روز گذشته در فضای مجازی خبری مبنیبر شهادت یک سرباز بر اثر سرما در مرزهای کردستان منتشر شد. پس از چند ساعت از انتشار این خبر، فرمانده مرزبانی کردستان در گفتوگو با تسنیم، شهادت براثر سرمازدگی را رد و اعلام کرد که گروهبان یکم «سپهر روشنی» از نیروهای مرزبانی مریوان بود و اساساً سرباز نبود. سردار فرج رستمی در این گفتوگو گفت: «یکی از مرزبانان برجکهای مرزی منطقه مریوان حین انجام وظیفه و گشتزنی در مناطق مرزی کردستان، بر اثر «ایست قلبی» جان خود را از دست داده است و اصلاً سرمازدگی نبود.
این ادعاهای واهی برخی افراد در فضای مجازی در حالی است که در محل خدمت نهتنها این مرزبان، بلکه 10 نفر دیگر در برجک حضور داشتند و اصلاً بحث سرمازدگی و کمبود امکانات صحت ندارد.» هرچند شهادت براثر سرمازدگی از سوی فرمانده مرزبانی کردستان رد شد، اما شهادت این مرزبان بار دیگر چالشها و مشکلات مرزبانی را پیش کشید. چالشهای فعلی مرزبانی کشور در چند محور تعریف میشود؟ گزارش پیشرو و بررسی مشکلات مرزبانی حول پاسخ به این پرسش است.
مرزها هنوز به شیوه سنتی مدیریت میشوند
حفاظت از مرزهای زمینی ما به طور عمده بر عهده سه یگان نظامی کشور است؛ فرماندهی مرزبانی فراجا، نیروی زمینی سپاه و نیروی زمینی ارتش است که مرزها بین این سه ارگان تقسیم شدهاند. مثلاً برخی از مرزها تحت نظارت سپاه است، برخی تحت نظارت ارتش و برخی دیگر توسط فراجا محافظت میشود، اما در مجموع عمدهترین حضور را فرماندهی مرزبانی فراجا دارد.
مرزهایی که سپاه یا ارتش در آن حضور دارند، عمدتاً مرزهاییاند که احتمال تهدید نظامی از آنها انتظار میرود. به همین دلیل، سپاه به کمک فراجا در آن مرزها حضور دارد. بهعنوان مثال، منطقهای مانند سیستان و بلوچستان که منطقه جنوب شرق کشور است، مسئولیت اصلی امنیت آن بهعهده نیروی زمینی سپاه است که قرارگاه قدس، قرارگاه جنوب شرق نیروی زمینی سپاه در آن منطقه حضور دارد. اما باز هم فرمانده مرزبانی فراجا کنار این نیروها برای دفاع از مرزها حضور دارد.
عمدهترین مشکل ما در مدیریت مرزها این است که کماکان ما مرزهای کشور را با روشهای سنتی مرزبانی میکنیم. برای کشوری وسیع مانند ایران که طول مرزهای زیادی دارد، طبیعتاً نمیتوان مرزبانی مؤثری با روشهای سنتی انجام داد و نیاز به تکنولوژی داریم. فناوریهای مراقبتی باید آنقدر پیشرفته باشند که نیاز به نیروی انسانی برای محافظت از مرزها به حداقل برسد. این کاری است که در کشورهای دیگر انجام میشود، اما ما هنوز به شیوه سنتی برجک و بارو میزنیم و نیروی انسانی، که بیشتر سربازان هستند را مستقر میکنیم تا از محدودهای معین شده، حفاظت کنند. پس میتوان گفت اولین مشکل ما در حوزه مدیریت مرزها و یا همان مرزبانی، این است که مرزها کماکان به شیوه سنتی اداره میشوند.
در روشهای سنتی، معمولاً نیروی انسانی وارد عمل میشود. اما ماجرا اینجاست که ما در خود نیروی انسانی نیز مشکلاتی داریم. یکی از این مشکلات ضعف آموزشهاست. مثلاً ما سربازی را که فقط دو ماه آموزش نظامی دیده، حتی اگر دورههای تخصصی هم گذرانده باشد، به برجک میفرستیم. طبیعی است که با سه ماه آموزش، تجربه کافی برای انجام وظایف سنگین مرزبانی ایجاد نمیشود. این موضوع نشاندهنده ضعف آموزشها در حوزه مرزبانی است.
کمبود تجهیزات مدرنسازی مرزها و تجهیزات انفرادی
دومین مشکل که حتی از اولی نیز مهمتر است، ضعف شدید تجهیزات است. ما دو نوع تجهیزات در مرزبانی داریم؛ یکی تجهیزات فردی و دیگری تجهیزات مربوط به مدرنسازی مرزها. در بحث مدرنسازی مرزها، تجهیزات سنگینی وجود دارد. برای مثال، در مرزها از رادارهای زمینی استفاده میشود که این رادارها به طور خودکار هر گونه تردد یا حرکت در منطقه را تشخیص داده و به مأموران هشدار میدهند. همچنین، در مدلهای پیشرفتهتر، سامانههای سلاح نیز به طور مکانیزه عمل میکنند. این سامانهها در صورت تشخیص تهدید، خود به خود فعال میشوند.
بدون اینکه نیاز به حضور فیزیکی فرد باشد، رباتی که در آنجا قرار دارد، خودش به تنهایی تیراندازی میکند. نکتهای که در این میان وجود دارد، این است که این فناوریها در کشورمان وجود دارد، اما هنوز فراگیر نشده است. دلیل عدم فراگیری این فناوری نیز به بحثهای مالی و بودجههای اختصاص یافته به نیروهای مسلح باز میگردد. در این میان اما ما بین نیروهای مرزبانی نیز، ضعف شدید تجهیزات انفرادی هم داریم. یعنی چه؟ یعنی سربازی که در مرز دوران سربازیاش را میگذراند یا مرزبانی که در مرز، وظیفهاش حفاظت از مرزهای کشور است نیز تجهیزات انفرادی نیاز دارد. اول از همه، یک سلاح خوب میخواهد. اما در حال حاضر مرزبانانمان همچنان از تسلیحات قدیمی استفاده میکنند. یا مثلاً تجهیزاتی مثل تجهیزات دید در شب، تجهیزات حفاظتی مانند جلیقه ضد گلوله، کلاههای ضد گلوله سبک نیز از نیازهای مرزبانان است. اما کلاهی که استفاده میشود، عمدتا کلاه آهنی است که حدوداً یککیلو و 800 گرم یا دو کیلو وزن دارد. همین کلاه به تنهایی باعث ایجاد مشکلات جسمی برای سرباز مرزبانی و یا مرزبانان است. اما مرزبانهای هر سه گروه نظامی از تجهیزات انفرادی ضعیف و ناکافی برخوردارند. البته شرایط در ناجا به مراتب بدتر است.
محصولات مرتبط با مدرنسازی مرزها را داریم اما بودجه لازم را نه!
در حوزه مرزبانی مدرن و پیشرفته، ما نهتنها دانش کافی داریم، بلکه محصول این علم و فناوری نیز در کشور موجود است. یعنی از نظر فناوری و تولید تجهیزات برای مدرنسازی مرزها، هیچ مشکلی نداریم، محصولاتی که با نرخ بسیار کمی هم به کار گرفته میشوند. برای مثال، خودروهای ضد مین و ضد کمین در کشور تولید شدهاند؛ مدلهایی مانند امراپ «طوفان» و امراپ «رعد» که برای مرزبانی طراحی شدهاند.
اما چرا این تجهیزات بهصورت گسترده استفاده نمیشوند؟ دلیل اصلی کمبود بودجه است. به نظر میرسد در نگاه مدیران، اعزام نیروی انسانی و استفاده از آنها در مرزها بهصرفهتر از گسترش تجهیزات پیشرفته است.این نوع نگاه به مسئله مرزبانی، که اعزام نیروی انسانی به صرفهتر از تجهیز مرزهاست، در چهارچوب یک مدل تجاری غیرمنطقی با منافع ملی قرار میگیرد. به این صورت که هزینهکرد برای تجهیز مرزبانی مدرن، بهعنوان سرمایهگذاری پرسودی دیده نمیشود.
اما مشکلات مالی نیز محدود به این حوزه نیست. کارشناسان این حوزه معتقدند برای حرکت به سمت مرزبانی مدرن و ساماندهی وضعیت فعلی، حداقل به سرمایهگذاری ۲ تا ۳ هزار میلیارد تومانی نیاز داریم؛ اما این بودجه، اولاً وجود ندارد و ثانیاً حتی اگر باشد، در اولویت مدیران قرار نمیگیرد.
گزارش کامل گروه نقدروز را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.