درست شش سال قبل، در بامداد 13 دیماه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، فرمانده فقید سپاه قدس ترور شد. کاروان او شامل دو خودرو مورد هدف پهپادهای آمریکایی قرار گرفت. علاوه بر وی، ابومهدی المهندس، معاون عملیاتی هیئت حشدالشعبی و رئیس ستاد این نیرو نیز به شهادت رسید.
آمریکا تحت رهبری دونالد ترامپ در دوران اول ریاستجمهوری وی، تصمیم گرفت تا اعضای ارشد و رسمی دو کشور را ترور کند؛ قطعاً طبق محاسبات نهادهای واشنگتن، این مسئله ارزشش را داشت؛ ارزشی که به بهای ننگ تروریسم دولتی آشکار بر پیشانی آمریکا مینشست.
بخشی از محاسبات نهادهای آمریکا دقیق بود. سردار سلیمانی شخصی بسیار سودمند برای کشورش بود، اما قسمتی دیگر از محاسبات درست از آب درنیامدند؛ شهید سلیمانی سنتهایی را پایهگذاری کرده بود که توقفناپذیر بودند. در این گزارش تلاش شده به مناسبت سالگرد شهادت این اسطوره ایرانی، به تعدادی از ویژگیهای وی پرداخته شود.
روند جایگزینی و قوت سازمانی
پس از شهادت سردار سلیمانی، رهبر معظم انقلاب، سردار اسماعیل قاآنی، قائممقام وقت این نیرو را به عنوان رئیس جدید انتخاب کردند. این انتصاب بر اساس نظر مشورتی سردار سلیمانی در وصیتنامهاش صورت گرفت. این نوع از جایگزینی و مسائل مرتبط با آن نکاتی در درون خود داشت.
1. ثبات سیستمی
انتخاب جایگزین سردار سلیمانی به سرعت، با آرامش و با ثبات سیستمی صورت گرفت. این مسئله ناشی از اعتماد مسئولان عالیرتبه به شخص وی جهت اجرای توصیهاش، آرامش و پایداری سیستم تحت مدیریت او و اطمینان مردم به حاصل تلاشهای وی بود.
2. نگاه واقعبینانه به آینده
سردار سلیمانی با پیشبینی وقوع اتفاقات ناگوار و ضرورت تصمیمگیری در بازهای دشوار، نسبت به این دوره پیشبینیهایی را صورت داده بود. اگر او برای دوره پس از خود چارهاندیشی نکرده بود، رخداد سهمگین شهادت وی که همراه با سرشاخ شدن ایران با آمریکا بود، میتوانست در برههای حساس، آشفتگی بالایی را رقم بزند.
3. آمادهسازی جایگزین در درون سیستم
جایگزینی امری است که در نهایت در هر سیستمی روی میدهد، اما آمادهسازی افراد لایق جایگزینی، موردی دیگر است و نیاز به تمهیدات دارد. سردار سلیمانی با توجه به پیچیدگیها، تلاش کرده بود زمینه را برای جایگزینی درون سیستمی آماده کند. او به همین دلیل، جانشین را در درون سپاه قدس آمادهسازی کرده بود.
اگر شخصی از بیرون سیستم برای جانشینی انتخاب میشد، باید زمانی طولانی را برای شناخت سیستم و افراد درون آن صرف میکرد. با این حال آمادهسازیهای درون سیستم، سیستم کلان را از انتخابهای دشوار راحت میکند و گزینههای مطلبوبتری را در برابرش میگذارد.
نگاه منبعث از مردم
نگاه سردار سلیمانی به مردم بود و اقدامات خود را نیز بر مبنای مردممحوری صورت میداد.
1. عامل وفاق در شرایط خاص
دشمن تلاش داشت فعالیتهای سپاه قدس را به عاملی برای انشقاق داخلی ایران تبدیل کند، اما سردار سلیمانی علاوه بر جلوگیری از این اقدام و تبدیل فعالیتهای نیرو به عنوان عامل وفاقانگیز حول محوریت امر ملی، موفق شد خود نیز به شکل مستقل، شخصیتی وفاقی از خود ایجاد کند.
تبلیغات گسترده منفی درباره برنامههای منطقهای ایران بسیار عمیق بود، زنجیره طویلی از دشمنان داخلی و خارجی ایران در آن نقش داشتند و حتی دوستانی نیز فریب این فضاسازیها را خوردند، اما به نظر میرسد تبلیغات «ارتش تک نفره» شهید سلیمانی در قابهای ساده تصویری و سخنان کوتاهش، از ارتش بیانتهای رسانهای دشمن با تجهیزات گسترده در فضا و منطقه، مؤثرتر افتادند.
2. سیستم مردمی
سپاه به تبع روند شکلگیری خود، نهادی به شدت مردمی است. در ابتدای انقلاب اگر وظیفه برخورد با جداییطلبان به ساختارهای کلاسیک نظامی داده میشد، آنها با تانک و ادوات سنگین و فقط به شکل نظامی با آنها برخورد میکردند. سپاه اما علاوه بر درگیری متناسب نظامی با این جداییطلبان به وسیله سلاحهای سبک، انواع فعالیتها را به اجرا در میآورد. زمینهسازی برای خنثی کردن تبلیغات دشمن، کار اطلاعاتی و همچنین تلاش برای منصرف کردن تروریستها حتی در زمان محاصره آنها، نشاندهنده انعطاف سپاه و ریشههای مردمی آن بود.
با وجود ریشههای مردمی، سپاه در حوزههای تخصصی باید به تخصصگرایی بپردازد. هدایت مردمی قوای موشکی یا منطقهای که به شدت تخصصیاند، کارآسانی نیست و شاید به زعم بسیاری نشدنی باشد. سردار سلیمانی در نیروی قدس که یکی از تخصصیترین حوزهها به حساب میآید، نیروهای مردمی را به خدمت گرفت و هدایت را نیز در درون جامعه قرار داد. تعداد زیادی از فعالان سپاه قدس، کسانی بودند که تا قبل از قضایای سوریه به همه اموری مشغول بودند، به جز حوزه نظامی.
شایستۀ شایستهسالار
یک جمله سردار سلیمانی بسیار در جامعه ایرانی مشهور است؛ «فرصتی که در تهدیدات است، در خود فرصتها [فرصتهای مثبت ظاهری] نیست.» او بر همین اساس بسیاری از فرصتهایی موجود را دریافت و اقدامات پرحاصلی را انجام داد.
1. شایسته سالاری
حرف مرد را باید زیر گلوله شنید. اگر کسی واقعاً اهل حرف زدن و نقشههای بیهوده نیست، باید خود را در سختترین شرایط نشان دهد. بسیاری از افرادی که در جنگ علیه تکفیریها، سختیها را به جان خریده و به جبههها اعزام شدند، با تلاشهای سردار سلیمانی به خدمت سازمانی درآمدند؛ هرچند این رویه به شکل کامل رخ نداد، اما تلاشهای او باعث موفقیتهای نسبی شد.
2. شناختن و احترام به اشخاص و جایگاهها
سردار سلیمانی درخصوص رئیس دولت یازدهم و دوازدهم و همچنین یکی از شخصیتهای درگذشته نظام که انتقاداتی نسبت به وی وجود داشت، مواضعی گرفت که نشان داد او به لحاظ سیاسی نگاهی جامع و بلندمرتبه دارد. او میتوانست به جای موضعگیری به جا، همانند موج جامعه موضعگیری کند، اما بر سر واقعیت ایستاد و اشخاص و جایگاههای آنان را مورد تکریم قرار دارد؛ موضوعی که عمدتاً توسط هیچ فردی در دنیای سیاست یا رعایت نمیشود یا در سطحی که شهید سلیمانی به آن توجه میکرد، مورد توجه قرار نمیگیرد. شهید سلیمانی فردی تیزبین در حوزه سیاسی، حرفهای، رها از تنگنظریهای سازمانی و جناحی با حفظ انقلابیگری بود.
3. پیگیری نیروها و مشغول مرور زمان نشدن
سردار سلیمانی با وجود پیشرفتهایی که در زندگی خود داشت، هیچگاه نیروهای جزء خود را در زمان شروع به کار خود فراموش نکرد. وی تا آخرین روزهای عمر پیگیر امور سربازانش در زمانی بود که وی با چند جوان کرمانی، لشکر این استان را پایهگذاری کرد.
4. نترسید، نترسیم، نترسانید
بسیاری با محاسبه یکجانبه جمعیت، ثروت و امکانات دشمن، نسخه تسلیم را میپیچند. بسیاری نیز بدون توجه به چنین شاخصهایی بر طبل جنگ میکوبند. سردار سلیمانی اما بدون موافقت با اقدامات هیجانزده علیه دشمن، معتقد بود نباید از صفآرایی دشمنان ترسید.
اگر بسیاری از ملتهای برتر با محاسبات یکجانبه میترسیدند، هیچگاه به جایگاههای کنونی خود نمیرسیدند. او با جمله خود مبنی بر «نترسید، نترسیم و نترسانید» نسخهای برای پیشرفت کشور و تبدیل شدن به یکی از قدرتهای جهانی، ارائه کرد.
5. شخصیتی ملی و مذهبی
بر اثر روندهای داخلی و دخالتهای خارجی تلاش شده تا دو مفهوم و نیروی ملیت و مذهب در ایران از یکدیگر جدا شوند. نخستین هدف از این جداسازی تقسیم قدرت ایران و دومین هدف درگیرسازی این دو نیرو با یکدیگر است. سردار سلیمانی اما تجسم این دو در یک قالب بود؛ شخصی ملی و مذهبی بهجای آنکه یک کدام از آنها باشد.
او همچنین با وجود آنکه شخصیتی ملی و مذهبی بود، تلاش نکرد دست به انحصارگراییزده و خود را ملی- مذهبی بنامد؛ تلاشی که میتوانست به معنای دکان زدن سیاسی و نفی دیگران باشد. بسیاری که در ایران خود را ملی- مذهبی مینامند، به عبارتی دیگر ملی و مذهبی بودن دیگر افراد و جناحها را نفی کرده و در عمل به دنبال ایجاد فضایی برای بازیگری سیاسیاند.
6. زمینهساز شکوفایی، مانع بنبست
اقدامات سپاه قدس باعث شد تا بسیاری از نهادهای ایرانی شکوفا شوند. افزایش وزن ایران بر اثر فعالیتهای این نیرو باعث شده تا دستگاه دیپلماسی و همچنین دولت بتواند با اتکا به دستاوردهای کسب شده، بیش از پیش شکوفا شوند.
یکی دیگر از مزایای این نیرو بنبستشکنی بوده است. اگر سپاه قدس و فعالیتهایش برای بهبود فضای تجاری کشور نبود، دشمن میتوانست سیاست تحریمی خود را بسیار بیشتر از امروز به اجرا درآورد.
7. چهارچوبمند کردن برای کاهش اثر تغییرات انسانی
یکی از مشکلات بزرگ سیستمها، تأثیرپذیری آنها از افراد است. هرچه یک سیستم بتواند روندها را درونیسازی کند، سرعت پیشرفت و ثباتش بیشتر خواهد بود. سردار سلیمانی فردی کوشا بود اما احتمال داشت سیستم پس از او ضربه بخورد. او برای جلوگیری از این ضربه، اقداماتی را ترتیب داده بود؛ اول کار علمی در حد امکان، دوم جمعآوری کارآمدترین نیروها.
این زمینهسازیها باعث شد بدون سردار سلیمانی نیز سپاه قدس همانند دوره او به فعالیت ادامه دهد. این مسئله را میتوان در دیگر ساختارهای مقاومتی منطقه از جمله «مقاومت لبنان» نیز مشاهده کرد.
8. چابکسازی متراکم
با توجه به شرایط جنگ در منطقه، بخشی از نیروهایی که در سازمان تحت هدایت سردار سلیمانی فعالیت میکردند، باید به طور همزمان دارای توانمندیهای چندجانبهای میبودند. به عنوان نمونه فردی که به عنوان کارشناس در امور غیر نظامی وارد سوریه میشد، اگر در یک حوزه توانمندی داشت، باید برای جلوگیری از آسیب به وی چند نیروی دیگر نیز درگیر میشدند. از این رو وی علاوه بر توانمندی در حوزه تخصصی خود، باید میتوانست به اصطلاح «گلیم خود را از آب بیرون بکشد.»
این مسئله بهطور ویژه برای سوریه ضروری بود؛ جبههای که در اوایل درگیریهای آن بر اثر مسدودی راهها، امکان نقل و انتقال سنگین نیروها وجود نداشت. این روند نیاز به نیروها را کاهش میداد به گونهای که این امکان وجود داشت، در زمانی بسیار کم و شرایط خطیر، یک سیستم هدایت جنگی در میدان ایجاد کرد.
9. تبدیل شدن به مرکز
هنگامی که سردار سلیمانی مسئولیت سپاه قدس را برعهده گرفت، این نیرو و خود او شناخته شده نبودند. وی اما به جای آنکه به این مسئولیت به عنوان مقامی موقت برای نیل به مقامی بالاتر نگاه کند، اهمیت آن را دریافت و بیوقفه تلاش کرد. در نتیجه هنگامی که وی ترور شد، گفته شد دومین مقام ایران و بالاترین مسئول محور مقاومت به شهادت رسیده است.
به تبع جایگاه و شخصیت سردار سلیمانی، سپاه قدس نیز دیگر همان نیروی قبلی نبود. شهید سلیمانی به جای تبدیل کردن سازمانش به پله رشد، خود عامل رشد و ارتقای سازمان خود شد.
10. مدیریت تنش همهجانبه
اواخر مدیریت دوران سردار سلیمانی، یکی از پرتنشترین دورهها در تاریخ ایران بود. وزیر وقت وزارت خارجه خود را به عامل اصلی انشقاق در درون ملت، قوا و دولت تبدیل کرده بود. پیگیری سیاستهای مختلف به شکل رادیکال توسط وی آن هم موضوعاتی مانند مذاکره که ماهیتاً «نرم» و «منعطف» به نظر میرسیدند، شرایط سختی برای کشور رقم زد. اثرات تلخ این شیوه از مدیریت کماکان در حال ایجاد واگرایی در سطوح بالاست.
قاعدتاً سپاه قدس نیز همانند خود دولت، مجلس و ملت یکی از قوایی بود که باید با این مدیریت رادیکال مواجه میشد. وزارت خارجه کنونی تقریباً با همان تیم دوران دولت دهم و یازدهم اداره میشود، اما به دلیل تفاوت در رأس، به شکل رادیکال سیاستها را پیگیری نمیکند.
رادیکالیسم سازمانی آن دوره در وزارت خارجه میتوانست به بحرانی بزرگ در حوزههای مشترک این نیرو با سپاه قدس تبدیل شود، اما با مدیریت مناسب و منعطف، خطر رفع شد.
حتی در برههای سپاه قدس با بازیگری در روابط درون دولتی، از تلاش وزارت خارجه برای ایجاد انشقاق در درون دولت جلوگیری کرد.
این مسئله در جریان سفر بشار اسد، رئیسجمهور سوریه در سال 1397 به ایران صورت گرفت. وی درحالی به دیدار حسن روحانی، رئیسجمهور وقت رفت که وزیر خارجه در این دیدار حضور نداشت. این درحالی بود که عدم حضور وی در این دیدار، به دلیل تصمیم مسئولان دولت بود. با این وجود سردار سلیمانی در اینجا نیز سعی کرد مانع از چالشزایی نهاد مزبور در درون دولت شود و همزمان اشخاص و نهادها را حفظ کرده و مانع از تضعیف و حذفشان شد.
وی در جریان اغتشاشات سال 1398 نیز با زاویهای مناسب به قضایا ورود کرد. وی اعلام کرد قصد دارد به جوانی که پرچم ایران را آتشزده ارزش این پرچم را یادآوری کند. سردار سلیمانی زمینههای مشکل را نفی نکردند، چشم بر خطا در اغتشاش پوشیدند اما به اصلیترین خط قرمز اشاره کردند.