به تصویری که از حکمرانی می‌سازید دقت کنید
اینکه طوری تصویرسازی کنیم که در نهان‌خانه حکمرانی دکمه‌ای وجود دارد که با فشاردادن آن‌ قیمت ارز یک‌چهارم می‌شود؛ اما هیچ‌کدام از دولت‌ها تاکنون آن را فشار نداده‌اند، تمسخر حکمرانی نیست؟ کمی به این تصویری که می‌سازید از دور نگاه کنید، زیادی خنده‌دار نیست؟ 
  • ۱۴۰۳-۱۰-۱۵ - ۲۳:۰۷
  • 00
به تصویری که از حکمرانی می‌سازید دقت کنید
امان از ساده‌سازی
امان از ساده‌سازی
محمدامین ایمانجانیمدیرمسئول

جمع محترم و دلسوزی روز جمعه با دغدغه معیشت و سفره مردم دور هم جمع شده‌اند. آنچه برون‌داد این جلسه بوده این گزاره است؛ به‌راحتی می‌توان دلار هشتاد هزار تومانی را ارزان کرد و به قیمت 20 هزار تومان رساند. 
طبیعی است که هیچ‌کس با قیمت فعلی و نجومی ارز موافقتی ندارد و هر تدبیری که بتواند اندکی قیمت را پایین بیاورد، موجب خوشحالی خواهد بود؛ اما متأسفانه اجماع کم‌نظیری بین اقتصاددان‌ها وجود دارد که صورت‌مسئله به این سادگی نیست و این فرایند نیازمند اصلاحات ساختاری، مدیریت تورم، افزایش درآمدهای ارزی و مواردی ازاین‌دست است که شدنی اما بسیار زمان‌بر و نیازمند زیرساخت‌هایی است که برخی از آن‌ها فراهم نیستند. درباره دلایل فنی رد این ادعا کارشناسان متخصص هم در این روزنامه هم در جاهای دیگر بحث کرده‌اند و قصد این نوشتار تفصیل موضوع دراین‌خصوص نیست. در اینجا بیشتر می‌خواهیم درمورد آثار اجتماعی و سیاسی طرح چنین گزاره‌ای صحبت کنیم. 
مسئله اولی که پیش می‌آید این است که این عدد 20 هزار تومان از کجا آمده؟ و اگر می‌شود به این راحتی قیمت ارز را یک‌چهارم کرد، چرا به یکباره مثلاً یک‌دهم یا یک‌بیستم نکنیم تا همه آحاد ملت را از نگرانی نجات دهیم و یک نوبل اقتصاد هم برای کشور به ارمغان بیاوریم؟ متأسفانه طرح این ادعا بدون توضیح سازوکار آن فقط موضع حامیان شوک‌درمانی را تقویت می‌کند و موجب استهزای حکمرانی عدالتخواهانه می‌شود. وقتی هیچ توضیح مستدلی ارائه نشود، عده‌ای به تمسخر، دو راه حل برای این موضوع ارائه کردند؛ یکی اختراع ماشین زمان و بازگشت به حداقل 10 سال قبل و دیگری برداشتن چند صفر از پول ملی. 
مسئله دوم، تصویر ساده‌سازانه‌ای است که از حکمرانی ارائه می‌دهیم. اینکه طوری تصویرسازی کنیم که در نهان‌خانه حکمرانی دکمه‌ای وجود دارد که با فشاردادن آن‌ قیمت ارز یک‌چهارم می‌شود؛ اما هیچ‌کدام از دولت‌ها تاکنون آن را فشار نداده‌اند، تمسخر حکمرانی نیست؟ این چه دکمه‌ای است که از دولت نئولیبرال روحانی تا دولت حزب‌اللهی شهید رئیسی تا دولت پزشکیان، نتوانسته‌اند آن را پیدا کنند و فشار بدهند تا اقتصاد کشور از این وضعیت خارج شود و یک‌باره ارزش پول ملی 4 برابر شود؟ آیا همه وزرایی که این دولت‌ها داشته‌اند نسبت به وجود چنین دکمه‌ای جهل داشته‌اند یا دکمه را پیدا کرده بودند؛ اما به سبب تضاد منافع آن را فشار نمی‌دادند؟ کمی به این تصویری که می‌سازید از دور نگاه کنید، زیادی خنده‌دار نیست؟ 
مسئله سوم، اثر تخدیری است که این دست گزاره‌ها برای مخاطبان خصوصاً مخاطب حزب‌اللهی دارد. تصویری که ساخته می‌شود این است؛ خیلی از مسائل، پیش‌پاافتاده و سطحی‌اند و می‌توان خیلی‌خیلی ساده حلشان کرد. در چشم به‌هم‌زدنی می‌توان اقتصاد را درست کرد، با یک حرکت می‌توان رژیم صهیونیستی را شکست داد و آمریکا را از منطقه بیرون کرد، به‌سادگی می‌توان پروژه اسلامی‌سازی دانشگاه را انجام داد و... که البته همه این‌ها ان‌شاءالله شدنی است؛ اما نه به این سادگی که بعضی فکر و ترویج می‌کنند و فلسفۀ کار با برنامه‌ریزی را زیر سؤال می‌برند و البته متأسفانه وقتی این اتفاق‌ها به‌راحتی نیفتاد سرخوردگی و افسردگی برای مخاطب خصوصاً حزب‌اللهی‌ها پدید می‌آید. 
مسئله چهارم، تطهیر تحریم‌کنندگان غربی است. اینکه به‌اشتباه بگوییم مقصر چهار برابر شدن قیمت ارز خودمانیم، نه آمریکا و خودمان تعمّدی نمی‌خواهیم قیمت پایین بیایید، چه اثر روانی‌ای روی مردمی دارد که زیر فشار اقتصادی‌اند؟

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰