«مسئله فلسطین مسئلهای انسانی است.» این را با اطمینان میگوید و بعد به سراغ کتابی میرود که به تازگی نوشته است. حامد عسکری، نویسنده و شاعر این بار برای نوشتن داستان جدیدش به سراغ موضوعی رفته که برای همه دنیا مهم است. «خاکستر گنجشکها» کتاب جدید اوست؛ روایتی از غزه و جنایتهایی که رژیم جعلی انجام داده است. وقتی از دلیل نوشتن این کتاب میپرسیم، میگوید در کتاب روایت کردم و نوشتم که چه اتفاقی باعث نوشتن این داستانها شد.
من آن شب سر ضبط برنامهای بودم. گفتوگو داشت خوب پیش میرفت. یکهو کارگردان کات داد و بعد نشست و چشمهایش خیس شد. گفتم: «چیه علیرضا؟ خوب بودیم که!» با اشک گفت: «به اهالی غزه گفتن برید بیمارستان، میخواهیم یه جاهایی رو بزنیم. مردم که رفتن توی بیمارستان، بیمارستان رو زدن. تا الان ششصدوپنجاه نفر…»زانوهایم میلرزید. باورم نمیشد. حرامزادگی تا این حد؟! سرتاپا خشم و دندانقروچه بودم. همه تصویرهایم از این غصب هفتادساله در ذهنم مرور شد.
من عاشق فلسطین و مردمش بودم و هستم و این خبر پتکی بود بر سرم. دو سه تا سفر داشتم، لغو کردم و نشستم به نوشتن. وقت نداشتم. همیشه دیر است. اینهایی که میخوانید را در همین ایام نوشتهام، همین ایامی که پشتهپشته کشته از فلسطین خاکستر میشود و جفتگیری قورباغهها در پاییز، برای یورونیوز ارزش خبری بالاتری دارد تا تیتر یک و عکس یک شدن، تا کشته شدن هفت هزار انسان که دوهزارتایشان کودک بودهاند. میفهمید؟ کودک! برای اینکه از کتاب جدیدش بیشتر بدانیم به سراغ او رفتیم تا روایتش از نوشتن «خاکستر گنجشکها» را بشنویم.
چه چیزی باعث شد کتاب خاکستر گنجشکها را بنویسید؟
شبی که بیمارستان المعمدانی را زدند، حالم خیلی بد شد و احساس بسیار بدی داشتم. دچار خشم عجیبوغریبی شدم و به دفترم رفتم و پس از شش شب از دفتر بیرون آمدم و کتاب خاکستر گنجشکها متولد شد. چند وقتی کار را کنار گذاشتم و دوباره به سراغش رفتم و تولید و بازنویسی کردم. چیزهایی کم و اضافه شد و حاصلش خاکستر گنجشکها شد.
کمی از این کتاب برایمان بگویید.
این کتاب چندین داستان کوتاه با موضوع فلسطین و غزه و فضای مقاومت دارد؛ اما خاصیتش این است که راوی و مشاهدهگر این قصهها، فقط در خانههای اهالی فلسطین نیست؛ بلکه گاهی در خانه اهالی رژیم غاصب صهیونیستی و گاهی در خارج از مرز فلسطین و کشورهای حوزه مقاومت است و من در این کتاب سعی کردم نگاهی جهانی داشته باشم.
بعد از دریافت خبر برگزیده شدن کتابتان در جایزهای در سطح بینالمللی چه حسی داشتید؟
از منظر اینکه برای کشورم افتخاری را کسب کردم و نام کشورم را بلندآوازهتر کردم، حس خوشایند و خوشحالکنندهای داشتم؛ اما در نگاه شخصی و جهان درونی خودم، یک ربعی نشاط و شعفی در جان من ریخته شد ولی بعدش احساس ترس و اندوهی بود که با خود داشتم؛ چراکه پس از این جایزه، رسالت و وظیفهام سنگینتر شد و مسئولیت بیشتری بر دوشم افتاد.
در سالهای قبل و پس از انقلاب، یک غفلت تاریخی در تولید کتابهای ادبی در حوزه مقاومت صورت گرفته است. به نظر شما وجود جایزه جهانی ادبیات فلسطین تا چه اندازه در پرکردن این خلأ تاریخی تأثیر دارد؟
کتابهای تولیدشده و نویسندههای خوبی داشتیم؛ اما نمیتوان از اسمهای بزرگی که با احساس وظیفه شخصی درونی و وجدانی زحمت تولید آثاری را کشیدهاند، غافل شد. جایزه جهانی ادبیات فلسطین حتماً اثر دارد و مشوق خوبی است و هنرمندان را در سطح بینالملل مطرح و تشویق میکند. اگرچه نمیتوان گفت ادبیات ما به قبل و بعد از این جایزه تقسیم میشود. با توجه به اینکه دومین دوره جایزه جهانی ادبیات فلسطین برگزار شد، هنوز بسیار زود است که بخواهیم درباره این مسئله صحبت کنیم و تصمیم بگیریم و ببینیم که به چه میزان در تولید کمی و کیفی اثرگذار است.
اهمیت روایت فلسطین در بستر کتاب، در مقایسه با انواع دیگر رسانهها را چگونه ارزیابی میکنید؟
کتاب فضایی دارد که عنصر خیالش از انواع دیگر رسانهها قویتر و بیشتر است. اهمیت دیگرش این است که نوشتن، هنر ارزانی در مقایسه با سینما و موسیقی است و اتفاقاً تولید سریعتری نسبت به بقیه هنرها دارد. ضمن اینکه شما عنصر خیال را دارید و در یک امنیت، خلوت و حضور میتوانید در مقایسه با سایر هنرها آثار بسیار زیادی را تولید کنید. آدمهای متعددی را که سرشار از قصه و روایت و مشاهدهگری هستند، میتوانید جلویتان بنشانید و یک اثر عجیبوغریب خلق کنید؛ اما از این هنر ارزان باید حمایت شود و مشوقی وجود داشته باشد؛ چراکه نویسنده وقت و عمرش را میگذارد و اثری را تولید میکند. انشاءالله همانطور که مجمع ناشران انقلاب اسلامی در این زمینه زحمت کشیده است، از این به بعد نیز این تلاش ادامهدار باشد.
متن کامل گفتگو را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.