایران با آمریکا بر سر مبادله زندانیان ادامه خواهد یافت؟ گفت: «اگر آمریکاییها آماده عمل به تعهداتشان باشند، زمینه برای پیشرفت تعاملات و رسیدن به یک توافق خوب فراهم خواهد شد.»
شهید رئیسی پیش از این نیز بدون اینکه اصل مذاکره و توافق را زیر سوال ببرد بر این نکته تاکید داشت که آنچه اهمیت دارد نقد کردن توافقات ازجمله در برجام است. این رویکرد که بر مذاکره خوب تاکید داشته و مذاکره بیحاصل و بد را زیر سوال میبرد کاملا برخلاف مشی افرادی است که هرگونه مذاکرهای را زیر سوال برده و تیم دیپلماسی کشور را در دولتهای مختلف متهم به غلتیدن در بغل آمریکا میکنند. چنین مواجههای از جانب شهید سلیمانی، شهید رئیسی و شهید امیرعبداللهیان که پیشتر مورد اشاره قرار گرفت، نشان میدهد برخلاف تمایل به رویکردهای تقابلی مبتنی بر تندروی که برخی چهرهها سعی دارند آن را به این شخصیتها منتسب کرده و راه را برای اقدامات سیاسی خود باز کنند، مشی سیاسی این افراد هرگز تقابلی و مبتنی بر منافع فردی نبوده و همواره آنچه اصل قرار گرفته تأمین حداکثری منافع ملی از مسیر تعامل حداکثری در داخل و مهار تنش تحمیلی از خارج بوده است.
مذاکره از موضع ضعف نباشد
برخلاف ایده «نه به مذاکره» برخی که تیم دیپلماسی ایران را از پیش باخته تصور کرده و در دولتهای مختلف به آنها حمله میکردند، آنچه جمهوری اسلامی ایران همواره به آن معتقد بوده مذاکره از موضع قدرت با درنظر گرفتن شروطی است که حداکثر منفعت ملی را حاصل کرده و منجر به تسلیم شدن کشور در برابر زیادهخواهی قدرتهای جهانی نشود. با چنین اصلی هرگونه افراط و تفریطی که بخواهد مسائل کشور را نادیده بگیرد و یا کشور را دستبسته پای میز فرمانپذیری و نه مذاکره از غرب بنشاند، امری مذموم است که همه گروههای سیاسی باید از آن اجتناب کنند. هم منادیان نه به مذاکره باید منافع ملی را در نظر بگیرند و هم منادیان مذاکره باید به اصل مذاکره برای حصول نتیجه و نه مذاکره پایبند باشند. چیزی که در صحبتهای برخی چهرههای دولت چهاردهم ازجمله عبدالعلیزاده، نماینده رئیسجمهور در اقتصاد دریامحور دیده نمیشود. او اخیراً در مصاحبهای گفته است: «باید با ترامپ مذاکره کنیم، نمیشود مسائل کشور را معلق نگه داشت.»
او در ادامه هم اشاره میکند: «مجموعه حاکمیت نظام هم به مذاکره رودررو رسیده است.» اینکه نماینده ویژه رئیسجمهور در اقتصاد دریامحور بدون هیچگونه ایده انتفاعی از لزوم مذاکره با ترامپ بگوید و بعد مدعی شود که کل حاکمیت نیز دستبسته همراستا با او است، فارغ از صحت این گزاره باعث میشود که میز مذاکره قبل از شکلگیری کارایی خود را از دست بدهد؛ چراکه طرف مقابل درصورت دریافت پالس ضعف تلاشش را برای اعمال فشار بیشتر و دادن امتیاز کمتر به کار خواهد گرفت. شیوه صحیح مذاکره این است که ایران امتیازات نقد و عینی را از طرف مقابل مطالبه کرده و در مقابل نیز اقدامات قابل بازگشتی را در دستورکار قرار دهد تا با هرگونه نقض تعهد پیش از آنکه تمام برگهای خود را خرج کرده باشد، از اجرای آن باز ایستد تا طرف مقابل وادار به ادامه آن شده و یا در صورت عدم تداوم اقدامات کشور متحمل خسارات جبرانناپذیر نشود.
چیزی که جای آن در اظهارات نماینده رئیسجمهور خالی بوده و برخی نمایندگان نیز بهجای مطالبه آن و قرار دادن دولت در ریل درست، رویکرد هدایتی را کنار گذاشته و در تقابل با آن قرار میگیرند تا به این ترتیب به هیاهوهای بینتیجه که افکار عمومی را درگیر و ناامید میکند، دامنزده باشند بدون اینکه مسئلهای را حل کنند.
متن کامل گزارش علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.