دانشگاه علامه طباطبایی امسال آذر پرحاشیهای را پشت سر گذاشت. ماهی که اولین حاشیههایش را باید مربوط به برگزاری برنامههای روز دانشجو و به حاشیه رفتن تشکلها دانست. واقعیت آن است که معاونت فرهنگی و اجتماعی این دانشگاه برای روز دانشجوی امسال، ترجیح داد به جای آزادی عمل به تشکلها، خود سکاندار اصلی برگزاری برنامهها باشد تا جایی که میزبان اصلی حضور سخنگوی دولت در این دانشگاه هم همین معاونت بود! اتفاقی که معمولا سابقه ندارد و همیشه این تشکلها هستند که بار اصلی را برای هماهنگی و طراحی برنامههای مرتبط با این روز برعهده میگیرند.
البته حواشی تنها اینجا خلاصه نشد و برگزاری جشن آن هم به مناسبت شب یلدا بار دیگر توجهات را به این دانشگاه جلب کرد. جشنی که هرچند در ابتدا جزء برنامههای عادی فرهنگی محسوب میشد اما انتشار فیلمهایی از رقص و پایکوبی دانشجویان آن هم در حیاط دانشگاه و جلوی چشم رئیس دانشگاه، نشان میداد معاونت فرهنگی این دانشگاه از یک سو بستر را برای فعالیتهای تشکلها باز نمیگذارد و از سوی دیگر نظارتی بر روند برنامهها ندارد. البته فائز دینپرست که این روزها در کسوت معاون فرهنگی و اجتماعی در این دانشگاه حضور دارد، معتقد است کمکاری خود تشکلها باعث شد تا این معاونت در تدارک برنامههای روز دانشجو ورود کند.
اما وقتی پای اتفاقات جشن یلدای این دانشگاه به میان میآید، این مقام مسئول اعتقادش آن است که حرکات رخداده تنها ناشی از شادمانی دانشجویان بوده و در شرایط فعلی برنامههای فرهنگی باید متناسب با ذائقه دانشجوی امروز باشد و به صرف وجود برخی حواشی نباید اصل برگزاری برنامههای مفرح را زیر سوال برد! از آنجایی که پاسخهای این مقام مسئول درباره اتفاقات رخداده دو برنامه روز دانشجو و جشن یلدا قانعکننده نبود؛ این سوال مطرح میشود که چگونه این معاونت میتواند در روند برگزاری برنامههای روز دانشجو نقش جدی ایفا کند اما از بروز حواشیای مانند جشن یلدا جلوگیری نکند. متن کامل این گفتوگو را در ادامه از نظر میگذرانید.
16 آذر را باید یکی از مهمترین روزها برای تشکلهای دانشجویی از حیث برگزاری برنامهها دانست؛ موضوعی که امسال معاونت فرهنگی و اجتماعی این دانشگاه بهجای واسپاری برنامهها، خود سکاندار اصلی برنامهها بوده، چرا امسال بهای کمتری به تشکلها برای هماهنگی برنامهها داده شد؟
درباره برنامههای 16 آذر و بهطورکلی درباره آذر پرشور دانشگاه علامه طباطبایی باید کمی به عقبتر برویم و فراتر از یک رویداد خاص به این مسئله نگاه کنیم. اساساً نگاهمان به نهاد دانشگاه چیست؟ فعالیتهای دانشجویی چگونه باید سامان پیدا کند و نقش بخش رسمی دانشگاه در این فضا چه میتواند باشد؟ اگر بتوانیم مبنای نظری محکم و قابلدفاعی داشته باشیم، برنامهها و رویدادها در نسبت با این مبنای نظری نظری قابلارزیابی خواهد بود.
معاون فرهنگی دانشگاه علامه ادامه داد: دانشگاه فضایی متکثر و چندصدایی است، ذات دانشگاه اصولاً مبتنیبر پذیرش تنوع است. آموزشی هم که در دانشگاه بهویژه در رشتههای علوم انسانی داده میشود، از آنجایی که به خوداندیشی افراد کمک میکند، عملاً باعث میشود با تنوع فزاینده در دانشگاه روبهرو باشیم. تا جایی که میبینیم دانشجو حتی با یک نگاه وارد میشود ولی بعد از یکسال دچار بازاندیشی میشود و این را باید بهعنوان ویژگی دانشگاه قلمداد کرد. البته نمیخواهم بگویم هر تغییری که در دانشگاه رخ میدهد لزوماً مثبت یا منفی است و اصلاً در مقام ارزشگذاری نیستم اما میخواهم بگویم نهاد دانشگاه بسترساز تغییر، پویایی و تحول است. اگر اقدامی در دانشگاه انجام میدهیم باید مبتنیبر این ویژگیهای دانشگاه باشد.
او گفت: یکی از ابعاد فعالیت دانشجویی در دانشگاه، عرصه کنشگری اجتماعی و سیاسی است و این هم در همه دنیا در نهاد دانشگاه دیده میشود. جنبشهای دانشجویی نقش مهمی در جریانهای اجتماعی و سیاسی دنیا داشتهاند. در ایران نیز از 16 آذر 1332 تحرکات دانشجویی وارد فاز جدیتری شد. در دوران انقلاب اسلامی حرکت جنبش دانشجویی را جدی میبینیم. پس از انقلاب اسلامی، نقشآفرینی جنبش دانشجو در تسخیر سفارت آمریکا دیده میشود. تا همین امروز در مقاطع مختلف جنبش دانشجویی بخش مهمی از پویایی سیاسی کشور بوده است. دانشجویان به اقتضای شرایط و درکی که از شرایط دارند، فعالیتهایی داشتهاند، البته شاید بعد از تغییر آن شرایط بگوییم که مثلاً فلان کنش چندان هم درست نبوده، اما موضوع اصلی آن است که دانشجو به عنوان عنصر فعال جوان و آگاه احساس میکند که نسبت به جامعه خود مسئول است و باید کنشهایی را انجام دهد. به همین دلیل برآیند این حرکتهای دانشجویی مثبت بوده است.
دینپرست ادامه داد: با این دو مقدمه باید مشخص کنیم که آیا میخواهیم دانشگاه را بهعنوان کانونی تلقی کنیم که یک صدای مشخص و در چهارچوب خاص از آن بیرون بیاید؟ یک نگاه آن است که اصلاً هیچ صدایی از دانشگاه بیرون نیاید. در دهه 70 بهدرستی مقاممعظمرهبری این موضوع را مورد نقد قرار داده و با تعبیر تند فرمودند خدا لعنت کند دستانی را که نمیگذارند دانشجو و دانشگاه ما سیاسی باشد. اصولاً دانشگاه نمیتواند بدون وجه کنشگری اجتماعی دانشجو باشد. اساساً نمیتوان جامعه ایران را که درطول کمتر از 100 سال دو انقلاب را سامان داده، غیرسیاسی کرد. حال یک نگاه آن است که صورت ظاهر این سیاسی شدن دانشگاه را بپذیریم ولی در مقابل تلاش کنیم که تنها صداهای محدود و مشخصی از آن بیرون بیاید و نگاه دیگر آن است که اجازه دهیم تنوعی که درون دانشگاه و در بدنه دانشجویی وجود دارد خودش را بروز دهد.
این مقام مسئول گفت: ممکن است افرادی که به دنبال تکصداییاند نیز با نگاه دلسوزانه و معطوف به نتیجه، عملاً تکصدایی را مطرح کنند. این نگاه درست نیست، بلکه با ذات سیاسی بودن هم سازگار نیست؛ چراکه اگر زمینه و بستر ظهور صداهای مختلف را به صورت رسمی فراهم نکنید، آنها زیرزمینی شده و رادیکال میشود و همان اتفاقاتی رخ میدهد که ما در سال 1401 بعضا در دانشگاهها شاهد بودیم برخی گفتارهای مطرحشده در صحن برخی دانشگاهها، حقیقتاً موهن و دون شأن دانشگاه و دانشجو بود. مرادم تندوتیز بودن شعارها و ارزیابی محتوای سیاسی آنها نیست، بلکه مقصودم گفتارهایی است که دور از ادب انسانی و اخلاق آکادمیک بود. یکی از دلایل بروز آن اتفاقات ناگوار این بود که کانالها و بسترهای لازم برای ابرازگری دانشجو عملاً مسدود شده بود و دانشجو احساس میکرد نمیتواند در مسیرهای جدی و رسمی سخن واقعیاش را مطرح کند.
به اتفاقات رخداده در روز 16 آذر در دانشگاه علامه طباطبایی برگردیم، نگاه معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه به فعالیتهای دانشجویی را چطور تعریف میکنید؟
دینپرست در پاسخ به این پرسش مطرح کرد: ما قائل به آنیم که دانشگاه باید پذیرای تکثر و تنوع گفتارهای سیاسی دانشجویان باشد؛ چراکه تکصدایی نه ممکن است، نه مطلوب. تکصدایی بودن با ارمانها وی انقلاب اسلامی به یک انقلاب بزرگ مردمی تناسبی ندارد. درباره داستان 16 آذر باید بگویم آنچه در ابتدا باید بگویم آن است که بنا به دلایل مختلف دانشگاه ما پذیرای تشکلهای متنوعی درطول سالهای گذشته نبوده است. البته منظور از متنوع، متعدد نیست؛ چراکه گاهی تشکلهای متعدد داریم اما متنوع نیستند. هرچند ما از تعدد تشکلها هم استقبال میکنیم؛ چراکه این اتفاق هم انعکاس هرچند محدودی از یک تنوع است، یعنی دو تشکلی که درحقیقت همراستا نیز هستند، باز هم در برخی موارد تفاوت دیدگاههایی خواهند داشت و باید از فعالیتهایشان استقبال کرد که ما هم این کار را میکنیم.
او ادامه داد: موضوع دیگری که باید به آن اشاره کنم، این است که اصولاً بخش قابل توجهی از دانشجویان امروز خودشان را مخاطب هیچگونه از فعالیتهای این تشکلها نمیدانستند. حتی اگر بخواهم بحث را فراتر ببرم هم باید بگویم دانشجویان حتی خودشان را مخاطب فعالیتهای فرهنگی به معنی اهم آن نیز نمیدانند. این مسأله برای معاون فرهنگی دانشگاه یک علامت خطر است که چرا چتر فرهنگیمان بالاسر تعداد محدودی از دانشجویان قرار دارد؟ وقتی در معاونت فرهنگی نتوانیم بستر را برای ظهور و نقشآفرینی دانشجویان با علایق مختلف فراهم کنیم، خطری که بعضا در سال 1401 نیز شاهد آن بودیم، بسیار نزدیک میشود.
عدم تنوع در تشکلهای دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی باعث شد نقشآفرینی معاونت فرهنگی در روند برگزاری برنامهها پررنگتر از خود تشکلها شود؟
معاون فرهنگی دانشگاه علامه گفت: یکی از دلایلش آن بود. یعنی تلاش میکردیم برنامههایی در دانشگاه برپا شود که طیف وسیعتری از دانشجو مخاطب آن شود. همچنین به یک اصل دیگر هم قائل بودیم و آن هم اینکه هرچه معاونت فرهنگی دانشگاه تولیگریاش در برگزاری برنامههای فرهنگی محدودتر باشد؛ بهتر است. بنده به یک اصل در دانشگاه قائلم و آن هم اینکه امر فرهنگی محدود به معاونت فرهنگی نیست و همه کنشگران دانشگاه چه بخواهند و چه نخواهند کنش فرهنگی خواهند داشت.
دینپرست همچنین افزود: از سوی دیگر معاونت فرهنگی را هم نباید صرفاً به فعالیت تشکلها اعم از سیاسی، انجمنهای علمی و کانونهای فرهنگی تقلیل داد؛ بلکه این معاونت باید نقش بسترساز را برای شکلگیری و تکثر فعالیتهای مختلف فرهنگی داشته باشد. به همین دلیل برای ما ایفای نقش تشکلهایمان در این حوزه مهم بود.
متن کامل گفتوگوی زهرا رمضانی، خبرنگار گروه دانشگاه را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.