تقریباً هرازچندگاهی، عددی مرتبط با آمار سقط جنین توسط مسئولان مختلف و حتی افراد غیرمسئول مطرح میشود. روز گذشته یکی از فعالان فضای مجازی در شبکه ایکس نوشت که هر 30 ثانیه یک جنین در کشور سقط میشود. براساس این سخن یعنی در هر دقیقه 2 جنین، در هر ساعت 120 جنین، روزی 2 هزار و 880 جنین، در ماه 86 هزار و 400 جنین و درنهایت در سال یک میلیون و 36 هزار و 800 جنین سقط میشود. اما ماجرا این است که چرا نمیتوان چنین گزارهای را باور کرد؟
با وجود اعلام آمارهای مختلف در این باره اما دقیقاً مشخص نیست که منبع این آمارها کجاست و براساس کدام پایش و رصد است؟ همچنین آنچه در مرور آمار سقط جنین در ایران مشخص است، این است که هرساله این آمار با یک اختلاف و افزایش 100 هزارتایی مطرح میشود. اما در مجموع، اعدادی که تا به امروز توسط مسئولان این حوزه در همان سالهای 98 تا به امسال مطرح شدهاست سالانه 350 تا650 و 700 هزار سقط جنین قانونی و غیرقانونی در سال است.
آنچه در این بین محل ایراد است؛ بازه 400 هزارتایی غیرمنطقی در آمار اعلامشده سقط جنین در سالهای اخیر است. همچنین در هیچ زمانی و هیچ مقام مسئولی مشخص و اعلام نکرد که آمارها چگونه ثبت و اخذ شدهاند و اعداد مطرحشده بر چه مبنایی به دست آمده است؟ براساس آخرین سخنان وزیر بهداشت در آذرماه امسال، نرخ موالید در سال 1403 زیر یک میلیون است. بنابراین اگر بخواهیم هر 30 ثانیه یک سقط جنین را بپذیریم، آمار سقط جنین با نرخ موالید در کشور تقریباً برابری خواهد کرد!
در این بین نباید فراموش کرد همواره برای اغلب خانوادههای ایرانی سقط جنین امری قبیح، غیراخلاقی و حتی در خانوادههای مقید به شرع نیز امری غیرشرعی است. همچنین با توجه به جمعیت 80 میلیونی ایران آمارهای بالای 500 هزار سقط در کشور در کنار مؤلفه فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی؛ غیرقابل باور و غیرمنطقی است.
ماجرا این است که تحت هر شرایطی سقط جنین امری قبیح و غیراخلاقی است. همچنین با توجه به وضعیت و آمار موالید در کشور و سالمندی جمعیت، حتی وجود یک عدد سقط جنین نیز برای کشورمان غیرقابل پذیرش است. اما به نظر میرسد کوبیدن بر طبل سقط جنین، آمارسازی و افزایش بیرویه و غیرمنطقی سقط جنین درحال ایجاد چند آسیب، ذیل این آسیب اجتماعی است. اولین آسیب جدی آمارسازی درباره سقط نیز از بین بردن قبح آن در جامعه است؛ چرا که سقط جنین در همه فرهنگها، ادیان و تمام کشورها امری قبیح و مذموم است.
بنابراین وقتی در یک جامعه مدام سخن از سقط جنین به میان میآید و هر از چندباری بر آمارها افزوده میشود؛ این یعنی قبح سقط جنین در یک جامعه شکسته شده است. این درحالی است که همواره بسیاری از خانوادههای ایرانی معتقد به قبیح بودن امری مانند سقط جنین هستند. از این گذشته، با توجه به وضعیت سالمندی جمعیت در کشور و اخطار مسئولان مربوطه در رابطه با کاهشی بودن آمار موالید، آمارسازی در رابطه با سقط جنین اذهان عمومی را مشوش و امنیت روانی را برهم میزند. حقیقت این است که در سالهای اخیر سقط جنین به یک بازی رسانهای و بهانهای برای آمارسازی و کلیکخوری در برخی رسانهها تبدیل شده است.
متن کامل گزارش زینب مرزوقی، خبرنگار گروه نقد روز را در روزنامه فرهیختگان بخوانید