عبور از طایفه‌گرایی تنها راه رسیدن به ثبات سیاسی
ادامه بی‌ثباتی عراق، نه‌تنها برای خود عراق که برای همسایگان این کشور هم مشکل آفرین است؛ اولین نتیجه ادامه بی‌ثباتی و جنگ در داخل عراق، فراهم شدن زمینه بازگشت آمریکاست.
  • ۱۳۹۷-۰۴-۱۶ - ۱۵:۴۳
  • 00
عبور از طایفه‌گرایی تنها راه رسیدن به ثبات سیاسی
توافقی مانند طائف در عراق راهگشا نیست
توافقی مانند طائف در عراق راهگشا نیست

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، دیپلماسی ایرانی  مشکلاتی که امروز در کشور عراق وجود دارد مربوط به دولت حیدر العبادی یا نوری المالکی نیست بلکه ریشه در تاریخ و جغرافیای سیاسی این کشور دارد. کشوری که مرزهایش طی توافقی تاریخی شکل گرفت و پس از آن دولت‌هایی بر این حدود حکمفرما شدند که برآیند خواست مردم این کشور نبودند و بیشتر در نتیجه سیاست قدرت‌های استعمارگر و فرامنطقه‌ای به قدرت می‌رسیدند یا از قدرت کنار می‌رفتند. این جغرافیای سیاسی خاص عراق، منجر به این شده ساختاری متصلب میان قومیت‌ها و طوایف در این کشور ایجاد شود که عبور از آن برای هر بازیگر سیاسی و اجتماعی دشوار است. این ساختار فاقد تاریخ همزیستی مسالمت‌آمیز، منجر به این شد که هر گونه همکاری فراقومیتی نوعی خیانت به آن قومیت ترجمه شود. این در حالی است که تنها راه عبور عراق از شرایط فعلی، ‌گذار این کشور از مرحله دولت-ملت‌سازی است ولی همچنان در این گلوگاه گیر افتاده و نتوانسته از آن عبور کند. بسیاری از ناظران با اشاره به مشکلات اقتصادی و اجتماعی عراق معتقدند این کشور تا زمانی که نتواند فرآیند دولت-ملت‌سازی‌اش را تکمیل کند، نمی‌تواند در مسیر رشد و توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی گام بردارد.

آنچه اشاره شد، مقدمه‌ای است بر شرایط جاری سیاسی در این کشور که اخیرا انتخابات پارلمانی را با حواشی زیاد پشت سر نهاده و در آستانه تشکیل کابینه جدید قرار دارد. احزاب در حال رایزنی هستند و ائتلاف‌ها با سیاست‌ورزی می‌کوشند تا سهم بیشتری از کابینه به دست آورند، اما در این میان یکی از مباحث جدی که کمتر به آن توجه می‌شود، بحث تشکیل کابینه براساس رویکردهای غیر‌فرقه‌ای در عراق است. نظام سیاسی جاری عراق که بر پایه شکاف‌های طایفه‌ای بنا شده، به‌گونه‌ای است که تعداد کرسی‌های معین و در نتیجه وزارتخانه‌های مشخص برای طوایف و جریانات سیاسی است و عملا دایره فعالیت هر بازیگر در سپهر سیاسی این کشور، توسط همین شکاف‌ها محدود می‌شود. این شیوه با الگوبرداری از مدل سیاسی لبنان و توافق طائف با ابتکار عمل آمریکایی‌ها پس از اشغال، طراحی شد. سوال اینجاست در شرایط کنونی عراق که این کشور نیاز به دولتی با توان اجرایی بالا برای بهبود شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دارد، آیا این مرزبندی طایفه‌ای می‌تواند تامین‌کننده مطالبات فزاینده و شرایط دشواری باشد که پس از جنگ داخلی با آن دست به گریبان است؟

آیا یک مدیر توانمند شیعه یا کرد که می‌تواند نقش مهمی در بازسازی مناطق تحت اشغالی چون موصل یا تکریت داشته باشد، تنها به دلیل مذهب یا نژادش باید شانس خود برای تصدی مسئولیت را از دست بدهد؟ آیا نمایندگان و وزرایی که از اهل تسنن هستند، نمی‌توانند در ائتلاف‌های شیعه شرکت کنند، حتی اگر از نقطه نظر اندیشه سیاسی همسو با جریانات قدرتمند این گروه‌‍‌‌های شیعه همچون سائرون، الفتح یا تیار الحکمه باشند؟ از نگاه برخی فعالان سیاسی و ناظران، عبور از طایفه‌گرایی امری مذموم است و آن را نوعی تضعیف انسجام میان شیعیان، کردها و سنی‌ها می‌دانند، اما این نگاه کوته‌بینانه است و برآیند چنین رویکردی برای آینده عراق چیزی جز ادامه بی‌ثباتی سیاسی و عدم دستیابی به انسجام اجتماعی نیست. این مساله مهم‌ترین گام برای رسیدن به عراقی با ثبات است و تا زمانی که این مساله عملی نشود و عراق همچنان دولت و پارلمانش براساس تقسیم‌بندی‌های قدیمی که محصول سیاستگذاری آمریکا در دوران پس از اشغال است عمل کند، شرایط فعلی ادامه می‌یابد. از سوی دیگر باید مدنظر داشت، این سیاست قوم‌محور خواست دشمنان اصلی مردم عراق است، کسانی که با حمایت از تروریست‌ها روزانه ده‌ها نفر را در خیابان‌های بغداد و دیگر شهرها به کام مرگ می‌فرستادند و همواره در تبلیغات رسانه‌ای خود بر این امر تاکید می‌کردند که دولت عراق دولتی فرقه‌ای است؛ هرچند این دشمنان امروز با تغییر نقاب، دست دوستی دراز کرده‌اند اما باید مدنظر داشت که عراق ضعیف مبتنی‌بر طایفه محوری، خواست این کشورهاست.

اما عقلای عراق باید برای عبور از این وضعیت کنار هم قرار بگیرند تا فضای لازم برای بازسازی این کشور و ایجاد رضایت در میان مردم‌شان فراهم شود.

ادامه بی‌ثباتی عراق، نه‌تنها برای خود عراق که برای همسایگان این کشور هم مشکل آفرین است؛ اولین نتیجه ادامه بی‌ثباتی و جنگ در داخل عراق، فراهم شدن زمینه بازگشت آمریکاست. همین امر است که برخی ناظران را به این سو هدایت کرده که سود ایالات متحده در ادامه اختلافات است و این کشور مانع آشتی عراق است و اگر تمایلی برای مقابله با آمریکا وجود دارد باید بر این محور باشد که ثبات سیاسی در عراق استحکام بخشیده شود. مسیر اصلی انسجام سیاسی در عراق عبور از طایفه‌گرایی است چراکه سیاست مبتنی‌بر شکاف طایفه‌ای و نژادی، امتداد سیاست‌های صدام‌حسین در عراق خواهد بود؛ سیاستی که با تکرار داستان تکریتی – غیر‌تکریتی، کرد – عرب و شیعه – سنی، نتیجه‌اش همانی خواهد بود که تا امروز در عراق مشاهده شده است؛ جنگ، جنگ و جنگ.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰