فرصتهای مطالعاتی در همه دنیا به عنوان مسیری برای نزدیک کردن اساتید دانشگاهی با بخشهای صنعتی و غیرصنعتی محسوب میشود. اتفاقی که طی آن اساتید مدتی را از فضای تدریس دور شده و با حضور در بخشهای صنعتی و غیرصنعتی، این امکان را پیدا میکنند که از نزدیک در جریان مشکلات این بخشها قرار گرفته و بتوانند با تبادل نظر راهکارهایی را برای حل معضلات ارائه کنند. فرصتی که هدف اصلی آن را باید رسیدن به فهم مشترک نسبت به مسائل موجود با هدف حل آنها دانست. اتفاقی که از یک سو میتواند دستاوردهای قابل توجهی را بهویژه برای صنعت کشور به دلیل عمر بالایی که دارد، به همراه بیاورد و از سوی دیگر زمینه را برای جذب پروژههای برون دانشگاهی از سوی اساتید نیز فراهم میکند. اما واقعیت آن است که این فرصتها با وجود اینکه عمر نسبتاً بالایی در کشورمان دارد، اما هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد. به طوری که در سال جاری بر اساس گزارش ارائه شده از سوی دفتر ارتباط با صنعت وزارت علوم، در مجموع 825 نفر در این فرصتها شرکت کردهاند، اتفاقی که نشان میدهد از 40 هزار عضو هیئتعلمی دانشگاههای دولتی، 2 درصدشان در این فرصتها حضور داشتهاند. سهمی که عملاً نمیتوان از آن انتظار ایجاد تغییرات قابل توجه در عرصههای صنعتی و غیرصنعتی را داشت.
فرصتهای مطالعاتی استادان 19 درصد آب رفت
از مردادماه امسال با دستور وزیر علوم سابق، حضور در فرصتهای مطالعاتی صنعت و جامعه برای اساتید الزامی شده بود تا از این طریق همه اساتید مشمول حضور در این فرصتها شوند؛ موضوعی که شاید در آینده نزدیک بتواند سهمی در تغییر جمعیت حاضر در آنها داشته باشد. با این حال بررسی حضور جامعه اساتید در این دورهها در سال جاری و مقایسه با آن با سال گذشته، شاهد ریزش 19 درصدی در این زمینه هستیم. به طوری که امسال 825 نفر در فرصتهای مطالعاتی حضور پیدا کردند، در حالی که این تعداد در سال گذشته به هزار و 20 عضو هیئتعلمی رسیده بود. البته نمیتوان این مسئله را هم از قلم انداخت که در مجموع در طول 10 سال گذشته، تنها در سال 1402 بوده که آمار فرصتهای مطالعاتی از هزار فراتر رفته که به نظر میرسد این آمار چندان دوامی نداشته است.
البته اگر بخواهیم آمار مربوط به سال 1394 را که در آن تنها 8 نفر شرکت کرده بودند، مدنظر قرار دهیم باید عنوان کرد که ظرف یک دهه گذشته، جمعیت حاضر از اساتید کشور در فرصتهای مطالعاتی با رشد 10212 درصدی داشته اما این را هم نمیتوان از قلم انداخت که در این سالها، تلاشهای زیادی از سوی مسئولان وزارت علوم برای ترغیب اساتید به حضور در این فرصتها صورت گرفته است.
استادان به فرصتهای مطالعاتی نگاه رفع تکلیفی دارند
وضعیت شرکت اساتید در دورههای فرصتهای مطالعاتی نشان میدهد طبیعتا مشکلاتی در روند برگزاری فرصتهای مطالعاتی وجود دارد که یکی از آنها را باید اشکالات و ابهامات فراوانی دانست که هم در مبنا و فلسفه برگزاری این فرصتها و هم در روند فرایند اجرا دیده میشود. چالشی که در مقاله «آسیبشناسی فرصت مطالعاتی ارتباط با جامعه در رشتههای علوم انسانی، مطالعه موردی ارتباط اساتید علوم انسانی با اندیشکدهها» نوشته حامد جوکار از اساتید دانشکده علوم و تحقیقات اسلامی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) آن را دلیلی برای نداشتن وجاهت قانونی این فرصتها بین اساتید نام برده است. اتفاقی که در عمل باعث شده تا اعضای هیئتعلمی دانشگاهها به چنین فرصتهایی تنها بهعنوان یک تکلیف قانونی نگاه کنند. همین مسئله هم باعث شده تا عملاً اساتید بهجای آنکه نگاه حل مسئله به این فرصتها داشته باشند، به عنوان یک رفع تکلیف به آن بنگرند.
یکی دیگر از چالشهای این حوزه را هم باید تفاوت فرهنگی و سازمانی میان محیط دانشگاه و واحدهاهی صنعتی و غیرصنعتی دانست. تفاوتی که حتی در مواردی باعث ایجاد سوءتفاهم شده و حتی در موارد حادتر، مانعی برای درک متقابل طرفین از تواناییها میشود. در این مقاله قید شده که گاهی وجود انگارههای ذهنی میان دو طرف مانع تعامل صحیح و هدفمند شده است. البته خارج از این مقاله باید به این مسئله هم توجه کرد که نبود زبان مشترک بین دانشگاه و صنعت قطعاً تأثیرات خود را در حوزه فرصتهای مطالعاتی هم گذاشته و خواهد گذاشت؛ هرچند شاید همین فرصتها را بتوان تنها راه رسیدن به زبان مشترک هم قلمداد کرد، اما واقعیت آن است که تا رسیدن به زبان و فرهنگ مشترک بین دو این نهاد، راه دشواری پیشروی طرفین قرار دارد. یکی دیگر از مشکلات را باید توجه صرف اعضای هیئتعلمی به مباحث علمی آن هم بدون دغدغه کارآمدی یا اثربخشی این مباحث برای حل مشکلات موجود دانست. توجهی که در عمل به عنوان یکی دیگر از موانع برای برقراری ارتباط صحیح محسوب میشود. نتیجهگیری شرایط فعلی برگزاری فرصتهای مطالعاتی در این مقاله نشان میدهد قطعاً تداوم مسیر فعلی، مانع از تحقق اهداف تعیین شده برای این فرصتها شده و به تدریج انگیزه اساتید را برای حضور از شرایط فعلی هم کمتر خواهد کرد؛ چراکه بهزعم حامد جوکار، عضو هیئتعلمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)، متأسفانه این وزارتخانه به جای حرکت به آن سمت، در طول سالهای اخیر تلاش کرده تا در کنار وضع مقررات و آییننامهها، از اهرمهایی مانند تبدیل وضعیت و ارتقای اعضای هیئتعلمی و به تعبیر دیگر گره زدن معیشت اساتید تازهکار به این حوزه استفاده کند، روندی که دستاوردی جز از دست دادن وجاهت قانونی این فرصتها برای جامعه اساتیدی کشور نداشته است.
چگونه فرصتهای مطالعاتی را احیا کنیم؟
قطعاً برای برون رفت از وضعیت فعلی و ارتقای واقعی جایگاه فرصتهای مطالعاتی لازم است تا علاوه بر بازتعریف نقش و کارکرد نهاد علم در کشور، جایگاه علم و دانش در ساختار تصمیمگیری کلان کشور نیز احیا شود. همچنین استقلال دانشگاهها، احیای سازوکارهای کارشناسی به منظور حضور پررنگ یافتههای علمی در ابعاد مختلف سیاستگذاری و اجرا، حراست از جایگاه نهاد دانشگاه، تأمین معیشت و حفظ منزلت اساتید و دانشجویان را هم باید به عنوان راهکارهایی به حساب آورد که با تحقق آنها میتوان در کوتاهمدت و بلندمدت شرایط را برای بالا رفتن اهمیت حضور اساتید در فرصتهای مطالعاتی فراهم کند. از سوی دیگر نمیتوان این مسئله را نادیده گرفت که اگر متولیان آموزش عالی نتوانند جایگاه واقعی این فرصتها را برای اساتید تبیین کرده و بدون استفاده از اعمال زور در قالب آییننامه و مقررات، اساتید را برای حضور در این فرصتها ترغیب کنند، حتی اگر آمار مشارکت در این دورهها هم طی سالهای آینده روند افزایشی داشته باشد، اما نمیتوان انتظار اثرگذاری جدی از سوی آنها را داشت.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی: آییننامه ارتقا مانع به نتیجه رسیدن فرصتهای مطالعاتی است
علیرضا سبوحی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، با بیان اینکه اساتید از سال سوم حضورشان به عنوان عضو هیئت علمی میتوانند برای حضور در فرصتهای مطالعاتی اقدام کنند، گفت: «واقعیت آن است که امروزه با گپی در بحث ارتباط دانشگاه با صنعت و بخشهای غیرصنعتی روبهرو هستیم. از طرف دیگر، صنعت مسائل مبتلا به خود را دارد و معمولاً دانشگاه نیز رویکرد مقالهمحور و آکادمیک خود را دنبال میکند و یکی از راهکارهایی که تا حد زیادی میتواند این گپ را پر کند، وجود و تداوم برگزاری فرصتهای مطالعاتی است.»او به چگونگی حضور اساتید در این فرصتها اشاره و تصریح کرد: «اساتید به مدت 6 ماه تا یک سال به دو صورت پارهوقت و تماموقت به یکی از صنایع میروند و فرصت برقراری ارتباط از نزدیک با آن بخش را پیدا میکنند. به خصوص در روش تماموقت، استاد به صورت کامل به آن صنعت مأمور شده و با یکی از مشکلات آنجا درگیر و در نهایت هم تلاش میکند آن مشکل را حل کند. به همین دلیل، فرصتهای مطالعاتی میتواند ابزار بسیار خوبی برای کمک به رفع چالشهای امروز صنعت باشد.»عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: «فرصتهای مطالعاتی این امکان را فراهم میکند که اساتید با محیطهای واقعی آشنا شوند و این مسئله به خصوص برای اساتید جوان اهمیت بالاتری خواهد داشت. البته یکی دیگر از مزیتهای این فرصتها آن است که امکان گرفتن پروژههای بروندانشگاهی را حتی بعد از پایان دوره حضور استاد در فرصت مطالعاتی فراهم خواهد کرد تا از این طریق به عنوان ابزاری برای درآمدزایی دانشگاهی هم استفاده شود.»سبوحی با بیان اینکه متأسفانه میزان مشارکت اساتید در دورههای فرصتهای مطالعاتی چندان بالا نیست، بیان داشت: «البته بر اساس مصوبه جدیدی که در این زمینه شاهد هستیم، تا جایی که بنده اطلاع دارم، اعضای هیئت علمی که از سال 98 به بعد جذب شدهاند، الزام به شرکت در این فرصتها را دارند. با این حال، هر چند که وجود چنین الزامی به این مشارکت بیشتر کمک میکند، اما نباید این را هم از قلم انداخت که دلیل اصلی عدم مشارکت، بحث الزام و یا غیرالزامی بودن این دورهها نیست.»او در همین زمینه افزود: «امروزه علاوه بر فاصلهای که بین دانشگاه و صنعت وجود دارد، به دلیل آییننامه ارتقا شاهد عدم اقبال از سوی اساتید برای حضور در این فرصتها هستیم. با وجود اینکه در سالهای گذشته اقدامات مثبتی در خصوص آییننامه ارتقا داشته و زمینههایی مانند پروژههای صنعتی، فرصتهای مطالعاتی، کیفیت تدریس اساتید و یا مقالات ISC به آن اضافه شده، اما هنوز حق وتو و بار اصلی آییننامه به مقالات ISI محدود مانده است.»عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در همین زمینه افزود: «همین فرآیند باعث شده تا حضور در فرصتهای مطالعاتی با چالش همراه شود. موضوعی که باید به آن توجه شود، این است که امروزه مشکلاتی که در صنعت داریم، برخی پایهای بوده و برخی نیز چون جهانی نیستند، عملاً امکان تولید مقاله ISI از آن وجود ندارد. حالا تصور کنید یک استادی 6 تا 12 ماه به یک صنعت میرود، اما در نهایت خروجی از حیث مقاله ندارد. در حالی که اگر همان میزان را بر روی مقاله متمرکز میشد، میتوانست مقالات لازم را داشته باشد و به همین دلیل رغبت زیادی برای حضور در این فرصتها ندارد.»او خاطرنشان کرد: «الزامی شدن عملاً باعث میشود تا اساتید وظیفه سنگینتری داشته باشند؛ یعنی نه تنها فشار نوشتن مقاله ISI را کم نمیکند، بلکه بار جدیدی هم اضافه میکند. به همین دلیل بهتر بود که توازنی بین این دو ایجاد شود و عملاً کیفیت حضور اساتید در فرصتهای مطالعاتی هم کاهش پیدا کند؛ چراکه قطعاً ترغیب استاد به صدور مقاله برای گرفتن ترفیع است.»
عضو هیئتعلمی دانشگاه علم و صنعت: 50 درصد استادان مایل به حضور در فرصتهای مطالعاتی هستند
محمدرضا محمدی، عضو هیئتعلمی دانشگاه علم و صنعت درباره اهمیت حضور اساتید در دوره فرصتهای مطالعاتی گفت: «در ابتدا باید بگویم دو بار در فرصتهای مطالعاتی شرکت کردهام که آخرین آن اوایل امسال در شرکت نرمافزاری پارت بوده، به همین دلیل باید بگویم که حضور در این فرصتها هم برای اساتید و هم برای طرف صنعت اتفاق خوبی محسوب میشود. اولین اتفاقی که با حضور در این فرصتها رخ میدهد، بالا رفتن اطلاعات اساتید از صنعتی است که در آن حضور پیدا کردهاند.»
او در توضیح بیشتر این مسئله گفت: «فرصتهای مطالعاتی این امکان را میدهد اساتید در جریان مشکلات صنایع قرار بگیرند و بعد بتوانند همان مشکلات را در پروژههای تحقیقاتی دانشگاهی مدنظر قرار دهند. در حقیقت این کار باعث میشود تا مسائل صنایع در اولویت فعالیتهای پژوهشی اساتید قرار گرفته و حتی در تربیت دانشجو و ارائه دروس هم به نیازمندیهای مجموعههای صنعتی توجه شود.»
عضو هیئتعلمی دانشگاه علم و صنعت به تأثیر این اتفاق برای بخشهای صنعتی اشاره و تصریح کرد: «قطعاً حضور فردی خارج از محیط صنعتی به این حوزه میتواند اتفاق مثبتی قلمداد شود؛ چراکه از این طریق بستری فراهم میشود تا بتوان از از زاویه دید متفاوت به مسئله مبتلا به صنعت نگاه شود و بتوان راهحلهای جدیدی را برای حل مشکل ارائه کرد.»
محمدی با بیان اینکه حضور در فرصت مطالعاتی حداقل در رشته مهندسی کامپیوتر مهیا بوده و شرکتهای مختلف فعال در این حوزه نیز از چنین فرصتهایی استقبال میکنند، بیان داشت: «واقعیت آن است که آن بخش از اساتید که به کارهای صنعتی و ارتباط با فعالان این حوزه علاقهمند هستند، از این فرصت استقبال میکنند. اما در مقابل هم برخی از اساتید علاقهشان انجام کارهای دانشگاهی و آموزشی است، طبیعتاً این دسته از حضور در این فرصتها استقبال زیادی نمیکنند.»
او ادامه داد: «با این حال نمیتوان این مسئله را از قلم انداخت که وقتی از امسال حضور اساتید در فرصتهای مطالعاتی به صورت اجباری درآمده، عملاً همه اساتید باید در این فرصتها حضور پیدا کنند. با این حال باز هم معتقدم بدون این اجبار، حدود 40 تا 50 درصد اساتید از حضور در این فرصتها استقبال میکنند.»
عضو هیئتعلمی دانشگاه علم و صنعت به مزیت اصلی که حضور در چنین فرصتهایی برای اساتید به همراه خواهد داشت اشاره و تصریح کرد: «اولین و مهمترین اتفاق را باید برقراری ارتباط با بدنه صنعتی برای اساتید دانست. همین اتفاق باعث میشود تا اساتید بعد از پایان حضورشان در فرصت مطالعاتی بتوانند از همین شرکتهایی که در آن حضور پیدا کنند، پروژه گرفته و آنها را به داخل دانشگاهها آورده و قطعاً برایشان نیز عایدی مالی خواهد داشت.»
محمدی خاطرنشان کرد: «مؤلفه دیگر آن است که اساتید میتوانند با مشکلات موجود در این بخشها آشنا شوند و آنها را میتوانند به طرق مختلف در دانشگاه دنبال کنند، یعنی یا در قالب پایاننامه و پروژههای دانشجویی به ارائه راهحل برای آن میپردازند و آن چالشها را درقالب پروژه صنعتی به داخل دانشگاه میآورند که میتواند برای آنها دستاورد مالی داشته باشد.»