«دولت ایران در حال بررسی میانجیگری ژاپن در مذاکرات پشت پرده با دولت بعدی آمریکا درمورد مذاکرات هستهای است.» روز سهشنبه خبرگزاری کیودو ژاپن این خبر را به نقل از یک منبع ایرانی منتشر کرده است. از زمانی که نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مشخص شد، اخبار متفاوتی به نقل از مقامات آگاه در رسانههای خارجی منتشر شده است، خبر شروع مذاکره با اروپاییها را نیز کیودو ژاپن منتشر کرده بود. در این مدت البته ژاپن نیز بهعنوان تنها واسطه احتمالی میان ایران و آمریکا معرفی نمیشود و اخباری که درمورد سفر مقامات وزارت خارجه به اسلو منتشر شده بود هم از جمله اخباری بود که درمورد مذاکرات احتمالی مطرح شد. اعلام میانجیگری توسط «ژاپن» نیز تنها خبری نخواهد بود که تا آمدن ترامپ به کاخ سفید و مشخص شدن مسیر مذاکرات منتشر میشود، موضوع مهمی که فارغ از مذاکره یا عدم مذاکره مورد توجه قرار دارد این است که ایران چه ایده مشخصی برای مذاکره با آمریکاییها دارد و اصلاً میخواهد چه نتیجهای از مذاکره حاصل کند؟ علیرغم اینکه به نظر میرسد انگیزه قابلتوجهی برای مذاکره از جانب دولت وجود دارد، اما همچنان پاسخی برای این پرسش که ایده اصلی برای مذاکره چیست نمیتوان پیدا کرد، امری که تنها خروجی آن تلاش ارسال پالس ضعف و اشتیاق برای مذاکره است. برای بررسی این موضوع که ایران باید چه هدفگذاری مشخصی برای مذاکرات داشته باشد با حمیدرضا غلامزاده کارشناس مسائل بینالملل گفتوگو کردهایم که در ادامه آن را از نظر میگذرانید.
فرهیختگان: مذاکره در شرایط فعلی چه نتبجهای دارد؟
حمیدرضا غلامزاده: مذاکره از موضع ضعف محکوم به شکست است
غلامزاده معتقد است که در شرایط فعلی اساساً امکان مذاکره با فردی مثل ترامپ وجود ندارد و گفت: «پیش از این، یک بار شینزو آبه پیغامی برای ایران آورده بود؛ دقیقاً در دوره ترامپ بود که آن پیغام دریافت نشد و ما اعلام کردیم که از ایشان چیزی نمیگیریم. ژاپن به لحاظ نظامی و امنیتی کاملاً در چهارچوب آمریکا قرار دارد و ارتش رسمی ندارد و بعد از جنگ جهانی دوم، میتوان ژاپن را بهعنوان یک کارگزار آمریکا در نظر گرفت. اما فارغ از اینکه چه کسی بخواهد میانجیگری کند یا این مذاکرات بهصورت مستقیم انجام شود، مسئله این است که آیا فاکتورهایی برای مذاکره با فردی مثل ترامپ وجود دارد؟ پاسخ این است که در شرایط کنونی، فاکتورها و پیشنیازهای لازم برای چنین مذاکراتی وجود ندارد. به بیان واقعبینانه، زمینهای برای تفاهم و مذاکره با آمریکا فراهم نیست. برخلاف آنچه در یادداشتهای آقای ظریف یا آقای موسویان مطرح میشود، واقعیت این است که شرایط برای مذاکرات وجود ندارد.»
فرهیختگان: هدف آمریکاییها از طرح موضوع مذاکره چیست؟
در شرایط فعلی تمایل به مذاکره برای امتیازگیری است
یکی از دلایل اصلی برای ممکن نبودن مذاکره و توافق، فضای داخلی آمریکاست و علاوه بر این، برداشت آمریکا از شرایط فعلی ایران هم دلیل دیگری است که مانع به نتیجه رسیدن مذاکرات میشود. غلامزاده به این موضوع اشاره کرد و گفت: «اگر بخواهیم واقعبینانه بررسی کنیم، چند دلیل وجود دارد که نشان میدهد توافق با آمریکا ممکن نیست:
1- فضای داخلی آمریکا: تیمی که ترامپ برای دولت جدیدش معرفی کرده، به مراتب ایرانستیزتر از دوره اول است. با چنین چهرههایی، حتی اگر ترامپ بخواهد هم مذاکره با ایران آسان نخواهد بود؛ چرا که آنها نیز نقش دارند و بهشدت مخالف خواهند بود.
2- وضعیت ایران در نگاه آمریکا: آمریکا زمانی با ایران وارد مذاکره واقعی میشود که تصویری مقتدر از ایران داشته باشد. اما در شرایط کنونی، تصویر آمریکا از ایران بیشتر به ضعف نزدیک است تا اقتدار. این تصویر چنان است که حتی انگیزهای برای مذاکره با هدف امتیازگیری نیز وجود ندارد. نگاه آنها بیشتر به سمت ضربه زدن و بستن پرونده هستهای است، نه توافق جدی. بنابراین، حتی در موضع ضعف کنونی، اگر تمایلی به مذاکره نشان داده شود، بیشتر برای امتیازگیری خواهد بود، نه امتیاز دادن.»
فرهیختگان: نگاه حاکم در دولت پزشکیان چگونه است؟ ادامه مسیر را با این نگاه چهطور پیشبینی میکنید؟
اگر با وضعیت فعلی وارد مذاکره شویم، نتیجه جز شکست نخواهد بود
غلامزاده به این موضوع اشاره کرد که همچنان تصور کدخدایی بر برخی افراد در دولت حاکم است و گفت: «این تفکر که همه مشکلات از طریق مذاکره با آمریکا حل میشود، در دستگاه سیاست خارجی دولت آقای پزشکیان حاکم است. وزیر خارجه یا رئیسجمهور عوض شدهاند، اما تفکر کدخدایی آمریکا که در دولت آقای روحانی هم وجود داشت، همچنان بر دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی دولت چهاردهم سایه انداخته است. بهعنوان نمونه، آقای ظریف اخیراً با سفیر ژاپن دیدار داشته و پس از آن خبر میانجیگری ژاپن برای مذاکره با آمریکا منتشر میشود. همچنین یادداشت او در فارن افرز که اعلام کرده «ما حاضریم در همه چیز مذاکره کنیم»، این به نوعی این رویکرد را تأیید میکند و از آن طرف گفته میشود ما چارهای جز مذاکره با آمریکا نداریم. در حالی که اگر با وضعیت فعلی وارد مذاکره با آمریکا شویم -همانطور که در مذاکره با اروپا مرتکب این اشتباه شدیم- نتیجه قطعاً شکست خواهد بود. قطعاً امتیاز دادن و امتیاز نگرفتن خواهد بود. شاید به توافقی برسیم اما به توافقی بد میرسیم. اینطور هم نیست که توافق بد بهتر از عدم توافق باشد.»
به نظر شما و با توجه به طرح آمریکاییها، راهبرد درست از سمت جمهوری اسلامی چیست؟
چه مذاکره از موضع ضعف، یک سیبل آماده در اختیار آمریکا قرار میدهد
غلامزاده در مورد اینکه دستور کار برای مذاکره احتمالی با آمریکا میبایست چه باشد، گفت: «مسئله ترامپ درباره ایران، هستهای است؛ حداقل آن چیزی که علناً مطرح میکند. چالش اصلی کابینه معرفیشدهاش نیز همین موضوع است. اگر مذاکره وارد مسائل دیگر شود، یعنی باب این موضوع باز شود که ایران حاضر است در موضوعات منطقهای مذاکره کند، پیش از آنکه میز مذاکره برقرار شود، گسترش جنگ منطقهای قطعی است. اگر بدانند، تصویر همان منطق ضعف است و شما حاضر باشید در موضوع منطقهای مذاکره کنید، به این معنی است که به دلیل دست خالیبودن و ضعف، ناچار به ورود به این بحث شدهاید؛ موضوعی که همیشه خط قرمز ایران بوده است. این ضعف، برای آمریکا و رژیم صهیونیستی چیزی جز یک سیبل آماده تلقی نخواهد شد.»
غلامزاده معتقد است که در شرایط فعلی مذاکره، گزینه مطلوبی نیست و توضیح داد: «باید از فضای فانتزی ذهنی برخی دوستان بیرون بیاییم. واقعیت صحنه چیز دیگری است. با این اوصاف، مذاکره در وضعیت فعلی، گزینه مطلوبی نیست. چه این مذاکره با اروپا باشد و چه با آمریکا، در مقطع فعلی هیچ آوردهای برای ما نخواهد داشت. حتی اگر این مذاکرات، به تعبیر برخی دوستان، بهجای مذاکره، در قالب گفتوگو برای نشاندادن حسن نیت باشد. تصویر طرف مقابل از این وضعیت، همان چیزی نیست که دوستان تصور میکنند. شناخت درستی از طرف مقابل وجود ندارد و به نظر میرسد، تصمیمات بر اساس آرزوها و تصورات فانتزی گرفته میشود.»