«رسانه، پیام است.» این عبارت مشهور «مارشال مکلوهان» کُنه و هسته اصلی هر کار رسانهای را همراه با حدود و ثغورش مشخص میکند و جای بازیگران اصلی و فرعی را در نقطهای که باید باشند قرار میدهد. در منطقهای که ما در آن بهسر میبریم، رسانه نهتنها راهی برای انتقال پیام و مفاهیم موردنظر است، بلکه شیوه فکر مردم خاورمیانه و دیدگاه انسان نسبت به مقوله زندگی را متحول میکند. البته این کارکردی نیست که در خاور دور، آمریکا، اروپا و یا هر جای دیگری مورد استفاده قرار نگیرد، ولی در این منطقه متلاطم و پرآشوب، رسانه نهتنها دیدگاه مردم عرب، فارس، ترک، آذری و حتی صهیونیستها را به زندگی و کارویژهها و بایدها و نبایدهای آن تغییر میدهد، بلکه اساساً بهعنوان یک سلاح نرم، مفهوم منافع ملی را از چهارچوب سنتی و بسته آن بیرون میآورد. در این شرایط است که ترکیه، ایران، عربستان سعودی و حتی رژیم صهیونیستی برای سوار شدن بر افکار و ذهنیت جوامع منطقه باید امور مربوط به رسانه و تولید محتوا در این زمینه را جدی بگیرند و رقیب خود را تا جای ممکن در موضع ضعف قرار دهند.
ظهور و بروز TRT فارسی هم در شطرنج قدرت نرم دولتها در خاورمیانه چیزی نبود که غیرقابل پیشبینی بهنظر برسد. ولی نوع مواجهه آن با مسئله ایران و حوزه تمدنی ما در منطقه میتواند آینده روابط کشور با همسایه غربی را دچار دگرگونی و حتی تنش کند. حال وقت آن رسیده است که به این سوال بپردازیم که شکل برنامهسازی تی.آر.تی برای مخاطبان فارسیزبانش چگونه است و مدیران رسانه دولتی ترکیه چه افکاری در سر میپرورانند؟
تو مهمی ولی نهچندان
کار بخش فارسی TRT در نیمه ماه دسامبر آغاز شد، ولی این به معنای روشن شدن موتور بنگاه خبرپراکنی دولت ترکیه علیه مردم ایران نبود. اردوغان و رفقا برای شروع زیاد به آب و آتش نزدند و بهجز انتشار یک پُست اینستاگرامی که از اعلام رسمی آغاز به کار این شبکه در میان کانالهای اقماری TRT خبر میداد، دیگر پُستهایش در فضای محبوب ایرانیان بازخورد زیادی نداشت. اما داستان به همین جا خلاصه نمیشود و ترکیه برای پیدا کردن راه نفوذ به خانههای مردم در حال آزمون و خطاست و هنوز وارد فاز هجومی برای تحت فشار گذاشتن و امتیازگیری از دیگری نشده است.
با وجود این، کنکاش در مورد عملکرد روزهای آغازین شبکه «ت.ر.ت» بدون فایده و خالی از لطف نیست، چون از جهاتی موضع حزب «عدالت و توسعه» در قبال فارسزبانها، بهخصوص مردم ایران و حتی بهصورت ویژهتر آن، بخش آذریزبان کشور، یعنی هموطنان آذری را بازتاب میدهد و دست رقیب را تا حدود زیادی برای ما رو میکند. این را باید به خاطر داشته باشیم که پیش از بهوجود آمدن شبکه TRT فارسی، اتحادیه اروپا و کنگره آمریکا هم بهشکل ویژه مسئله «ایران» را در دستور کار قرار دادند و با ایجاد شبکههای تلویزیونی و رادیویی، «یورونیوز» و «رادیو فردا» به رقیبی برای رسانههای داخلی، مخصوصاً «صداوسیما» تبدیل شدند. ولی از یاد نبریم که دامنه تاثیرگذاری این شبکهها با گسترش فعالیت رسانههای خصوصی و دولتی معارض و مخالف حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، باکیفیتتر شدن برنامههای رسانه ملی در میانه دهه 90 با تولید شوهایی همچون «خندوانه» و «دورهمی» و پردامنهتر شدن زمینه فعالیت شبکههای اجتماعی مثل «یوتیوب»، «اینستاگرام»، «تلگرام» و... عملاً یورونیوز و رادیوفردا را به حاشیه کشاند و از افق دید مخاطب ایرانی دور نگه داشت. تی.آر.تی. هم میتواند به عاقبت این دو شبکه یا حتی تلویزیون فارسی «صدای آمریکا» بدل شود و قدرت رسانهایاش را از دست بدهد و نیز میتواند همچون «بیبیسی فارسی»، «ایران اینترنشنال» و «منوتو» صاحب نفوذ شود.
پس ما برای فهم کارکرد شبکه تی.آر.تی نباید آن را کمتر یا بیشتر از چیزی که هست نشان دهیم و دچار افراط و تفریط در بررسی سوژه شویم.
راهنمای تور گردشگری یا شبکه راهبردی ترکان جوان؟
محمّدزاهد سوباچی، مدیر TRT پیش از آغاز کار رسمی بخش فارسی این شبکه گفت قصد دارد ایران را ناراحت کند. درز این گفته به بیرون و انتشار آن در فضای رسانهای ما موج زیادی به راه انداخت و بسیاری را در پی تحولات منطقه نگران کرد. حتی ایجاد صفحه و انتشار اولین پُست بخش فارسی شبکه رسمی دولت ترکیه در قالب فضای اینستاگرام هم به دومین موج نگرانی و ایجاد یکجور حس کنجکاوانه دامن زد، ولی خیلی زود اوضاع به حالت عادی خود بازگشت و تب تحلیل در مورد
یکی از هزاران دغدغه ملت ایران فروکش کرد. اما این فقط رویه ظاهری قضیه است و وارسی اتفاقاتی که در حوزه رسانه رقم میخورد به این سادگیها نیست.
۱۷ دسامبر، تاریخ انتشار اولین پُست تی.آر.تی فارسی بود. از آن زمان تا زمان نگارش این گزارش در تاریخ سیام دسامبر، ۳۸ پُست در صفحه اینستاگرامی این شبکه منتشر شده است. با یک حساب سرانگشتی میتوان به این نتیجه رسید که انتشار نزدیک به 40 محتوا -که اغلب آنها درمورد سیاست خارجی ترکیه، اماکن تاریخی و جاذبههای توریستی است- چندان کار شاقی نیست و دستاندرکاران رسانه فوق هنوز در حال آزمایش راههای مختلف برای نفوذ به خانه ایرانیان هستند. اما میانگین انتشار سه پُست در روز برای یکی از مهمترین بخشهای بینالمللی TRT این واقعیت را به همراه دارد که تُرکها هنوز برای پر کردن خلاءهای برنامهسازی در بُعد فضای مجازی دچار مشکلاند و افراد موردنظرشان را پیدا نکردهاند. این با آگراندیسمان و بزرگنماییهای پیش و پس از شکلگیری تی.آر.تی.
در فضای رسانهای فارسیزبان و افکار عمومی ایرانیان در تضاد است و ما اگر بخواهیم بدون برخورداری از عینک بزرگبینی فعالیت این رسانه را زیر ذرهبین ببریم به چیز ویژهای برنمیخوریم.
اما ریز جزئیات محتوای منتشرشده TRT در شبکههای اجتماعی اینستاگرام و توییتر (ایکس) به ما نشان میدهد که آنها، یعنی هاکان فیدان (وزیر امور خارجه ترکیه و رئیس سابق «میت») و رجب طیب اردوغان هنوز اراده پرداختن به ایران و مواضعش را پیدا نکردهاند و در حال قلقگیری هستند. فعلاً قضیه «فلسطین» و «سوریه» برای تیم رسانهای دولت و حاکمیت ترکیه در رأس توجه قرار دارد و آنها با پوشش دادن اخبار مربوط به حوادث منطقه سعی دارند از خود چهرهای مصلح به جوامع خاورمیانه نشان دهند و در سوی دیگر ماجرا پالسهایی هم به ایران برای قبول نقش متفاوت در تحولات منطقه بفرستند.
جاذبههای توریستی و به رخ کشیدن توان نظامی ترکیه هم یکی دیگر از مواردیست که میتوان به آن اشاره کرد. البته این شروع کار است، ولی از ظواهر امر چنین برمیآید که تُرکها به میزانی که انتظار میرفت برای تحت فشار قرار دادن ایران در زمینه پذیرفتن آنچه در سوریه رخ داده آماده نیستند و در بُعد شناخت و امتحان ابزار جنگ نرم با وجود محدودیتهای حزب عدالت و توسعه با بایدها و نبایدهای قابل توجهی دستوپنجه نرم میکنند. جامعه هدف تی.آر.تی طبیعتاً باید طبقه متوسط ایران و طیف منتقد باشند، ولی به دلیل مشی آونگی اردوغان در سیاست خارجی و برخورداری از روابط مطلوب با جمهوری اسلامی در حوزه اقتصادی و حتی امنیتی، علیرغم اختلافات مشخص و هویدایی که میان کشور ما و ترکیه وجود دارد، چندان نمیتوان به قدرت تاثیرگذاری این شبکه در میان تودههای مختلف امیدوار بود.
اگر ایران اینترنشنال و منوتو در زمینه اثرگذاری بر ذهنیت جامعه ایران به موفقیت دست پیدا کردهاند، صرفاً به دلیل جذابیتهای بصری و استفاده از منابع آرشیوی قوی نیست، بلکه مشخص نبودن منابع مالی در تأمین بودجه این شبکهها باعث شده تا آنها برای ادامه حیات با همه باشند و در عین حال هیچ کشور، گروه و دستهای تا ابد دست دوستی به آنها ندهد. همین مسئله سبب شده مدیران و نیروی انسانی این شبکهها مزدور بار بیایند و آتش رادیکالیسم را شعلهور کنند، ولی ترکیه و رسانههای دولتی فارسیزبان تا حدود زیادی تکلیفشان مشخص است.
ترکها مشی مشخصی را دنبال میکنند که به آنها اجازه فعالیتهای انتحاری در عرصه نمادین را نمیدهد. البته همه اینها به پُرشدن یا عمیقتر شدن شکافهای دولتی میان دولت و ملت ایران بستگی خواهد داشت، ولی اوضاع بهشکل عادی خود به همین منوال پیش خواهد رفت و اگر اتفاق خاصی نیفتد، تی.آر.تی هم به خاطرهها خواهد پیوست.
گزارش کامل ایمان عظیمی خبرنگار گروه فرهنگ و هنر را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.