تحولات جدید در سوریه
از اواخر دهه ۲۰۰۰ میلادی، خاورمیانه به یکی از اولویت‌های سیاست خارجی مسکو تبدیل شده و بحران سوریه فرصتی برای بازگشت روسیه به این منطقه فراهم کرده است.
  • ۱۴۰۳-۱۰-۱۱ - ۲۱:۳۵
  • 00
تحولات جدید در سوریه
ضربه راهبردی به منافع روسیه پس از سقوط اسد
ضربه راهبردی به منافع روسیه پس از سقوط اسد

محمدحسین معصوم‌زاده، پژوهشگر مسائل بین‌الملل: از اواخر دهه ۲۰۰۰ میلادی و آغاز دهه بعد، خاورمیانه در سیاست خارجی روسیه جایگاه بالاتری پیدا کرد و مسکو در پی افزایش نفوذ خود در این منطقه بود. بحران و جنگ داخلی سوریه این فرصت را برای روس‌ها فراهم کرد تا پس از فروپاشی شوروی، دوباره به خاورمیانه بازگردند. با این حال، به‌نظر می‌رسد سقوط ناگهانی دولت سوریه به ریاست بشار اسد، جایگاه روسیه در منطقه را متزلزل کرده است. در این میان، این سوال مطرح می‌شود که این اتفاق چه پیامدهایی برای مسکو خواهد داشت و آیا روس‌ها می‌توانند حضور خود را استمرار بخشند؟
روسیه دارای دو مرکز نظامی در سوریه است؛ یکی پایگاه تدارکات نیروی دریایی روسیه در شهر بندری طرطوس و دیگری پایگاه هوایی حمیمیم در استان لاذقیه. پایگاه دریایی شوروی در طرطوس در سال ۱۹۷۱ مطابق با یک توافق دوجانبه بین رئیس‌جمهور سوریه، حافظ اسد و اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شد. این تنها پایگاه دریایی دائمی روسیه در دریای مدیترانه است. این تأسیسات یک نقطه مهم سوخت‌گیری و تعمیر برای کشتی‌های روسی به شمار می‌روند که می‌توانند بدون عبور از تنگه‌های تحت اختیار ترکیه به دریای سیاه بروند. اهمیت این موضوع زمانی درک می‌شود که طبق کنوانسیون مونترو، پس از آغاز تهاجم نظامی روسیه به اوکراین، ترکیه بسفر و داردانل را برای عبور کشتی‌های روسی مسدود کرده است. همچنین به‌گفته مؤسسه نیروی دریایی ایالات متحده، این بندر یک بندر در آب‌های عمیق است، به این معنی که می‌تواند میزبان زیردریایی‌های ناوگان هسته‌ای مسکو باشد.
پایگاه حمیمیم نیز در تاریخ ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۵ برای حمایت از ارتش سوریه در مبارزه با گروه تروریستی داعش تأسیس شد و به‌عنوان یک پایگاه محافظت‌شده با سیستم‌های دفاع هوایی که یک منطقه گسترده از جمله در سراسر ترکیه را پوشش می‌دهد، شهرت دارد. هر دو تأسیسات طی سال‌های اخیر نقش مهمی در تدارکات عملیات روسیه در لیبی و ساحل بازی کردند. به‌طور خاص، حمیمیم محل سوخت‌گیری برای هواپیماهای حمل تجهیزات نظامی، پرسنل و سایر محموله‌ها بوده است. این پایگاه نقطه پرش به آفریقا است و پرسنل نظامی و تجهیزات نظامی را از طریق سوریه به جمهوری آفریقای مرکزی، سودان، مالی، لیبی و سایر کشورها منتقل می‌کند. بنابراین، هر دو پایگاه نقاط کلیدی نفوذ روسیه در خاورمیانه، حوضه مدیترانه و آفریقا هستند. در سال ۲۰۱۷، توافقنامه‌ای بین مسکو و دمشق در مورد استفاده از این پایگاه‌ها توسط روسیه تا سال ۲۰۶۶ امضا شد. اکنون اما وضعیت سوریه پس از اسد، سرنوشت نظامیان و پایگاه‌های نظامی روسیه در سوریه را تهدید می‌کند. حفظ پایگاه‌ها در یک محیط خصمانه عملاً غیرممکن است.
دیمیتری پسکوف، سخنگوی مطبوعاتی رئیس‌جمهور روسیه، روز دوشنبه ۹ دسامبر گفت که هنوز برای صحبت در این مورد زود است. رسانه‌های روسی گزارش دادند که معارضین مسلح که در سوریه به قدرت رسیدند، امنیت پایگاه‌های نظامی را تضمین کردند. با این وجود، این تضمین موقتی است.
جابجایی تجهیزات توسط روس‌ها شروع شده است. بسیاری وسایل ترابری و جنگی از حمیمیم تخلیه شده و کشتی‌های جنگی روسیه در فاصله‌ای از طرطوس در دریای مدیترانه مستقر شده‌اند. با توجه به تصاویر ماهواره‌ای که توسط خبرگزاری فرانسه منتشر شد، از ۹ دسامبر، هیچ یک از کشتی‌های جنگی روسی مستقر در طرطوس در بندر نبودند. به گزارش تاس به نقل از یک منبع آگاه، مسکو در حال مذاکره با مقامات جدید سوریه برای حفظ دو پایگاه نظامی خود در این کشور است. مسئله‌ای که به‌نظر نمی‌رسد نتیجه‌ای در بر داشته باشد.

گزینه‌های جایگزین چیست؟
اکنون در روسیه صحبت از گزینه‌های جایگزین برای سوریه می‌شود. بعد از سوریه، مرکز تدارکات بعدی برای رهبری نظامی روسیه می‌تواند لیبی باشد. اکنون روس‌ها دارای یک پایگاه دریایی در شهر بندری طبرق در این کشور هستند. با این حال، محدودیت‌های قابل توجهی وجود دارد که این گزینه را دور از دسترس می‌کند. هواپیماهای باری فقط در صورتی می‌توانند بدون سوخت‌گیری از روسیه به لیبی پرواز کنند که خالی باشند و هواپیماهای سنگین و بارگیری‌شده قادر به طی چنین مسافت‌های طولانی بدون توقف نخواهند بود. بنابراین تأمین عملیات در آفریقا از طریق لیبی بسیار گران و ناپایدار می‌شود. از سوی دیگر، حتی با در نظر گرفتن این محدودیت، مانع دیگر نمایان می‌شود: وضعیت قدرت دوگانه. پس از سقوط رژیم قذافی، یکپارچگی لیبی هم از بین رفت و اکنون این کشور چندپارچه شده است. ژنرال حفتر، مورد حمایت روسیه، بخش‌های اعظم این کشور را در اختیار دارد؛ با این حال سازمان ملل دولت مستقر در طرابلس را به‌رسمیت می‌شناسد. بنابراین در هر لحظه، مانند سوریه، وضعیت ممکن است بدتر شود و روسیه نمی‌تواند روی این کشور سرمایه‌گذاری کند.
راه‌حل دیگر روس‌ها برای این وضعیت می‌تواند پایگاهی در دریای سرخ در بنادر کشور سودان باشد که مذاکرات در مورد ایجاد آن در سال جاری میلادی تشدید شد. اما در سودان نیز جنگ داخلی هنوز به پایان نرسیده و این امر مذاکرات را پیچیده کرده است. مسئله دیگر این است که موضع روسیه در سودان حمایت از نیروهای واکنش سریع در برابر دولت نظامی این کشور بوده و تنها در ماه‌های اخیر مسکو نشانه‌هایی مبنی بر تغییر موضع خود نشان داده است. با این حال، حمایت روسیه از دولت نظامی سودان روند کندی را طی می‌کند و همچنان گزارش‌هایی مبنی بر حضور نیروهای واگنر در صفوف نیروهای واکنش سریع وجود دارد. تمام این موارد اقبال روسیه برای دریافت پایگاه در دریای سرخ را روز به روز کاهش می‌دهد.
بنابراین، روسیه برای جایگزینی این تأسیسات در سایر نقاط منطقه کار سختی خواهد داشت. بعید است که متحدان ایالات متحده مانند مصر یا کشورهای حاشیه خلیج فارس میزبان دارایی‌های روسیه باشند. با وجود اینکه روسیه روابط نزدیکی با الجزایر دارد، سال‌ها طول می‌کشد تا تأسیسات پیچیده‌ای مانند آنچه کرملین در سوریه داشت، ساخته شود. از دست‌دادن سوریه به عنوان یک پایگاه لجستیکی و ترانزیت نه‌تنها ضربه‌ای به مواضع مسکو در خاورمیانه وارد می‌کند، بلکه حضور این کشور در آفریقا را نیز با اختلال و چالشی جدی مواجه می‌سازد.
روسیه البته از ۱۵ سال قبل (سال ۲۰۰۹) نیز در تلاش برای ایجاد پایگاه در یمن بود. در ژانویه ۲۰۰۹، خبرگزاری رسمی روسیه (ایتارتاس) به نقل از یک افسر ناشناس ستاد کل نیروی دریایی روسیه اعلام کرد که مسکو به دنبال ایجاد پایگاه در «جزیره سقطری» یمن است. این مقام گفته بود که «تصمیم سیاسی در مورد این موضوع گرفته شده است». نیاز روس‌ها به این پایگاه برای «تضمین امنیت ناوبری کشتی‌های غیرنظامی روسیه توسط کشتی‌های جنگی در دریای عرب و خلیج عدن» بوده است. اکنون با توجه به وضعیت پایگاه‌ها در سوریه و لیبی، شاید ایجاد پایگاه در یمن بتواند بخشی از مشکل مسکو را مرتفع کند.

جمع‌بندی
سقوط اسد ضربه بزرگی به سیاست خارجی و اعتبار روسیه وارد کرد. مسکو با خطر از دست‌دادن تنها پایگاه دریایی خود در خارج از کشور و پایگاه هوایی مهم خود در تأمین لجستیک عملیات‌های خود در خاورمیانه و آفریقا روبرو است. این پایگاه‌ها چشم و گوش روسیه در منطقه بودند و اهرم قابل توجهی به این کشور برای نفوذ منطقه‌ای می‌دادند. در بلندمدت، حضور روسیه در مدیترانه و به تبع آن خاورمیانه کاهش خواهد یافت. نیروهای دریایی نقش کلیدی را برای قدرت‌یابی کشورها ایفا می‌کنند. در واقع، تسلط نظامی جهانی غرب بر این است که کشورهای غربی بتوانند نیروهای نظامی خود را در سراسر جهان برای مدت زمان طولانی مستقر کنند. این معمولاً شامل گروه‌های نظامی بزرگ سیّار است. این حوزه‌ای است که روسیه به طور سنتی از ناتو و غرب عقب مانده است. این امر توانایی روسیه برای استقرار قدرت نظامی خود در سطح جهانی را مختل کرده است. لجستیک در اینجا کلیدی است. از دست دادن طرطوس توسط روسیه به توانایی مسکو برای استقرار نیروهای ضربت دریایی و پشتیبانی از عملیات در زمین در منطقه و فراتر از آن آسیب جدی می‌زند.
علاوه بر این، نقش نیروهای دریایی نیز محافظت از خطوط ارتباطی دریایی جهانی و نیروی دریایی تجاری خود است. با تحریم‌های غرب که عملیات کشتیرانی تجاری به روسیه و از روسیه را محدود می‌کند، مسکو برای حفظ زنجیره تأمین خود به‌طور فزاینده‌ای به ناوگان کشتی‌های خود با پرچم مسکو وابسته است. در این زمینه، هر محدودیتی که بر قدرت دریایی روسیه اعمال شود ممکن است بر امنیت بخش غیرنظامی و عملیات تجاری آن تأثیر بگذارد.
روسیه در حالی پایگاه‌های خود را در سوریه از دست می‌دهد که رقبایش پایگاه‌های خود را حفظ می‌کنند و حتی می‌توانند گسترش دهند. به‌طور خاص، نیروهای عملیات ویژه در پایگاه ایالات متحده در التنف در مرز با اردن مستقر هستند و ترکیه در ادلب و سایر نقاط شمال کشور پایگاه دارد. اهمیت استراتژیک پایگاه‌های روسیه بیش از این پایگاه‌هاست.
فراتر از ضربه‌های احتمالی به قدرت سخت روسیه، قدرت نرم این کشور نیز آسیب دیده است. سوریۀ اسد تنها کشوری نبود که در مواجهه با فشار شدید غرب به حمایت از مسکو تکیه کرد. اما ناتوانی یا عدم تمایل مسکو برای کمک به اسد در آخرین روزها، ممکن است زنگ خطر را برای دیگر متحدان روسیه در آفریقا، آسیا و آمریکای جنوبی به صدا درآورد.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰