تحولات هفته اخیر در روابط میان پاکستان و طالبان احتمالاً باعث سردرگمی ناظران سیاسی شده است. اینکه در ابتدای امر شاهد سفر غافلگیرکننده «محمد صادق خان»، نماینده ویژه جدید پاکستان در امور افغانستان به کابل بودیم؛ سفری که با استقبال چشمگیر طالبان مواجه شد و بسیاری آن را نشانه عزم اسلامآباد برای تنشزدایی با محیط منطقهای و ذوب شدن یخها در مناسبات دو کشور تلقی کردند. البته از زمان انتخاب محمد صادق خان به نمایندگی ویژه و با توجه به سابقه مثبت ارتباطی او با طالبان در دوران حضورش در دولت عمران خان، انتظار آن وجود داشت که از تنشها کاسته و تحولات مثبتی در روابط اسلامآباد و کابل رخ دهد.
اما مقارن با این سفر غافلگیرکننده، یک واقعه غافلگیرکننده دیگر هم در روابط دو کشور رخ داد؛ حمله گسترده و مهلک نیروی هوایی پاکستان به عمق خاک افغانستان که با تلفات چشمگیری نیز مواجه شد. این حمله در بخشی از ولایت (استان) پکتیکا انجام گرفت که ظاهراً محل تجمع و استقرار اعضای تیتیپی (تحریک طالبان پاکستان) در داخل افغانستان بوده است.
اما اینکه در پس پرده این دو رخداد به ظاهر متناقض، یعنی حضور نماینده ویژه پاکستان در کابل و حمله هوایی پاکستان به عمق خاک افغانستان چه تحلیل و تفسیری وجود دارد، سؤال مهمی است که ذهن بسیاری را به خود مشغول ساخته است. هرچند در این زمینه گمانهزنیهای مختلفی قابل طرح است، اما در این بین شاید بتوان دو احتمال را بیش از همه در نظر گرفت.
در وهله نخست این اقدام پاکستان ممکن است بر اساس یک فرصتطلبی و استفاده از بیاحتیاطی و غفلت عناصر تحریک طالبان پاکستان انجام گرفته باشد. آن گونه که منابع طالبان اعلام کردهاند، آمار تلفات این حمله بسیار بالا بوده و نزدیک به 50 نفر کشته برجای گذاشته است. دقیقاً نمیتوان معلوم کرد که چه تعداد از این افراد اعضای تیتیپی و یا غیرنظامیان بودهاند؛ اما برخی منابع از حضور حداقل 5 فرمانده تیتیپی در میان کشتهشدگان سخن گفتهاند. با توجه به اینکه «آصف درانی»، نماینده ویژه سابق پاکستان در افغانستان در آخرین مصاحبه خود تعداد فرماندهان و رهبران برجسته تیتیپی در افغانستان را حدود 12 نفر برآورد کرده بود، اگر آمار تلفات درست باشد، ضربه مهلکی به تحریک طالبان پاکستان وارد شده است.
این موضوع شاید به آن دلیل باشد که با توجه به حضور نماینده ویژه پاکستان در افغانستان، تیتیپی اقدام به برگزاری نشست مهمی کرده است و از سوی دیگر گمان هم نمیکرده که در شرایط حضور نماینده ویژه پاکستان، حملهای با این گستردگی به خاک افغانستان انجام گیرد. بنابراین احتمالاً پاکستانیها فرصتطلبی کردهاند و تیتیپی هم غافلگیر شده است. در این میان این پرسش باقی میماند که چه کسی و یا چه گروهی اطلاعات مربوط به تحریک طالبان پاکستان را در اختیار ارتش این کشور قرار داده است؟
اما تحلیل دوم این است که دولت اسلامآباد با انجام این حمله هوایی گسترده، آن هم همزمان با سفر نماینده ویژهاش به کابل، خواسته است پیام مهم و روشنی به طالبان و تیتیپی ارسال کند؛ این پیام که اسلامآباد حساب تیتیپی را از کابل و طالبان جدا کرده است. بر این اساس هم طالبان و هم تحریک طالبان پاکستان باید این تصور که دولت فعلی یکبار دیگر در مسیر دولت عمران خان گام برداشته و اقدام به مذاکره با مخالفان مسلح خواهد کرد، از سر خود بیرون کنند.
بنابراین دولت و ارتش پاکستان با فرستادن «محمد صادق» به کابل از یکسو عزم این کشور بر تنشزدایی در روابط دو جانبه را نشان دادند و از سوی دیگر با انجام حمله هوایی به تیتیپی، مسیر اصلی این تعامل که همان نابودی تیتیپی و تحرکات آن در داخل خاک افغانستان است را یادآوری کردند. در عین حال میتوان به این موضوع یک وجه دیگر هم افزود؛ در صورتی که اجرای این عملیات با همکاری طالبان و یا بخشی از بدنه حکومتی آن انجام شده باشد، آن وقت باید آن را پیامی مشترک از جانب اسلامآباد و کابل برای تحریک طالبان پاکستان ارزیابی کرد.
در هر حال هرکدام از این تحلیلها میتواند وقوع همزمان این دو رخداد غافلگیرکننده را توضیح دهد. البته این امکان هم وجود دارد که تلفیقی از این دو نیز انجام گرفته باشد، بدین معنا که هم فرصتطلبی انجام گرفته باشد و هم زمینه ارسال پیام به طالبان و تیتیپی فراهم شده باشد.