درباره انزواگرایی رئیس جمهور متخب آمریکا
ترامپ در اولین دوره ریاست‌جمهوری خود دهه‌ها سیاست ایالات‌متحده درباره چین را با آغاز یک جنگ تجاری علیه پکن تغییر داد. اکنون هم که ترامپ برای آغاز دوره دوم ریاست‌جمهوری خود آماده می‌شود، ادبیات و انتصاب‌های او در کابینه نشان می‌دهد رویکرد تندرو خود را دوچندان خواهد کرد. روابط پرتنش بین دو کشور قرار است پرتنش‌تر شود.
  • ۱۴۰۳-۱۰-۱۲ - ۱۱:۲۳
  • 00
درباره انزواگرایی رئیس جمهور متخب آمریکا
چرا چین ترسی از ترامپ ندارد؟
چرا چین ترسی از ترامپ ندارد؟

یان شوئه تونگ، نظریه‌پرداز برجسته سیاست خارجی چین و رئیس مؤسسه روابط بین‌الملل دانشگاه چینهوا این کشور در مقاله «چرا چین بیمی از ترامپ ندارد؟ تنش‌های آمریکا و چین ممکن است افزایش یابد، اما انزواگرایی او به پکن کمک خواهد کرد» که در وب‌سایت فارن افرز منتشر شده به بررسی چشم‌انداز رقابت پکن و واشنگتن در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ پرداخته و به طرح این گزاره پرداخته است که علی‌رغم ادبیات تند ترامپ علیه چین، ریاست‌جمهوری او به نفع پکن خواهد بود؛ زیرا انزواگرایی او سبب نزدیک‌تر شدن متحدان سنتی آمریکا به چین خواهد شد. مطلب ذیل ترجمه و طبیعی است که همه منطق و الفاظ استفاده شده در این متن مورد تأیید «فرهیختگان» نیست؛ اما جهت اطلاع از ابعاد مختلف موضوع، در یک روزنامه دانشگاهی عیناً منتشر می شود.

سال‌هاست که دونالد ترامپ چین را به باد انتقاد گرفته و آن را عامل اصلی همه نا‌ملایمتی‌ها در ایالات‌متحده توصیف کرده است. او از کسری تجاری بزرگ واشنگتن با پکن ابراز تأسف کرده و چین را به دلیل توخالی کردن قلب مرکز صنعتی آمریکا سرزنش کرده است. ترامپ اصرار دارد چین مقصر همه‌گیری کرونا بوده است. اخیراً هم او بحران مواد افیونی در ایالات‌متحده را به پکن گره‌زده و چین را به «حمله» به ایالات‌متحده با ماده مخدر فنتانیل متهم کرده است. در گردهمایی‌ها و جلسه‌های مطبوعاتی ترامپ از چین به‌عنوان یک دشمن هیولایی یادشده است؛ دشمنی که فقط ترامپ می‌تواند بر آن فائق آید. ترامپ در اولین دوره ریاست‌جمهوری خود دهه‌ها سیاست ایالات‌متحده درباره چین را با آغاز یک جنگ تجاری علیه پکن تغییر داد. اکنون هم که ترامپ برای آغاز دوره دوم ریاست‌جمهوری خود آماده می‌شود، ادبیات و انتصاب‌های او در کابینه نشان می‌دهد رویکرد تندرو خود را دوچندان خواهد کرد. روابط پرتنش بین دو کشور قرار است پرتنش‌تر شود. 
اما رهبران چین با ترس به دوره ترامپ نگاه نمی‌کنند. آن‌ها از اولین دوره او چیز‌های زیادی یاد گرفته‌اند. البته تمایل او به حمایت‌گرایی اقتصادی منجر به اختلافات بیشتر و افزایش تنش‌ها خواهد شد؛ اما پکن معتقد است می‌تواند چنین رویارویی‌هایی را مدیریت کند. علاوه بر این، تعهد ناپایدار ترامپ به متحدان ایالات‌متحده، سایر کشور‌ها را تشویق خواهد کرد تا دست به
«وسط بازی» بزنند و برای جبران غیرقابل‌پیش‌بینی بودن واشنگتن، روابط خود را با پکن تحکیم کنند. احتمال درگیری نظامی با ایالات‌متحده نیز کم است. از آنجایی هم که در سیاست خارجی ترامپ هرگز خبری از تعهدات عمیق ایدئولوژیک نبوده، بعید به نظر می‌رسد رقابت بین دو کشور ابعاد مخرب‌تری از جنگ سرد به خود بگیرد. ترامپ نمی‌خواهد درگیر جنگ شود و ترجیح می‌دهد بر اصلاحات داخلی تمرکز کند. او به‌زودی و با هدف مهار چین وارد کاخ سفید خواهد شد، اما رهبران چین از بازگشت او هراسی ندارند. 

خون‌سرد در برابر ترامپ
پکن بر این باور نیست که نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری 2024 ایالات‌متحده تأثیر زیادی بر مسیر کلی سیاست ایالات‌متحده در قبال چین خواهد داشت. هرکسی که به‌عنوان رئیس‌جمهور وارد کاخ سفید می‌شود، از یک اجماع دوحزبی برخوردار خواهد بود که چین را تهدیدی برای سلطه جهانی ایالات‌متحده می‌داند و به تلاش برای مهار چین ادامه خواهد داد. البته روشن است که همه‌چیز از دولتی به دولت دیگر ثابت نخواهد ماند. سیاست ترامپ در دوره دوم ریاست‌جمهوری خود در حوزه چین، نه‌تنها با سیاست‌های دولت جو بایدن، بلکه با دوره اول ریاست‌جمهوری خود او نیز متفاوت خواهد بود. مثلاً ترامپ مناصب مهمی در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی را به افراط‌گرایان دست راستی واگذار کرده است که برخی از آن‌ها کمتر از 50 سال سن دارند؛ امری که نشان‌دهنده تغییری بارز در مقایسه با دوره اول ریاست‌جمهوری او به شمار می‌رود. برخلاف چهره‌های آن دوره که بسیاری از آن‌ها مقامات نظامی غرق در تجربه اواخر دوران جنگ سرد بودند (زمانی که چین و ایالات‌متحده شرکای راهبردی یکدیگر محسوب می‌شدند)، بسیاری از انتخاب‌های جدید او در دوران خیزش فوق‌العاده سریع چین در صحنه جهانی وارد عرصه شده‌اند. آن‌ها چین را تهدید اصلی برای ایالات‌متحده می‌دانند و از سیاست‌های افراطی‌تر و قهری‌تر برای سرکوب پیشرفت‌های این کشور پشتیبانی می‌کنند. 
اما چنین رویکرد سخت‌گیرانه‌ای ممکن است در یک زمینه ژئوپلیتیکی که از دوره اول ترامپ به‌طور قابل‌توجهی تغییر کرده است، کارساز نباشد. هنگامی که ترامپ در سال 2017 وارد کاخ سفید شد، بیشتر کشور‌ها فکر می‌کردند او در مقام خود بسیار شبیه به یک رهبر متعارف، یک تصمیم‌گیرنده از نظر ایدئولوژیک بی‌طرف و از نظر اقتصادی منطقی رفتار خواهد کرد. متحدان اصلی ایالات‌متحده امیدوار بودند که ترامپ به امنیت آن‌ها متعهد باشد. پکن در سال اول ریاست‌جمهوری ترامپ از او برای دیدار از چین دعوت کرد. روسیه هم با وجود مخالفت ایالات‌متحده با الحاق کریمه به این کشور در سال 2014، در سال 2017 از او برای شرکت در مراسم سالانه پیروزی کرملین در جنگ جهانی دوم دعوت کرد. 
اما این بار رهبران جهان تمایل دارند تا از کشور‌های خود در برابر عدم قطعیت موجود در دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ محافظت کنند. امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، ترامپ را در اوایل دسامبر به پاریس دعوت کرد تا به او تأکید کند که اروپایی‌ها تصمیم‌گیرندگان اصلی در مورد امنیت خود خواهند بود. آلمان و ژاپن هم بیم آن را دارند که ترامپ برای تضمین حضور نظامی آمریکا در کشور‌های آن‌ها پرداخت پول بیش‌تری را مطالبه کند. دولت موقت کره جنوبی هم نگران آن است که ترامپ از فقدان اختیارات این دولت نیل به منافع اقتصادی آمریکا استفاده کند. ترامپ باید با این واقعیت دست‌وپنجه نرم کند که روسیه و ایالات‌متحده اکنون در دو طرف جنگ در اوکراین و در مقابل یکدیگر قرار دارند. حمایت‌های سیاسی و کمک‌های نظامی تزلزل‌ناپذیر واشنگتن از عملیات وحشیانه اسرائیل در غزه -که بسیاری در جهان آن را یک نسل‌کشی می‌دانند– نفاق موجود در ادعا‌های ایالات‌متحده درباره پرچم‌داری حقوق بین‌الملل و حقوق بشر را بیشتر آشکار کرده است. 
از زمان روی کار آمدن ترامپ در هشت سال پیش، پکن در مدیریت رقابت خود با واشنگتن مهارت بیش‌تری کسب کرده است. شاید بتوان این‌گونه گفت که این رقابت به‌طورجدی از سال 2010 آغاز شده است؛ زمانی که باراک اوباما، رئیس‌جمهور وقت ایالات‌متحده، «چرخش به آسیا» را آغاز کرد. در سال‌های بعد، پکن از راهبرد‌های متفاوت دولت‌های اوباما، ترامپ و بایدن عبور کرده است. اوباما و بایدن سعی کردند از طریق رویکرد‌های چندجانبه چین را مهار کنند، درحالی‌که ترامپ مسیر یک‌جانبه‌گرایانه‌تری را در پیش گرفت. با توجه به این تجربه، رهبران چین از دورنمای یک دوره دیگر ریاست‌جمهوری ترامپ نگران نیستند و حتی دستورالعمل‌های راهبردی‌ای را درباره نحوه مدیریت سیاست‌های بالقوه رئیس‌جمهور منتخب در قبال چین در ماه نوامبر منتشر کردند. بر اساس سند منتشر شده توسط سرکنسولگری چین در لس‌آنجلس در 17 نوامبر، پکن به «تعهد به احترام متقابل، هم‌زیستی مسالمت‌آمیز و همکاری برد-برد به‌عنوان اصول مدیریت روابط چین و آمریکا پایبند خواهد بود.» عبارت «احترام متقابل» حاکی از آن است که چین در برابر هرگونه اقدام تحریک‌آمیز ترامپ دست به اقدام تلافی‌جویانه خواهد زد. «هم‌زیستی مسالمت‌آمیز» هم حاکی از آن است که چین به دنبال تعامل با ترامپ در گفت‌وگو درباره مدیریت اختلافات و درگیری‌ها برای تثبیت روابط دوجانبه خواهد بود. «همکاری برد-برد» هم به کار مشترک روی آن دسته از موضوعات جهانی که در آن چین و ایالات‌متحده منافع مشترکی دارند -مانند پایان دادن به جنگ در اوکراین، تدوین مقررات و دستورالعمل‌هایی برای هوش مصنوعی و مهار جریان مواد مخدر- اشاره دارد. 

تلاطم در پیش است
به نظر می‌رسد ترامپ مصمم است در دوره دوم ریاست‌جمهوری خود، مخصوصاً درباره چین، به حمایت‌گرایی اقتصادی بپردازد. او اظهار داشته شاید تعرفه‌های بیشتری بر کالا‌های چینی اعمال کند، محدودیت‌های زیادی را بر سرمایه‌گذاری ایالات‌متحده در چین و همچنین سرمایه چینی در بازار سهام ایالات‌متحده وضع کند، موانع بیشتری را برای همکاری‌های فناورانه دو کشور ایجاد کند و تعداد دانشجویان چینی را که در ایالات‌متحده تحصیل می‌کنند، کاهش دهد. این تصمیمات منجر به اصطکاک بیشتر بین پکن و واشنگتن خواهد شد. البته دولت بایدن هم تعرفه‌هایی را که ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری خود بر محصولات چینی وضع کرده بود، تمدید کرد اما این کار در اصل بر کنار گذاشتن چین از زنجیره‌های تأمین فناوری تمرکز داشت و در پی «زوج‌زدایی» همه‌جانبه اقتصاد ایالات‌متحده از چین نبود. در دولت بایدن، علی‌رغم توقف همکاری در زمینه فناوری‌های پیشرفته، تجارت در بخش‌های دیگر بین چین و ایالات‌متحده ادامه داشت؛ اما ترامپ در دوره دوم ریاست‌جمهوری خود احتمالاً برای زوج‌زدایی گسترده‌تر با چین فشار بیشتری خواهد آورد و تلاش خواهد داشت تا سهم محصولات چینی از بازار ایالات‌متحده را به‌شدت کاهش دهد؛ ازجمله کالا‌هایی که خارج از چین مونتاژ می‌شوند؛ اما به‌شدت به سرمایه‌گذاری‌ها و قطعات چینی وابسته‌اند. پکن هم احتمالاً دست به تلافی خواهد زد. این پویایی‌های مبتنی بر عمل متقابل ممکن است جنگ تجاری شدید بین دو قدرت را به اوج برساند و عواقب مخربی برای اقتصاد جهانی داشته باشد؛ زیرا بسیاری از کشور‌های دیگر هم برای اتخاذ سیاست‌های حمایت‌گرایانه تلاش خواهند کرد. 
ازآنجایی‌که ترامپ در پی تشدید جنگ تجاری است، دولت او احتمالاً فشار نظامی بر پکن را افزایش خواهد داد. ترامپ هنگام رویارویی با دشمنان اغلب به تاکتیک‌های قلدری و بلوف زدن روی آورده است- مانند تهدید حمله به کره شمالی با «آتش و خشم» پس از آزمایش موشک‌های میان‌برد پیونگ‌یانگ در سال 2017. مارکو روبیو، نامزد ترامپ برای وزارت خارجه و پیت هگزث، نامزد وزارت دفاع هر دو از شاهین‌های جنگ‌طلب آمریکایی علیه چین بوده و عقاید قوی ضدکمونیستی دارند. اگر سنا تصدی این مسئولیت‌ها توسط آن دو را تأیید کند، ممکن است تمایل ترامپ به بلوف زدن در حل تنش‌های نظامی با پکن به‌ویژه درباره مسائل مربوط به تنگه تایوان و دریای چین جنوبی، افزایش پیدا کند. واشنگتن ممکن است از طریق لفاظی‌های خصمانه و اقدامات نسنجیده بحران‌هایی را مشابه آنچه پس از سفر نانسی پلوسی، رئیس وقت مجلس نمایندگان به تایوان در سال 2022 رخ داد، برانگیزد؛ اقدامی که سبب شد چین با افزایش فعالیت‌های نظامی خود در تنگه تایوان و اطراف آن دست به پاسخ بزند. اگر ترامپ یا مقامات دولت او در نهایت جرقه حوادث مشابهی را برانگیزند و باعث افزایش تنش بین چین و ایالات‌متحده شوند جای تعجب نخواهد بود. 
دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ تقریباً به‌طورقطع تأثیری دلخراش بر گفت‌وگو‌های رسمی بین پکن و واشنگتن خواهد داشت. در دولت اوباما بیش از 90 کانال رسمی برای گفت‌وگو بین دو دولت وجود داشت که در پایان دوره اول ترامپ، خبری از هیچ‌کدام از آن‌ها نبود. ترامپ احتمالاً نزدیک به 20 کانال موجود آمریکا با چین را که دولت بایدن ایجاد کرده بود، به حالت تعلیق در خواهد آورد و ممکن است آن‌ها را با کانال‌های جدید تحت نظارت مستقیم خود و نه کانا‌ل‌های مربوط به کارگزاران عالی‌رتبه جایگزین کند؛ اما چین هنگام تماس با ترامپ بسیار محتاط خواهد بود زیرا رهبران این کشور هنوز به یاد دارند که چگونه پس از سفر ترامپ به پکن در نوامبر 2017، روابط دو طرف به‌سرعت و طی یک ماه رو به وخامت گذاشت و واشنگتن در سازمان تجارت جهانی منکر جایگاه چین به‌عنوان یک کشور در حال توسعه شد. 
فراتر از جنگ بین دو دولت خصومت بین چین و ایالات‌متحده می‌تواند در سطح اجتماعی نیز افزایش یابد. پوپولیسم در هر دو کشور در حال قوت گرفتن است و در نتیجه آتش جنگوئیسم [ملی‌گرایی افراطی] شعله‌ور‌تر خواهد شد. اگر ترامپ به تهدید خود مبنی بر هدف قرار دادن چین با اقدامات اقتصادی عمل کند و درگیر شاخ‌وشانه کشیدن بیشتر علیه پکن شود، تنش سیاسی حاصله بین دو کشور ناگزیر منتهی به خلق خصومت بین مردم دو کشور نیز خواهد شد. هم پوپولیست‌های آمریکایی و هم پوپولیست‌های چینی (گروه‌هایی که عمدتاً متشکل از کاربران اینترنتی رادیکالی هستند که چهره‌های تأثیرگذار جنگوئیست را در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند) علت مشکلات داخلی خود را به بدخواهی خارجی نسبت می‌دهند؛ استدلالی که توسط صاحبان قدرت هم تشویق می‌شود؛ زیرا به‌راحتی نوک پیکان تقصیر را به بیرون از مرز‌ها منتقل می‌کند. با این شرایط ممکن است بهبود روابط دوجانبه دشوارتر شود زیرا فشار فرهنگی و اجتماعی سبب پابرجا بودن اختلافات این دو کشور خواهد شد.

متن کامل گزارش سجاد عطازاده، مترجم را در روزنامه فرهیختگان بخوانید

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰