با شهادت سید ابراهیم رئیسی اگرچه قانون اساسی با زمانبندی 50 روزه تعیین رئیسجمهور، تکلیف را مشخص کرده بود اما در این قانون در مورد شوراها که بعدها در ساختار حکمرانی ایران به وجود آمد و همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار میشد، تکلیفی مشخص نشده بود. همین امر نیز یک سردرگمی را در تعیین تکلیف این موضوع به وجود آورده است.
پس از گزارههای مختلف در مورد 7 ساله شدن شورای ششم و 3 ساله شدن شورای هفتم، اکنون ایده دیگری مطرح شده مبنی بر اینکه این دوره شورای شهر یعنی شورای ششم دو سال دیگر دوام داشته باشد یعنی 5 ساله برگزار شود. رئیس شورای شهر ششم این موضوع را اینگونه توجیه میکند که با توجه به مصوبه مجمع تشخیص (سیاستهای کلی انتخابات) مبنی بر لزوم ایجاد فاصله دو ساله بین انتخاباتها این دوره از شورای شهر باید 5 ساله برگزار شود تا این بند محقق شده و در ادامه نیز انتخابات مجلس و دولت به طور همزمان برگزار شوند.
واقعیت اما پیچیدهتر از چیزی است که چمران تصویر کرده است. نزاعهای فنی و سیاسی بر سر این موضوع به قدری است که به راحتی نمیتوان آن را حلوفصل کرد.
3 چالش اصلی برای تصمیمگیری
الف) مسئله اصلی همزمانی انتخابات مجلس و ریاست جمهوری است
مهمترین چالش در مورد برگزاری انتخابات شورای شهر به خود این انتخابات مربوط نیست بلکه به دو انتخابات دیگر یعنی مجلس و شورای اسلامی مرتبط است. برگزاری ناگزیر انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری باعث شد تا فاصله یک سال و 4 ماهه بین انتخابات ریاستجمهوری و مجلس به 4 ماه کاهش پیدا کند. این امر باعث میشود تا در دورههای آتی بر سر کارآمدن دولت و مجلسی کاملاً همسو، گزینه محتملتری باشد. قرابت سلیقه سیاسی مجلس و دولت اگرچه ممکن است برخی چالشهای غیرضرور را از بین ببرد اما همزمان بسیاری از مداخلات نظارتی مجلس را نیز تحت تأثیر نظرات دولت همسو قرار داده و کم اثر میکند. اتفاقی که در برخی دورهها رخ داد و برگزاری بافاصله این انتخابات این روال را بعضاً بههم میریخت و باعث میشد دولت حداقل 2 سال قوه نظارتی قویتری را بالای سر خود احساس کند. همچنین برگزاری دو انتخابات مهم کشور به فاصله 4 ماه کمی غیرمنطقی به نظر میرسد؛ چراکه هم دو قوه کشور را در یک بازه زمانی مشابه درگیر فرایندها و رقابتهای انتخاباتی میکند و هم هزینههای گزافی را در یک بازه کوتاه به کشور تحمیل میکند که باعث میشود برگزاری همزمان آنها به عنوان گزینه معقولتر نیز مطرح شود. در چنین چالشی زمانیابی برای انتخابات شوراها نیز که همزمان با ریاستجمهوری بوده کار را پیچیدهتر میکند.
ب) مشارکت آب میرود
برگزاری همزمان انتخابات شوراها با انتخابات ریاستجمهوری باعث میشد تا این دو انتخابات در مورد مسئله مشارکت برهم اثر مثبت بگذارند. از آنجایی که در شهرهای کوچک و روستاها بعضاً انتخابات شورا از انتخابات ریاستجمهوری جذابیت بیشتری دارد، بسیاری از مردم پس از حضور در پای صندوق رأی همزمان به کاندیداهای ریاست جمهوریهم رأی میدادند. عکس این قضیه در شهرهای بزرگ نیز حاکم بود. مردم که به واسطه تعداد زیاد کاندیداهای شورای شهر با سردرگمی و بیرغبتی به این انتخابات مینگریستند، با انگیزه رأی به رئیسجمهور پای صندوق میآمدند و ممکن بود در شورای شهر نیز شرکت کنند. با فاصله افتادن بین انتخابات شورای شهر و ریاستجمهوری این اثر مثبت از بین رفت و چه بسا در میزان مشارکت در انتخابات 1403 نیز اثر گذاشت. در مقابل این چالش ممکن است برخی این پیشنهاد را بدهند که با برگزاری همزمان انتخابات مجلس و دولت مسئله تأثیر بر مشارکت ریاستجمهوری حل میشود، اما حتی اگر این گزاره درست باشد چنین تصمیمی مسئله مشارکت در انتخابات شورای شهر را به ویژه در شهرهای بزرگ حل نکرده و آسیب بزرگی به آن میزند.
ج) دعوای ذینفعان را نمیشود نادیده گرفت
از آنجایی که تداوم شورای شهر ششم به معنی تداوم حضور اعضای فعلی است، خواسته یا ناخواسته تداوم این دوره شورای شهر برای آنها منفعت سیاسی دارد و ممکن است برخی نیز نسبت به آن بیرغبت نباشند. در مقابل نیز برخی گروههای سیاسی که به دنبال حضور در شوراهای شهرند، وضع فعلی را مطلوب ندیده و بدون اینکه ایدهای برای چالشهای طرحشده ارائه بدهند، خواهان پایان دوره ششم شورای شهر در زمان مقرر هستند. همچنین این ایده نیز مطرح است که برای رعایت بند 18 سیاستهای کلی انتخابات مبنی بر ایجاد فاصلهای حدوداً 2 ساله بین انتخابات که باعث جلوگیری از صرف هزینههای چندباره میشود، انتخابات مجلس به عقب آمده و انتخاب شوراها نیز تداوم پیدا کند تا این 2 انتخابات به طور مثال در سال 1405 همزمان برگزار شوند. این رویکرد شاید اعضای شورای شهر را راضی کند، اما حتماً برای نمایندگان مجلس که دوره مسئولیتشان حداقل یک سال کاسته میشود، مطلوب نخواهد بود. ضمن آنکه کاهش زمان مسئولیت نمایندگان مجلس به عنوان یکی از 3 قوه کشور حتماً چالشهای سیاسی بیشتری به نسبت تغییر در زمان برگزاری انتخابات شوراها دارد.
گزینههای پیشروی برگزاری انتخابات
با توجه به پیچیدگیهای تشریحشده، مدلهای متعددی را میتوان پیشنهاد داد اما از مجموع اخباری که تاکنون منتشر شده چند مدل اصلی را میتوان اینگونه تشریح کرد.
1. تداوم وضع موجود
شاید این گزینه را نتوان به عنوان یک راه حل بلندمدت پیشنهاد داد اما در بازه زمانی کوتاهمدت و در مواجهه با چالشهای سیاسی و فنی ذکرشده، یکی از محتملترین گزینهها این است که وضعیت فعلی تا اطلاع ثانوی تداوم پیدا کند یعنی بدون هیچگونه تغییری دوره ششم شوراها سال آتی پایان یافته و دوره بعدی نیز 4 سال طول بکشد.
2. کاهش مدت مسئولیت شورای هفتم به 3 سال
ایده دومی که از همان نخستین روزهای تصمیمگیری و اجرای انتخابات ریاستجمهوری در مورد انتخابات شورای شهر مطرح شد این بود که دوره فعلی در موعد مقرر پایان یافته و دوره هفتم استثنائاً 3 ساله برگزار شود تا همزمانی انتخابات شوراها و ریاستجمهوری حفظ شود.
3. هفت ساله شدن شوراهای ششم و برگزاری با انتخابات ریاستجمهوری
ایده بعدی که مطرح است این است که دوره فعلی شورای شهر 7 سال طول بکشد و در نهایت دوره هفتم با انتخابات ریاستجمهوری همزمان برگزار شده و تعیین تکلیف شود.
4. پنج ساله شدن شوراهای ششم و ایجاد فاصله 2 ساله با انتخابات ریاستجمهوری و مجلس
ایده جدیدی که روز گذشته مهدی چمران، رئیس شورای شهر ششم مطرح کرد این بود که دوره فعلی یک سال تمدید شده و تا 1405 تداوم یابد و بعد از آن هردوره شورای شهر طبق روال گذشته 4 ساله باشد. چمران تشریح کرد که در صورت تحقق این ایده برای رعایت مفاد مصوبه مجمع تشخیص (سیاستهای کلی انتخابات) که بر حفظ فاصله دو ساله بین انتخاباتها تأکید دارد، انتخابات مجلس و ریاستجمهوری همزمان برگزار شده و انتخابات شوراها نیز با فاصله 2 سال از این انتخابات انجام شود. ایدهای که چمران پیشنهاد میدهد البته با این چالش مواجه است که میزان مشارکت در انتخابات شورای شهر را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار داده و به آن آسیب میزند.
5. پنج یا هفت ساله شدن شورا با قید انتخاب مجدد شهردار
ایده دیگری که مطرح میشود این است که در صورت 5 ساله یا 7 ساله شدن شوراها یعنی تحقق یکی از دو گزینه 3 و 4 شورای شهر موظف به رأیگیری مجدد برای انتخاب شهردار شود.
گزارش کامل علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.